گفتمان: همه ما عادت داریم وقتی پای صحبت کردن به میان می آید ،یک پایه دلسوز مردم ،انقلاب و نظام هستیم ،وقتی میکروفون در دست می گیریم ،آنچنان از مردم صحبت می کنیم که انگار مردم بدون ما نفس نمی کشند!
خوب بلد هستیم شعار سر بدهیم که خواست مردم و منافع نظام این است و آن !اما به گاه عمل همیشه پای منافع عمومی چوبی است و منافع هم گروهی ها،هم باندی ها و نزدیکانمان اهم است !
وقتی از آرمان حرف می زنیم ،همان لحظه تمامی آرزوها و آمال شخصی امان را به علامت نذر ،پای آرمان ها ذبح می کنیم ،اما در عمل این آرمان ها هستند که قربانی آرزوهای شخصی ما می شوند
آری !روزی که رییس جمهور برای اولین بار نام یک ایلامی را برای بار سوم بعنوان وزیر مهمترین وزارتخانه انسان سازی کشور به نمایندگان معرفی کرد ،همه ما ایلامی ها به خود بالیدیم ،دست به دعا شدیم و حداقلش این بود که خیالمان راحت شد که از امروز منافع خود در حوزه آموزش و پرورش را تامین و تضمین شده دیدیم .
روزی که وزیر هم خون ما با نماد ارزشها برای گرفتن رای اعتماد در پشت تریبون دستگاه تقنینی قرار گرفت ،برنامه هایش آنچنان ارزشمدار بود که دلمان قرص شد که این عضو کابینه آشنا با سوراخ سنبه های ساختمان انتهای جمهوری ایلام ،قرص و محکم در مقابل زیاده خواهی های حاشیه ساز ضد ارزش خواهد ایستاد.
اما امروز وقتی شنیدیم که آقای وزیر هم استانی ،سنگ بنای تسلیم شدن در مقابل سهم خواهان ،حتی به قیمت به حاشیه رفتن این دستگاه را از زادگاهش بر زمین گذاشت ، تمامی آمال ما هم رنگ خامی به خود گرفت !
اینکه وزیر مهم کابینه براحتی تسلیم معدود قدرت طلبان و سهم خواهانی می شود که براحتی تانک آرزوهایشان از روی منافع مردم استان عبور می دهند ،تمام خوابهای شیرین ما برای رستگاری این سیستم به رویایی تلخ مبدل شد
اینکه وزیر ارزشی کابینه که آمده است تا مکتب سلیمانی را بیس آموزش و تربیت قرار دهد ،اما براحتی بر آرزوهای خالق این مکتب یعنی تکریم فرزندان شهدا خط می کشد ،دست بر چشمان خود مالیدیم و به این درک واقعی رسیدیم که هرچه شنیدیم و خواندیم صرفا یک خواب بود !
آقای وزیر انقلابی ارزشمداری که تکریم شهدا و یادگاران شهدا را پیشگفتار کتاب برنامه های آموزشی و تربیتی خود در وزارتخانه تحت تصدی قرار داده بودید !پس چرا در فصل های این کتاب اثری از تمرین تکریم ،به تعبیر امام چشم و چراغ ملت مشهود نیست ؟!
آقای وزیر ارزشی !بر عکس پیشگفتار کتاب برنامه هایتان برای پیاده سازی مکتب سردار دلها ،در فصل اول این کتاب ،پیاده سازی مدیرانی از جنس و خون شهیدان را مشق کردید ،آن هم در استانی که خود بهترین دانشگاه برای تربیت مدیران نسل انقلاب است !
آقای وزیر !شما استان زادگاهتان را پایلوت تغییر مدیرانی از جنس شهدا و نسل های دوم و سوم انقلاب قرار داده اید،دست رد شما بر سینه مدیری از نسل شهید شاخص استان که حسینوار با سر بریده در دل خاک مدفون شد ،تمامی شعارهای تربیت بر اساس مکتب شهادت را دود کرد و به هوا فرستاد !
مخلص کلام اینکه ،حذف مدیر انقلابی ،فرزند شهید و توسعه گرا که تمامی پله های ترقی و رشد را بر اساس شایستگی های علمی طی نموده است تنها در راستای جلب رضایت اصحاب قدرت و کاهش فشار از روی پایه های صندلی صدارتتان ،نه با شعارهایتان در مجلس سنخیت دارد و نه با مرام انقلابیتان !قطعا انقلابیون واقعی این اقدام را بعنوان یک کارت زرد در کارنامه مدیریتی اتان قرار خواهند داد،تا وقت کارت قرمز این لحظه را به یاد داشته باشید!
بیشتر بخوانید: |
آقای وزیر! آموزش وپرورش ایلام آرام است ،آن را به حاشیه نبرید! |
به آموزش وپرورش استان دست نزنید ،لطفا!! |
ثبت دیدگاه