گفتمان علی اصغر اسدی ::این روزها در کنار معضلات وگرفتاری های متعددی که مردم با آن دست وپنجه نرم می کنند ،افزایش بی سابقه گرمای هوا در نقاط مختلف کشور وبه تبع آن بالاگرفتن استفاده از وسایل سرمایشی باعث شده تا وضعیت تولید برق نیروگاهی کشور با اخلال مواجهه شود .
براساس پروتکل های فنی موجود در صنعت برق ،در صورت پیشی گرفتن مصرف از ظرفیت تولید برق کشور ،امکان خاموشی سراسری و وقوع پدیده ” بلک استارت ” محتمل است ، موضوعی که می تواند کشور را با یک بحران فراگیر روبرو کند . از اینرو مسئولین این صنعت ناگزیر به اجرای خاموشی های بی برنامه وبرنامه ای شده و این مساله فشارهای بی سابقه ای بر مردم در حوزه های گوناگون تحمیل نموده است .
از آنجاییکه بسیاری از مردم در جریان پروسه تولید ،انتقال و توزیع برق نیستند ،خاموشی ها را بیشتر به شرکت های توزیع ارتباط داده و توپ بسیاری از ناکارآمدی ها وعدم دوراندیشی ها در حوزه افزایش ظرفیت تولید برق کشور در طول چند دهه گذشته را به زمین شرکت های استانی توزیع برق انداخته و پاسخ چرایی وقوع خاموشی ها را در این شرکت ها جستجو می کنند .
این درحالیست که واقعیت بروز این مشکلات ریشه درموضوعات مهمی از قبیل ؛ مدیریت ،سیاست داخلی وخارجی ،فرهنگ و سیاستگذاری کلان حاکمیتی داشته که باید بیشتر مورد اهتمام تصمیم سازان کشور و همچنین مردم قرار گیرد تا در مواجهه با تغییر اقلیم وافزایش مصرف برق ،کشور دچار بحران نشود.
مدیریت ؛مدیریت درست ،صحیح ،علمی و تخصصی می تواند بهره وری را حتی با وجود ضعف ساختار وابزارها بالا ببرد ،مدیریت ریسک پذیر و اعتلا بخش می تواند از حداقل امکانات بیشترین تعالی را در سازمان ایجاد نموده و با مدیریت وضعیت به نحو مطلوب ،بحران را کنترل نماید .
ضعف مدیریت و انتصاب بر اساس مدل های قبیله سالارانه ،باندی و سیاسی آن هم در سازمان تخصص محور بیشترین ضربه را به سازمان وارد می آورد ،این سالها شایسته سالاری ویکارگیری نیروهای متخصص در ارکان مدیریت ،جای خود رابه سیاست پیشگی و باند بازی داده و اینک در سازمان های تخضضی نظیر صنعت برق در مواقع اضطراری باعث تشدید بحران شده و این روزها نمود آن در صنعت برق به خوبی مشهود است .
سیاست داخلی وخارجی ؛ این سالها سیاست گذاری داخلی در سازمان ها ووزارتخانه ها به جای تمرکز بر پیشرفت وتوسعه متاثر از رقابت های مخرب سیاسی داخلی برمدیریت کشور سایه افکنده است .قدرت به جای اینکه در خدمت تعالی وتوسعه کشور قرار گیرد به ابزاری برای حذف رقبای سیاسی وتخریب وتضعیف آنان شده است .
حذف مدیران همسو با تغییر قدرت در کشور به رویه ای نامیمون در ساختار مدیریت کشور مبدل شده است ،تغییر قدرت در کشور به موازات جابحایی مدیران غیر همسو هرچند سال یکبار ،برنامه های موثر در سازمان ها را نیز به حاشیه برده و این موضوع برنامه های توسعه ای کشور را به قهقرایی برده است .
سیاست خارجی نیز به جای تعامل وهمرایی با جهان و استفاده از تکنولوژی نوین و تبادل آن ،مسیر تنش زایی با کشورها را در پی گرفته است .تحریم های اقتصادی نتیجه تنش با کشورهای جهان است موضوعی که دست کشور را از تهیه ابزار پیشرفته ونوین قطع و مانع از دستیابی کشور به فن آوری ها ومهمتر از آن جذب سرمایه گذاری خارجی برای توسعه زیرساخت های صنعتی کشور شده است .
اینکه در چند سال اخیر صنعت برق کشور به موازات افزایش جمیعت نتوانسته است ظرفیت نیروگاهی کشور را توسعه بخشد و براساس برنامه از افزایش ظرفیت تولید برق عقب مانده است نتیجه همین تحریم های ناشی از حکمرانی تنش زای کشور در عرصه سیاست خارجی است.
فرهنگ ؛ فرهنگ مقوله جند وجهی است ،فرهنگ به تنهایی در برگیرنده حوزه های وسیعی است که غفلت از آن می تواند اثرات نامطلوبی بر تمامی ساحت ها از جمله مصرف برجای بگذارد. برآیند بررسی وضعیت مصرف در کشور در طیف های گوناگون ،نظیر خورد و خوراک ،مصرف آب وبرق ،سوخت ودیگر نیازمندی های روزمره زندگی نشان می دهد که ایرانی ها با فاصله بسیاری از دیگر کشورها قرار دارند .
چون موضوع این نوشتار است ،از توضیح دیگر حامل های انرژی صرفنظر کرده وبه میزان مصرف برق در کشور می پردازیم . مع الاسف با وجود فرهنگ غنی ایرانی ها باید اذعان که هنوز فرهنگ استفاده ومصرف بهینه برق را به درستی نیاموخته ایم. این فرهنگ به طرز عجیبی حتی بر تولید محصولات داخلی نیز تاثیر گذار بوده است .
از آنجاییکه براساس مدل های رایج مصرف در ابزارو تجهیزات ،استفاده از ابزار الکتریکی کم مصرف مهمترین مولفه برای استفاده کنندگان به حساب می آید ،اما این مهم از سوی قریب به اتفاق ایرانی ها مغفول مانده و کمتر کسی به نشان مصرف انرژی ابزار وتجهیزات الکتریکی توجه دارد .
حتی این موضوع به دیگر مسائل اثرگذار در مصرف انرژی نظیر ساخت وساز بر اساس اشل های تعریف شده جهانی از منظر حفظ گرما وسرما در ساختمان سازی در راستای کاهش مصرف انرژِی به وضوح مشهود است . در کشور آنچنان باید وشاید به فرهنگ سازی مصرف از کودکستان تا دانشگاه بی توجهی شده است واین موضوع باید به عنوان یک برنامه کلان وراهبردی در تغییر فرهنگ مصرف کشور مدنظر دستگاههای مسئول قرار گیرد.
سیاستگذاری کلان حاکمیتی ؛ در کشور ما سیاستگذاری کلان حاکمیتی در حوزه های متعدد سیاست داخلی ،خارجی ،توسعه ای واقتصادی مبتنی بر برنامه های توسعه محور نیست . برنامه های ضنعتی کشور در زمینه تولید انرژی برق با مقتضیات ،امکانات،اقلیم و ظرفیت های کشور همخوانی ندارد .
درحالیکه براساس آمارهای موجود ،کشور از حیث منابع آبی زیرزمینی با مشکل جدی مواجهه بوده واز سویی بسیاری از روان آب های کشور بی مصرف از مرزهای کشور خارج می شوند ،به جای برنامه ریزی برای توسعه واحداث سدها وایجاد نیروگاههای آبی ،این سالها توسعه نیروگاههای بخار در دستور کار قرار گرفته و این موضوع توانست ضربه کاری بر منابع آبی زیر زمینی وهمچنین سوخت های فسیلی کشور وارد آورده وازسویی نیز بدلیل کاهش منابع داخلی وتحریم های بین المللی برنامه توسعه نیروگاهی کشور متوقف شود .
این درحالیست برنامه ریزی برای توسعه سدها در کشور می توانست در کنار تامین منابع آب مورد نیاز شرب ،صنعت وکشاورزی و ذخیره منابع زیر زمینی ،توسعه نیروگاههای برق آبی کشور را به دنبال داشته وظرفیت تولید برق را در کشور افزایش دهد.
در حوزه توسعه انرژی های نوین نیز متاثر از سیاسگذاری معیوب کلان کشور به شدت از برنامه عقب مانده ایم ،این سالها به جای توسعه همه جانبه در راستای توسعه انرژی های نو واستصال برق از انرژی باد وخورشید با توجه به ظرفیت های ارزشمند موجود در کشور بخش عظیمی از بر نامه ها بر توسعه انرژی هسته ای متمرکز شد .
تنش ها در سیاست خارجی منجر به این شد تا تمرکز بر انرژی هسته ای منجر به تحمیل تحریم های چند دهه ای اخیر بر صنعت واقتصاد کشور شود ،این موضوع نه تنها توسعه سایر حوزه های را به محاق برد ،بلکه در کنار تحمیل هزینه چند ده میلیارد دلاری انرژِی هسته ای بر اقتصاد کشور که در خوش بینانه ترین حالت تنها ۱۰۰۰مگاوات به ظرفیت تولید برق کشور افزوده است ،میلیاردها دلار از منابع کشور در کشورهای ثالت بلوکه واقتصاد کشور را با تنش های جدی مواجهه نماید .
بیشتر بخوانید: |
سود ارزهای دیجیتال برای دیگران ،خاموشی معابر وتاریکی برای ما!! |
جلوگیری از خاموشی برق نیازمند صرفه جویی روزانه ۱۱ مگاوات برق است |
بحران و دیگر هیچ! |
این درحالیست با هزینه ای بسیار کمتر از این میزان ،کشور می توانست با برنامه ریزی درست ومنطقی به توسعه سایر انرزی ها نظیر انرژِی خورشیدی وبادی بخش عظمیی از برق مورد نیاز کشور تامین وظرفیت تولید برق کشور به میزانی برسد که با افزایش مصرف آن ،کشور با بحران کبود برق وخاموشی های اخیر روبرو نشود .
هرچند بررسی موانع و ظرفیت های توسعه صنعت برق کشور در این مقال نمی گنجد اما یقینا اهتمام به چند مولفه پیش گفته شده و سیاستگذاری درست ومنطقی برای توسعه کشور بر مبنای تعامل با کشورها می تواند توسعه صنعت برق را به دنبال داشته باشد ،موضوعی که در کنار توسعه فرهنگ مصرف در کشور؛ می توانست مانع از شکل گیری بحران در تامین انرژی برق شود مساله ای که در صورت بی توجهی بدان می تواند رفته رفته به یک مولفه ضد امنیت ملی کشور مبدل شود.
ثبت دیدگاه