گفتمان علی اصغر اسدی ::ما انسانها چه بخواهیم وچه نخواهیم در طبیعتی زندگی می کنیم که بخش اعطمی از اتفاقات ،رفتارها و سقف و کف خواسته هایی که به آن رسیده یا نرسیده ایم ،نتیجه رفتار ،آرزوها و خواست ماست . در واقع می توان گفت بخشی از زندگی ارتعاشی از رفتار وکردار ماست .
وقتی ما خواست واراده خود را بر چیز محدودی متمر کز کنیم ،سقف محدودی برای یک خواسته تعیین کنیم ،در واقع سقف قناعت و ظرفیت خود را تعیین کرده ایم ،هدف را به همان اندازه تنظیم کرده ایم .یعنی به اندازه ای که ارزش داریم به خواسته هایمان فکر می کنیم .
کسانیکه قانون جذب را دنبال می کنند قطعا می دانند که قانون جذب یک نیروی است که در برابر افکار و احساسات ما واکنش نشان می دهد . به هر چیزی که فکر کنیم و روی آن تمرکز کنیم در حال جذب کردن آن می باشیم .
هر چیزی که درون ذهنتان بیاید در حال فرستادن ارتعاش و فرکانس آن به کائنات هستیم و کائنات با توجه به آن انرژی که دریافت کردند آن را وارد زندگی ما نمی کند .قانون جذب می گوید ” به هر چیزی که فکر کنید آن را جذب می‌کنیم ” , فرقی نمی کند که به یک چیز مثبت یا منفی فکر کنید .
قانون جذب همیشه و در همه جا در حال عمل کردن است . فرقی نمی کند که شما به چه چیزی فکر میکنید .اگر به بی پولی و نداشتن کار فکر می کنید در حال جذب بی پولی و بیکاری هستید , اگر به یک رابطه خراب فکر می کنید در حال جذب رابطه های خراب در زندگیتان هستید , اگر هی می گوید که دختر و پسر خوب نیست کائنات این شرایط را وارد زندگیتان می‌کنند .
ما ایلامی ها مردم قانعی هستیم ،ایلام محروم است ،ایلام توسعه نیافته است ،سطح زندگی ما پایین است . اینها برای از ما بهتران است و دهها جمله کوتاهی که ا ایلامی ها درباره خود هر روز تکرار می کنیم . در واقع ما براساس قانون جذب داریم سقف ارزش وخواسته خود را تعیین می کنیم ،یک انرژی منفی به زندگی خود ساطع کرده و همان مسیر شعارهایمان را طی می کنیم.
وقتی می گوییم ما ایلامی ها قانع هستیم یا اینکه ما محروم هستیم ،در حقیقت ما محرومیت و قناعت را به خود تزریق کرده ایم .سقف خواسته هایمان را بر اساس همان وضعیتی که باور داریم ،تنظیم می کنیم . یعنی زندگی بر اساس بدیهیات ،حداقل ها !یعنی قناعت پیشگی !سطحی که پایین تر از حق ما وفرزندانمان از زندگیست!
نتیجه این می شود به جای اینکه سقف خواسته هایمان را به گونه ای تنظیم کنیم که از حاکمان توسعه یافتگی ،مبلمان بروز شهری ،شرکت های تولیدی و کارخانه های بزرگ ،کشاورزی توسعه یافته و بزرگراه وقطار و دهها مولفه توسعه ای طلب کنیم ،خواسته هایمان را آنقدر به کف رسانده ایم که با تحقق یک حق حداقلی به شعف می آییم !
به جای بزرگراه بر چاله چوله های خیایان تمرکز می کنیم ،به جای شرکت بزرگ و کارخانجات تولیدی به همان مشاغل کوچک خانگی دلخوش می شویم به جای بیمارستان فوق تخصصی از حضور یک پرستار تزریق آمپول در محله و روستایمان قانع می شویم !
اینجاست که با انرژی های منفی ،یا خواسته های کوچک خودمان را کوچک نگه داشتیه ایم ،با تخصیص یک دستگاه سی تی اسکن پرتابل به شهرستان دهلران ،آنقدر خوشحال می شویم که انگار بیمارستان فوق تخصصی مسیح دانشوری را از ریشه کنده و در دهلران مستقر کرده اند !
با تخصیص یک دستگاه تصویر برداری یا همان سی تی اسکن ،همه مسئولین برای عکس گرفتن با آن به خط می شوند ،تازه در ودیوار و فضای مجازی را پر می کنیم از پیام تشکر و قدردانی از مسئول !! با این کار داریم سقف خواسته خود را از مسئولین تعیین می کنیم !یعنی ما قانعیم به حق خود رسیده ایم !!
بیایید به جای فکر کردن به بیچارگی وبدبختی خود ،با اندیشه های بزرگ و افکار سترگ به آینده ای فکر کنیم که حق ما وفرزندان ماست !اینقدر نگوییم بیچاره ایم ومحروم تا قانون جذب همچون بومرنگی فقط بیچارگی و محرومیت را به ما باز گرداند !نگذارید مسئولین از قناعت پیشگی وسادگی ما سوء استفاده کنند وبا تحقق ابتدایی ترین حق ما بر ما چیره شده ومدیون آنها شویم !بیشتر از این که فکرش را بکنید حق مردم ایلام است !
روزگاری سینه ما مردم خوب ایلام سپر توپ وتانک وگلوله تفنگ دشمن شده بود ،اولین عملیات موفق جنگ را ما رقم زدیم ،هرگزخانه وکاشانه اتان را ترک نکردیم ،وقتی که گرمای ۴۵درج وسرمای منفی ۱۰درجه را در زیر چادرها سر کردیم ،وقتی آب وضو صبحگاهی را با شکستن یخ چاله های زمستانی تهیه می کردیم ،همین مسئولین در حال رقم زدن بتهرین ها برای اهل وعیالشان بودند !حق ما به مراتب بیشتر از یک دستگاه سی تی اسکن است که برایش جشن بگیریم!کاری نکینم که فکر کنیم بیچاره ایم !
ثبت دیدگاه