به گزارش گفتمان: از یک سو سرپرست آموزش و پرورش بر بازگشایی مدارس تاکید دارد، از سوی دیگر وزیر بهداشت از شروع پیک ششم در آینده ی نزدیک و افزایش ابتلا کودکان به کرونا دلتا خبر می دهد و معتقد است نباید در بازگشایی مدارس تعجیل کرد و در میان این همه تناقض گویی و چندصدایی مسئولان، این مردم هستند که دچار سردرگمی شده اند که وقتی شرایط برای آموزش حضوری مهیا نیست، چرا باید بالاجبار دلبندان خود را به مدارسی بفرستند که حداقل پروتکل های بهداشتی در آنها رعایت نمیشود.
اینکه سرپرست وزارت آموزش و پرورش علی رغم تذکرات متخصصان علم پزشکی، صرف اندکی عادی شدن شرایط قصد بازگشایی مدارس را دارد بی شک خطرناک بوده و ریسک بالایی دارد؛ آن هم زمانی که هنوز واکسیناسیون دانش آموزان کامل نشده و رعایت پروتکل های بهداشتی تا حد ۴۰ درصد پایین آمده است.
به راستی یک کودک دبستانی چقدر با رعایت پروتکل ها و فاصله گذاری اجتماعی و عناوینی از این دست آشنایی و درک دارد که بتوان با خیالی آسوده او را به مدارسی فرستاد که حتی مجهز به سیستم تهویه هوا و فضای کافی برای فاصله گذاری نیستند؟
حال که اثبات شده کودکان ناقلان قدرتمندی برای کرونا هستند و هم خود به راحتی مبتلا می شوند و هم دیگران را مبتلا می کنند، چرا با وجود میانگین ۲۰۰ فوتی در روز، برخی با رنگ بندی زرد و آبی سعی در عادی جلوه دادن شرایط برای بازگشایی مدارس دارند؟ برای این مسئولان کدام یک در اولویت است؟ آموزش حضوری یا حفظ جان دانش آموزان؟
اکنون با گذشت بیش از دوسال از شروع پاندمی کرونا متاسفانه در کشور ما مردم صدای واحدی که خیالشان را برای بازگشایی مدارس راحت کند از سوی مسئولان نمیشنوند، اصلا مشخص نیست تصمیم گیرنده در این مهم کیست؟ستاد شبه علمی کروناست؟یا آموزش و پروش؟یا استاندار و فرماندار؟یا مدیر مدرسه؟ و یا انجمن اولیا و مربیان؟؟ چرا هیچکس عرضه پذیرفتن مسئولیت تصمیم گیری در مورد بازگشایی مدارس را ندارد تا با پاسخی قاطعانه فکر و ذهن والدین و دانش آموزان را در این روزهای سخت آرام کند؟
شکی نیست که نوپا بودن روش آموزش مجازی با کاستی های فراوانش در کنار نبود مهارت کافی والدین در امر آموزش، به تنهایی برای تعلیم و تربیت دانشآموزان کافی نبوده است با این حال در شرایط فعلی که فقط حدود ۳۹ درصد از کل جامعه هر دو دوز واکسن را دریافت کردند، بازگشایی مدارس بدون سازماندهی و واکسیناسیون دانش آموزان، کشاندن آنها به قتلگاه است.
این روزها در الگو های اپیدمیولوژی،آمار زیاد ابتلا قطعی ،نشان دهنده حجم زیادی از ناقلین متحرک در کف جامعه است؛ ناقلینی که گروه بزرگی از آنها را دانش آموزان تشکیل میدهند. بااین حال هر کدام از مسئولین استان ما نیز با پیروی کورکورانه از برخی مقامات و با وجود آگاهی از وضعیت نگران کننده بیماری در غرب کشور، با موافقت با بازگشایی مدارس سطح شهر، دستورات خود را با بخشنامه کشوری توجیه میکنند و از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنند.اما حقیقت این جاست که فرزندان این مردم هستند که متضرر این اقدام خواهند شد و آنگاه است که بخشنامه مرکزی و مصوبه ستاد شبه علمی کرونا، سلامتی را به این فرزندان بر نمیگرداند و مقامات استان در قبال این اقدام خودشان باید پاسخگوی مردم باشند، نه ستاد مرکزی کرونا !
به گفته پزشکان و متخصصان حوزه سلامت تا واکسینه شدن ۸۰ درصد از کل جامعه نیاز است که بازگشایی مدارس به تعویق بیافتد چرا که هنوز فضای جامعه برای بازگشایی آماده به نظر نمیآید و نگرانی از فرارسیدن پیک ششم کرونا زیاد است.
دراین شرایط ناپایدار، ضرورت اعلام تاریخهای دقیق بازگشایی مدارس که ضمانت اجرایی برایش نیست، هیچ توجیه منطقی ندارد و بهتر است مسئولان بجای آنکه بخواهند تجربیات ناموفق کشورهایی همچون انگلیس را در بازگشایی مدارس کشور، مجددا بیازمایند، به فکر جان با ارزش آینده سازان مملکت باشند و تا زمانی که حداقل ۷۵ درصد فرهنگیان و دانش آموزان به طور کامل واکسینه نشده اند و جو روانی جامعه آرام نشده است، به دنبال بازگشایی مدارس نباشند. زیرا که والدین ترجیح می دهند جان فرزندانشان را حفظ کنند تا اینکه آنها را برای درسی به مدرسه بفرستند که این روزها در مملکت ما هیچ ارزشی ندارد.
بیشتر بخوانید: |
بحران تکثر مواضع، چالش مدیریت کشور /اینبار بازگشایی مدارس |
سه ضلع مثلث مرگ : آمارسازی های کرونایی ،عادی انگاری و بازگشایی مدارس ! |
ثبت دیدگاه