تازه اینکه در بین هم رفتارهای مخربی که در جامعه سر زده می شود ،آرام آرام نجوای بازگشایی مدارس در بخشی مناطق شهری وروستاهای کشور به گوش می رسد ،تازه داریم به روزهای ابتدایی پاییز بازمی گردیم ،یقین داشته باشید با بازگشایی مدارس زنجیره بی خیالی ها وتکثیر کرونا در کشور کامل تر خواهد شد وباید فصل زمستان پر رنجی را پیش روی خود ترسیم نماییم .
به گزارش گفتمان زاگرس؛تقریبا نزدیک به یکسالی می شود که ویروس ریز نقشی که چشم بادامی ها به جهان هدیه نمودند ،زندگی مردم کره خاکی را دچار یک تشویش و تغییر عجیب نمود . تعداد قابل ملاحظه ای از انسانها جان حودشان را از دست دادند ،مشاغل زیادی به تعطیلی کشانیده شد ،کوتاهتر اینکه پس از جنگ های جهانی ،کرونا بیشترین تاثیر منفی را بر اقتصاد جهان گذاشت .
در آستانه یکمین سالگرد حضور این ویروس فعلا ناشناخته قرار داریم ،ویروسی که اولین حضورش را در ایران در ایام منتهی به اسفندماه سال ۱۳۹۸اعلام کرد ،از آن تاریخ تاکنون نزدیک به ۵۷هزار نفر از هموطنانمان جان خود را از دست داده وبیش از یک میلیون و سیصد هزار نفر نیز علائم این ویروس مخرب را تجربه کردند .
بدلیل ناشناخته بودن و تغییر مداوم ژنوم فعلا راه حل قطعی برای درمان این ویروس کشف نشده است ،هرچند شرکت های متعددی تحقیقات و مطالعات خود را برای تهیه واکسن آغاز کرده و برخی نیز به توفیقاتی ادعایی در این مسیر رسیده اند ،اما واقعیت این است بدلیل عدم اعتماد جهانیان به واکسن های ابداعی ،تاکنون نتیحه قطعی از واکسن های ادعایی نیز برای مردم جهان حاصل نشده است.
از این رو دم دستی ترین وبهترین راه برای در امام ماندن از گزند این ویروس کشنده ،رعایت بهداشت فردی و فاصله گذاری فیزیکی است ،همان فاصله گذاری معروفی که بی توجه به هشدارهای جامعه شناسان از آن بعنوان” فاصله گذاری اجتماعی “یاد می شود و در دوران پسا کرونا ،دولتها باید هزینه های فروانی برای زدودن آثار اجتماعی و روانشناختی ناشی از بکارگیری این واژه تحمل نمایند .
در طول یکسال گذشته فراز ونشیبهایی را در حوزه مقابله با کرونا در کشور شاهد بوده ایم ،درجایی بدلیل رعایت مردم شاهد سیر نزولی ابتلای به کرونا بوده و درمقطعی نیز بعلت عادی انگاری آن از سوی مردم والبته بی برنامگی بخشی از دولت وحاکمیت در نادیده گرفتن برخی الزامات برای کاهش ارتباطات جمعی وفیزیکی از سوی مردم ،اوج گرفتن این اپیدمی درکشور به نظاره نشسته ایم ،مثل همان تجربه تلخ ونفسگیر ماههای پاییز سال جاری !
ما در این یکسال عملا در یک تعطیلی و محدودیت دامنه دار زندگی کرده ایم ،محدودیت هایی که برای قطع زنجیره ابتلای به کرونادر کشور اعمال شد ،اما به رغم مخالفت ها ،هشدارها و توصیه های کارشناسان ورسانه ها ،بازگشایی مدارس در شهریور ماه سالجاری ،بیشترین عامل در انتشار این ویروس وانتقال آن به درون خانواده ها محسوب می شود .
حال بگذریم که اعمال دوهفته محدودیت در روزهای پایان ماه آذر چگونه توانست به یکباره به شکل خیره کننده ای آمار مبتلایان به کرونا و مرگ ومیرهای دورقمی را در جای جای کشور پایین بکشد ،اقدامی که جز در افسانه ها نمی توان نظیری برای آن پیدا کرد ! ولی به هرحال باید بپذیریم که امروزه این آمارها و رنگ بندی های عجیب وغریب در کشور ،مبنایی برای تصمیم گیری قرار گرفته و لاجرم بایدبه آن تمکین کرد !
اما اینکه بخشی از مسئولین تصور کنند که همه چیز امن وامان است و کرونا از میان مردم به یکباره رخت بر بسته ،حرفی به غایت گزاف است ،چرا که هیچ عقل سلیمی و هیچ معیار علمی نمی تواند این را بپذیرد که دو هفته اعمال محدودیت این همه اثرگذار باشد ! باید بپذیریم با رنگ بندی وآمار سازی کرونا دست از سر مردم برنمی دارد ،به نوعی می توان گفت مسئولین ما دارند خودشان را گول می زنند وبا جان مردم بازی می کنند !
آمارها و رنگ بندی مناطق چگونه به شیوع کرونا کمک می کند؟
چرا ؟! چون همین موضوع به بستری برای عادی انگاری وضعیت از سوی مردم تبدیل شده است ،بیشتر مردم از ماسک استفاده نمی کنند ،آرام آرام بساط دست دادن ها ،روبوسی کردن ها ومهمانی گرفتن ها پهن شده است ،مجوز عروسی وتالارها هم صادر شده است ،بازار وخیابان ها هم مملو از جمعیت بدون ماسک شده است ،فاتحه خوانی وآرامستانها هم به وضع سابق بازگشته اند ،این یعنی مردم کرونا را فراموش کرده اند ،وعامل این فراموشی هم چیزی جز آمارسازی ها و رنگ بندی های کذایی مسئولین نیست .
تازه اینکه در بین هم رفتارهای مخربی که در جامعه سر زده می شود ،آرام آرام نجوای بازگشایی مدارس در مناطق شهری وروستاهای کشور به گوش می رسد ،تازه داریم به روزهای ابتدایی پاییز بازمی گردیم ،یقین داشته باشید با بازگشایی مدارس زنجیره بی خیالی ها وتکثیر کرونا در کشور کامل تر خواهد شد وباید فصل زمستان پر رنجی را پیش روی خود ترسیم نماییم .
یک نکته قابل تاملی که نباید براحتی از کنار آن عبور کرد ،نگاه بی اعتمادانه بخش قابل توجهی از مردم به آمارها ،رفتارها وتصمیمات مسئولین کشور است ،مسئولین چه بخواهند وچه نخواهند بخشی از مردم به گونه ای دیگر درباره آنان قضاوت می کنند . آنان براین باورند که در پشت تمامی این آمارسازی ها و کاهش های عجیب وغریب آمارها و زرد وآبی سازی ها و حرکت برای بازگشایی مدارس یک هدف قرار دارد و آن چیزی نیست جز برنامه ریزی برای برگزاری راهپیمایی ۲۲بهمن سال ۹۹! وکشاندن مردم ودانش آموزان به راهپیمایی!
ما اعتقاد نداریم که این باور مردم به واقعیت نزدیک باشد و مسئولین بخواهند جان مردم را وجه المصالحه ایام الله نمایند ،اما چون مردم اینگونه درباره آنها قضاوت می کنند باید قدری در برنامه ریزی هایشان تامل داشته باشند ،چرا که اگر این اپیدمی در زمستان گُر گرفت ومسئولین ناگزیر به پذیرش واقعیتهای میدانی شدند ،آنوقت چه جوابی دارند به مردم بدهند ؟! چگونه می توانند مردم را قانع کنند که اصلا چنین نیتی در پشت برنامه هایشان نخوابیده بود!
بنابراین مسئولین درکنار ضرورت جلب اعتماد مردم ومراقبت از اعتماد نیم بندی که بخشی از مردم به آنها دارند ،باید این توصیه وزیر بهداشت را مدنظر داشته باشند که گفت: نگران بازگشت خیز بیماری کووید۱۹ هستیم چون موارد سرپایی در حال افزایش است و این یک اعلان و هشدار برای یک خیز جدید در بهمن و اسفندماه می تواند باشد.
وقتی وزیریک وزارتخانه تخصصی می گوید :در حال حاضر مخالف بازگشایی مدارس هستیم. نگرانیم که دوباره با عادی انگاری به تله اردیبهشت و خرداد بیفتیم. اگر این بار گرفتار شویم، موج و شدت خیز جدید کرونا در کشور شاید بیشتر باشد و نیروهای ما ممکن است توان و انرژی مقابله چندباره با موجی جدید را نداشته باشند. اصرار به بازگشایی مدارس می تواند تردید های مردم را به یقین تبدیل نماید !