اقتصاد فشل، محصول مدیریت ناکارآمد و بدون راهبرد /اینجا سیاست تعیین کننده است !
30 دی 1400 - 22:06
بازدید 238
11
بله !امروز مسأله اول کشور ما اقتصاد است نه سیاست ،اما در عمل اینگونه نیست ،چرا که این داس سیاست است که فعلا درو می کند و خبری از کاشت بذر امید در دل سیاه زمین اقتصاد کشور به گوش نمی رسد.
نویسنده : علی اصغر اسدی
پ
پ

گفتمان علی اصغر اسدی:: امروز اقتصاد و مشکلات مبتلا به کشور در این حوزه به شکل رکود،گرانی ،تورم ،کاهش ارزش پول ملی کشور ،بیکاری و تعطیلی صنایع کوچک و بزرگ ظهور و بروز یافته است یکی از مشکلات اصلی کشور و به شرحی پاشنه آشیل نظام قلمداد می شود.

اقتصاد بیش اصلی پویایی خانواده ،تعالی جامعه و توسعه یک کشور است ،بدون داشتن اقتصادی پویا نمی توان توسعه همه جانبه کشور و بهبود شاخص های زندگی مردم را انتظار داشت .

این اقتصاد است که در برهه های گوناگون در یک سیستم سیاسی خط مشی گروهها و جریانات سیاسی را بعنوان یک الگو برای انتخاب پیش روی مردم قرار می دهد تا مدیران کشور و نمایندگان دستگاه تقنینی را برگزینند.

به معنایی دیگر این اقتصاد است که طومار یک جریان سیاسی را جمع و بساط یک جریان سیاسی دیگر را در عرصه قدرت پهن می کند.

ازاین رو بدلیل تعیین کننده بودن اقتصاد در تمامی حوزه ها ،مدیران باید نهایت دقت و ظرافت را در گزینش و انتصاب مدیران حوزه اقتصاد به کار ببندند ،چرا که در این برهه حساس اولین اشتباه ،آخرین اشتباه قلمداد خواهد شد.

باید باور داشته باشیم اگر ضعف های ساختاری در حوزه اقتصاد متزلزل و تحریم زده کشور در دولت پیشین نبود یا اینکه با تصمیمات درست و اصولی دیوار تحریم ها فرو می ریخت و اقتصاد کشور نفسی می کشید ،تحولات سیاسی امروز کشور را شاهد نبودیم .

حال که این دولت بر پایه شعار مذمت دولت پیشین ،نفی گره زدن مشکلات اقتصادی کشور به تحریمها و مذاکرات دل مردم را ربود و فرمان قدرت را در دست گرفت ،انتظاری به مراتب بیشتر از گذشته برای رفع مشکلات اقتصادی و بهبود وضعیت معیشت مردم از این دولت می رود .

هر چند ظاهر امر نشان می دهد این دولت هم راه برون رفت از مشکلات اقتصادی در مذاکرات برجامی و در پیش گرفتن همان مسیر مورد انتقاد جستجو می کند اما حداقل انتظار از آنان برای بهبود معیشت مردم تکیه بر دیگر مسایل متأثر بر اقتصاد کشور است ،

مگر غیر از این بود که تکیه بر توان داخلی برای رفع مشکلات اقتصادی در سه چهار سال گذشته کلید واژه تمامی سخنرانی ها ، ستون نویسیها و یادداشت پراکنی های رسانه ای کشور بود ؟

آیا تکیه بر توانمندی داخلی چیز جز بهره گیری از توان دانش متخصصان علم اقتصاد در راستای یافتن فرمولی منطقی برای بالفعل سازی ظرفیت های داخلی کشور در تمامی حوزهای تاثیر گذار بر اقتصاد معنا می شود ؟

مگر غیر از این است در یک جنگ ،لازمه به نتیجه رسیدن یک عملیات هدفمند آفندی ،طرح ریزی درست در اتاق فرماندهی و کنترل و بکارگیری فرماندهان جسور ، با دانش و شجاع در رده های مختلف فرماندهی است !؟

امروز هم وقتی برای اقناع مردم برای تحمل شرایط جاری اقتصادی کشور ، شعار جنگ اقتصادی سر داده می‌شود و آنان را به اشکنه خوری و کمتر سرویس بهداشتی رفتن ترغیب می کنند ،باید هم برای شعار جنگ اقتصادی برنامه و پیوست داشت !

آری !وقتی هیچ راهبرد درست و منطقی برای بهبود ساختارهای فشل و زوار در رفته اقتصاد نداشته باشیم ،هر کشور زره بینی هم جسارت تحریم این اقتصاد را پیدا خواهد کرد ،

وقتی که اقتصادمان با یک اخم و لبخند دشمن به تلاطم می افتد ،ارزش پول ملی ما را بیانیه مذاکرات تعیین می کند و نمودار شاخص های اقتصادی را اخبار رسانه ها بالا و پایین می کند ،معنایی غیر از این نمیتوان برای این اقتصاد متصور بود که فاقد راهبردیم یا راهبرد را کسانی تبیین می کنند که از علم اقتصاد بی بهره اند و کاملا شانسی یا براساس تعلقات سیاسی و قومی سکاندار اقتصاد کشور شده اند .

بله !امروز مسأله اول کشور ما اقتصاد است نه سیاست ،اما در عمل اینگونه نیست ،چرا که این داس سیاست است که فعلا درو می کند و خبری از کاشت بذر امید در دل سیاه زمین اقتصاد کشور به گوش نمی رسد.

واکاوی تمامی تغییرات مدیریتی در حوزه اقتصاد از صدر تا ذیل نشان از بی نشانی در حوزه اقتصاد کشور دارد !

افرادی بر مصادر مدیریتی اقتصاد در وزارتخانه ،بانک ،بورس و اقتصاد استان ها تکیه زده اند که نه از دانشش بهره ای دارند ،نه تجربه اش و یقینا در خلا این دو ،راهبرد هم زاده نخواهد شد !

و اما در استان ها !با علم به اینکه استان ها پیشانی برنامه ریزی و تعیین استراتژی های متعدد دولت ها محسوب می شوند،این مهم باید در انتصاب مدیران متخصص و با دانش و تجربه متجلی می شد ،اما واکاوی شیوه عمل برای خروج از بن بست اقتصادی در استان ها بیانگر این واقعیت تلخ است که این سیاست و قومیت است که همچنان می تازد و منصوب می کند

راهبردها را مسایل و مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم و مطالبات آنان تعیین نمی کند بلکه این سهم خواهی ها از کیک قدرت است که تعیین می کند چه کسی سکاندار مدیریت در حوزه اقتصاد شود !

چون سنگ بنای مدیریت اقتصاد را دیگران نادرست و غیر مرتبط گذاشتند ،حرجی بر مدیریت استان نیست که چرا بر جای معاون اقتصادی شیمی دان ،یک شیمیدان دان دیگری نشانده ای !؟

اما می شود گفت همان اندازه که تعیین همکاران را نه وضعیت موجود بلکه میزان حضور افراد در ستادهای انتخاباتی و میزان نزدیکی آنان به نمایندگان تعیین می‌کند به همان اندازه بی راهبرد بودن مدیریت ها در کشور و استان رنگ واقعی خود را نشان می دهد !

و القصه !هنوز صدای جیغ و داد بلندگوی ستاد های انتخاباتی نمایندگان فعلی و کاندیداهای دوسال پیش در گوشمان وز وز می کند که آهای نمایندگان مجلس دهم که وظیفه نمایندگی را رها کرده و در کار دولت دخالت می‌کند شما قطار قانونگذاری را از ریل خارج کرده اید و ما آماده ایم تا این قطار را بر ریل بگذاریم !

حال که خود رفتند با این رفتار برخلاف شعارشان و برخلاف نمایندگان قبلی ،حتی به مدیران مدارس هم رحم نکردند ،نمایندگان به داس تبدیل شده اند و فقط درو می کنند!

نه تنها لوکوموتیو مجلس را بر ریل قرار ندادند ،بلکه چرخ هایش را هم از ریشه درآوردند

سه نماینده داریم ،دو تا که انگار مصادر مدیریتی سهم الارث پدریشان است و آن را بین خود تقسیم کرده اند و آن یکی که دید نمیشود فقط نظاره گر باشد !با یک فریاد منتقدانه !سهمش را ستاند!

در این بین بیچاره مردمی که بین لبه های قیچی مجلس و دولت دارند قیچی می شوند!

بیشتر بخوانید:
بازی با منافع استان ؛نمایندگان ایلام کجای این معادله اند ؟!
معامله گری به شیوه مدیران کل و مدیرسازی به سبک نمایندگان ایلام!

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.