اجتماعی
| 3 سال قبل

استان محروم ایلام ،عرصه تاخت وتاز خودکشی ودگر کشی !/مسئولین چاره ای بیاندیشند!

گفتمان: این روزها یک موضوع سیاسی به نام ” تعیین استاندار ایلام “ تمامی حوزه های دیگر استان را تحت شعاع قرار داده است . تمرکز رسانه ها و فعالین مجازی بر این موضوع باعث شده تا اهمیت خبر دیگر مسائل مهم و حیاتی استان در سایه قرار گرفته یا اینکه در بین این خبرها گم وگور شود.

موضوع خودکشی و اهمیت آن بر روح و روان جامعه برکسی پوشیده نیست ،یک آسیب اجتماعی مخرب که این سالها سایه شوم خود را بر سر استان محروم ایلام گسترانیده و تیراژ بالای آن باعث شده تا در بین استانهای کشور، عنوان پرچمداری این آسیب را از آنِ خود نماید .

به رغم تمامی برنامه ریزی های صورت گرفته ،پژوهش ها و مطالعات انجام گرفته برگزاری سمینارها و نشست های علمی و تمرکز چند دستگاه بر این پدیده شوم ،نه تنها اقدام موثری برای نزولی نمودن آمارهای خودکشی در استان صورت نگرفته است ،بلکه همزمان باگذر زمان شیوه انجام آن  تغییر و ابزار جدید در خدمت تحق آن قرار گرفته است .

نکته تازه اینکه در کنار روند رو به رشد خودکشی ها در استان ایلام مقوله دگر کشی که به شکل برادر کشی و همسر کشی ظهور و بروز یافته است نگرانی ها در خصوص تهدید امینت روانی جامعه و تشدید جو ناامیدی در بین مردم استان را افزایش داده است .

آمارهای رسمی گویای این واقعیت تلخ است که در هفته گذشته بیش از چهار مورد خودکشی و دگر کشی در استان روی داده است ،خبر وحشتناک و نگران کننده ای که در بین اخبار و تحلیل های پر تیراژ حوزه سیاسی گم و گور شد تا متولیان امر در پناه شرایط ایجاد شده در حاشیه امن قرار گیرند.

خروجی مطالعات و بررسی علمی در خصوص ریشه یابی چرایی وقوع این پدیده شوم در استان ،نشان می دهد که خودکشی یک آسیب چند فاکتوریست ،یعنی فاکتورها و مولفه های گوناگونی نظیر؛ مشکلات اقتصادی ،ضعف ایمان ،ضعف فرهنگی ،مشکلات روانی ،عوامل عرفی و سنن ،پایین بودن آستانه صبر و تحمل مردم و تاثیرگذاری عوامل بیرونی نظیر جنگ تحمیلی در شکل گیری این پدیده تاثیر گذارند.

همه موارد دست به دست هم داده اند تا خودکشی در استان به بخشی از شخصیت مردمان این استان مبدل شود ،چرا که حتی در مراودات روزمره به محض غلبه خشم و عصبانیت بر افراد ؛لاجرم کلمه ” خودکشی می کنم ” از زبان فرد جاری می شود ،همین امر باعث شده تا خودکشی در بین خانواده جا خوش کند و نسل به نسل در بین مردمان ما بچرخد و قربانی بگیرد.

مردم بدلیل مشکلات متعدد پیش گفته شده تنها راه رهایی از آن را در پایان بخشیدن به زندگی خود یافته اند و همین امر باعث شده تا عدم تاب آوری در برابر دیگر مولفه ها در کنار شکل گیری شخصیت خودکشی در بین افراد ،منجر به این شود تا در مواجهه با مشکلات به جای هم اندیشی و کمک طلبی برای رهایی از آن ،فرد پایان دادن به حیات خویش را انتخاب می کند.

ورود و نفوذ این آسیب به لایه های مختلف سنی ،شغلی ،صنفی و جنسیتی نشان می دهد که این آسیب حد و مرزی را نمی شناسد.همین امر باعث شده تا مطالعات پیشین صورت گرفته در این خصوص به زودی ارزش و تاثیرگذاری خود را از دست داده تا پژوهش ها در این حوزه را ناکارآمد جلوه دهد.

شوربختانه روند درپیش گرفته شده در دو حوزه خودکشی و دگر کشی از وضعیت نگرانی خارج و در وضعیت بحران قرار گرفته است.دستگاههای موازی باید هر چه سریعتر داشته های خود را روی هم گذاشته و مسئولیت را به دستگاه تخصصی واگذار نمایند.

مطالعات و پژوهش ها به اهلش واگذار شود و از مقابله با آسیب های اجتماعی ،خصوصا خودکشی و دگرکشی از گزارش محور به عمل گرایی تغییر وضعیت دهد ،چرا که اینک خودکشی و دگر کشی با تغییر شیوه و تغییر جامعه هدف ،مطالعات پیشین را منسوخ کرده و تجدید نظر در پژوهش ،مطالعات و مقابله ملموس با این آسیب را اجتناب ناپذیر کرده است .

دست دست کردن و سیاسی نمودن این حوزه و انتظار برای تغییر مدیران دستگاههای مرتبط آسیب مهمتریست که همیشه کار مقابله جدی با آسیبهای اجتماعی را در استان و حتی کشور سخت وبی اثر کرده است ،از اینرو لازم است که با ملحوظ دانستن توصیه های پیش داده شده ،آستین همت را بالا زده و با تجدید نظر در شیوه ها و روش ها ،مقابله با این آسیب به طور ملموس در دستور کار قرار گیرد.

بیشتر بخوانید:
وقتی که خودکشی از طرحهای پیشگیرانه جلو می افتد !