گفتمان علیرضا تهرانی فر: انتخابات بعنوان پایه اساسی دموکراسی جهت برگزیدن افراد شایسته بعنوان نمایندگان و وکلای مردم در شورا، مجلس، و ریاست جمهوری در سال های اخیر معنی و مفهوم اصلی خود را از دست داده است.
با نگاهی به میزان مشارکت و مدل مشارکت مردم در انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی و انتخابات خرداد ۱۴۰۰ متوجه خواهیم شد، مردم برای انتخابات ارزشی قائل نیستند و هیچگونه اعتمادی به این انتخابات ها ندارند.
قهر مردم با صندوق ها، مشارکت پایین و میزان بسیار بالای آرای باطله خود شواهدی هستند برای تایید اینکه مردم اعتمادی به انتخابات در نظام جمهوری اسلامی ندارند.
مردم از انتخابات و شعارهایی که هرگز محقق نشده اند دل زده و خسته شده اند. آنها متوجه شده اند که سیاست ها با تغییر دولت ها هیچ تغییری نخواهند داشت، معیشت هر روز بدتر از دیروز می شود، سفره ها هر شب کوچک تر می شوند و در مقابل برخی که در راس هرم قدرت نشسته اند هر روز ثروتمندتر از دیروز می شوند. همه این موارد باعث دلخوری و بی اعتمادی مردم نسبت به انتخابات و نتایج آن شده است.
علاوه بر این، یکی از اصول دموکراسی تنوع احزاب و افکار است، شورای نگهبان با رد صلاحیت های گسترده این تنوع را از بین برده است.
در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ رقابت و شور انتخاباتی وجود نداشت، مردم نیک می دانستند که آمدن و نیامدنشان پای صندوق های رای هیچ تاثیری در نتیجه نهایی انتخابات نخواهد گذاشت!
انتخابات ۱۴۰۰ تهی از معنا و مفهوم شده بود، انتخاباتی بی روح،بی شور و هیجان که اگر همزمان با انتخابات شوراهای شهر و روستا برگزار نمی شد، میزان مشارکتی به مراتب بسیار کمتر ار ۴۸ درصد ثبت می شد.
مفهوم و معنای انتخابات در رقابت است، از درون رقابت شور بر می خیزد و زمانی که شور و هیجان ایجاد گردد، مردم برای انتخاب شایسته ها وسواس نشان می دهند، کاندیداها تلاش می کنند با برنامه های بهتر و کامل تر میزان رای بالاتری نسبت به دیگری بدست آورند.
بنظر می رسد افرادی تعمدی تلاش کرده اند انتخابات را از معنا تهی کنند، آنها تلاش کردند به مردم نشان دهند که این انتخابات تصنعی و بی معنی است، آنها با تک قطبی کردن انتخابات و حذف کامل افکار و ایده های مخالف معنای رقابت انتخاباتی را از بین بردند.
مشارکت حداکثری در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی منجر به انتخاب افرادی می شود که دیدگاه و افکاری نزدیک به مردم را دارند برای مثال انتخابات ریاست جمهوری سال۹۲ و ۹۶ و دوره دهم مجلس شورای اسلامی در مقابل عدم مشارکت عموم مردم راه را برای ورود تندروهایی که هیچ نسبتی با مردم ندارند باز می کند عدم مشارکت در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی باعث شد افراد تندرو با حداقل آرا وارد مجلس شوند و انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نیز نمونه ای از عدم مشارکت عمومی است.
تندروهایی داخلی به خوبی متوجه این نکته مهم شده اند که در صورتی که انتخابات رقابتی باشد و مردم در انتخابات مشارکت کنند نه خود شانسی برای کسب کرسی مجلس دارند و نه افراد مورد نظرشان شانسی برای ریاست جمهوری. به همین دلیل تمام تلاش خود را بر روی بی معنی و تهی کردن انتخابات در ایران گذاشتند وبه نتیجه هم رسیدند.
شورای نگهبان با رد صلاحیت نامزدهای مردمی راه را برای تهی کردن انتخابات در ایران باز کرد و مخالفان دولت و تندروها از هر راهی وارد شدند تا مقابل دولت روحانی قرار بگیرند و با ضعیف نشان دادن عملکرد دولت مردم را ناامیدتر کردند.
در نتیجه انتخابات را بی معنی کردند، مردم با صندوق های رای قهر کردند و نسبت به انتخابات بی اعتماد شدند. با بی معنی شدن انتخابات و بی رقیب کردن رئیسی عملا انتخابات را به شکلی که خود می خواهند مهندسی کردند.
ثبت دیدگاه