فرمانده انتظامی استان ایلام در اولین اظهار نظر خود گفته است که با بد حجابی بعنوان معضل استان برخورد خواهد کرد. معمولا هر مسئولی پس از روی کار آمدن برنامه ها و اولویت های خود را اعلام می کند و این چنین برداشت می شود که اولویت فرمانده انتظامی استان نیز این موضوع باشد.
گفتمان زاگرس،علی اصغر اسدی::فرمانده انتظامی استان ایلام در اولین اظهار نظر خود گفته است که با بد حجابی بعنوان معضل استان برخورد خواهد کرد. معمولا هر مسئولی پس از روی کار آمدن برنامه ها و اولویت های خود را اعلام می کند و این چنین برداشت می شود که اولویت فرمانده انتظامی استان نیز این موضوع باشد.
تردیدی نداریم که در جامعه اسلامی حفظ اصول و ارزشها باید رعایت شود و همگان باید در رفتار و گفتار خود مراقب چارچوب ها و هنجارهای مورد پذیرش جامعه باشند .
اما در کنار این مقوله باید به این نکته نیز اهتمام ورزید که ممکن است برخی گزاره ها بتوانند هنجارهای جامعه را دستخوش تغییر نمایند به گونه ای که مرزهای اخلاقی نیز جابجا شوند.
در چنین شرایطی ممکن است عناصر تشکیل دهنده جامعه با وجود باورها ،اعتقادات وحساسیتها، تلاش برای بقا را بر هنجارهای مورد پذیرش جامعه ترجیح دهند.
شفاف تر بگوییم بدیهی ترین اصل در شرایط شکننده زندگی مردم ،سیطره همان ضرب المثل معروف «فقر که از در آید ،ایمان از پنجره بیرون می رود»بر هنجارها و ارزش‌هاست.
امروز وضعیت اقتصادی و مالی حاکم بر زندگی مردم ،آنان بعنوان اجزاء پیکره جامعه را در وضعیت بغرنجی قرار داده است،در تقابل سخت حیات و اخلاق ،براحتی جانب حیات را گرفته اند.
تضادها ،دوگانگی و تبعیض شکافی عمیق بین افراد جامعه ایجاد کرده است ،وضعیت اقتصادی مبتنی بر رابطه و رانت ها هر روز بر این شکاف وفاصله می افزاید .
جمعیت غالب جامعه بعنوان قربانیان فساد و تبعیض ناگزیرند برای کاهش فاصله ها و شکاف های موجود ،مسیری برخلاف مسیر تعیین شده در چارچوب ضابطه ها و متباین با هنجارها رابرگزیند.
اینجاست که ناهنجاریها جای هنجارها را گرفته و به اشکال گوناگونی همچون سرقت ،کیف قاپی ،موبایل قاپی ،کفش دزدی ،خفت گیری،قاچاق و در آینده نه چندان دور نان دزدی !ظهور و بروز کرده است .
بنابراین ظهور رفتارهای برخلاف هنجار مورد پذیرش جامعه اسلامی همچون بد حجابی ،بی حجابی ،سگ گردانی و….محصول جامعه رها شده ایست که در آن تامین تکه نانی برای ادامه حیات،در اولویت عناصر تشکیل دهنده آن قرار گرفته است.
در چنین شرایطی پیدا شدن چند تار موی یک زن نباید در صدر مشکلات قرارگرفته یا بعنوان معضل معرفی شوذ ،اگر سیاستگذاری ها و تصمیم گیری هابرای مدیریت جامعه بر اساس تعقل ، تدبر و دو اندیشی اتخاذ شود ،باید در اولویت گذاری ها تجدیدنظر به عمل آید،چرا که معضلاتی به مراتب بدتر از حجاب و سگ گردانی جامعه را دستخوش اتفاقات ناخوشایندی کرده است.
ممکن است پیدا شدن چند تار موی یک دختر جوان که در غیاب دلخوشی ها و شادی های رخت بسته از زندگی اش به تنها دلخوشی او تبدیل شده تنها در کارنامه اخروی وی بعنوان یک موضوع شخصی ثبت و ضبط شود
شاید گرداندن یک سگ در جامعه با عرف مسلمانی در تضاد باشد اما این رفتارها هرگز نمی تواند حیات یک جامعه را به تباهی بکشاند
آن چیزی که جامعه را به تباهی میکشاند ،تبعیضها و شکاف‌هایی است که جامعه را به این سمت سوق داده است.
اگر امروز به جای پرداختن به اهم موضوعات جامعه که می تواند همچون آتش زیر خاکستری کیان کشور را خاکستر نماید ،موضوعات دست چند دم به صدر اولویت ها کشانیده شوند این یعنی تصمیم گیران در تشخیص دچار خبط و خطا شده اند
اگر فردا روزی گرسنگان و قربانیان رفتارهای تبعیض آلود بر این آتش زیر خاکستر بدمند آنوقت هیچ قدرتی یارای خاموش کردن آو کنترل دامنه آتش برافروخته شده را ندارد ، چون آتشی که هیزمش فساد و تبعیض و اراده فقرا و ضعفا باشد ،تبعات آن خانمان برانداز خواهد بود.
اگر آینده کشور ،نظام و ایران برای سیاستگذاران ازصدر تا ذیل اهمیت دارد باید در تصمیمات ، اولویت بندی ها و اهم و مهم نمودن موضوعات مبتلا به جامعه تجدیدنظر نموده و به جای احساسات ،عقل را حکمفرما نمایند،چرا که ممکن است فردا روزی حتی کشف حجاب نمودن تعمدی برای بقای سیستم هم کارساز نباشد .