گفتمان، علی اصغر اسدی :: بی اعتمادی و ایجاد شکاف بین مردم و مسئولین یکی از مهمترین چالش های حال حاضر نظام سیاسی کشور محسوب می شود
موضوعی که با خروجی عدم اعتماد مردم به سیستم و کاهش مشارکت آنان در مباحث اجتماعی و سیاسی ظهور و بروز یافته است .
پدیده ای خطرناک که ریشه شکل گیری بخش عمده آن را می توان در رفتار مدیران در رده های گوناگون مدیریتی و از جنس تفاوت سبک زندگی مسئولین و فرزندانشان ،دوری جویی مسئولین از مردم ،عدم حضورشان در بین مردم ،بی تفاوتی به مطالبات مردم و بسته بودن درب اتاق های مدیریتی جستجو کرد .
استانداران ،فرمانداران و بخشداران بعنوان سایه دولت در لایه های میانی و پایینی هرم مدیریتی بدلیل ارتباط مستقیم با مردم و به تعبیری دیگر تشکیل خاکریز اول مواجهه مردم با مسئولین سهم بسزایی در شکل گیری بی اعتمادی و یا جلب اعتماد را به خود اختصاص داده اند.
شاید از منظر درک این چالش از سوی مسئولین تراز اول کشور است که در دوره جدید مدیریت کشور ، سیاست مدیریتی بر پایه ضرورت تغییر نگاه مردم به دولت و حاکمیت و کاهش شکاف فاصله بین مردم و مسئولین و حول محور شعار دولت مردمی تدوین شده است .
هرچند نمی توان دخالت دیگر مولفه ها نظیر اختلاس ها و زندگی لاکچری فرزندان مسئولین کشوری در داخل و خارج کشور و فاصله سطح زندگی نزدیکان و مرتبطین دولتی ها با مردم و واگذاری مصادر مدیریتی به نزدیکان و مهمتر از آن وضعیت معیشت مردم در شکل گیری این بی اعتمادی عمیق را نادیده گرفت ،اما با سیاست گام به گام شناسایی ریشه های این پدیده و برنامه ریزی برای تغییر رفتارها می توان تا حدودی ولو در دراز مدت بر آن فائق آمد.
واکاوی رفتارها ،شیوه مدیریت ،برخوردها و سیاست های مدیریتی در چند ماهه اخیر دولت سیزدهم در استان ایلام بعنوان قطعه ای از پازل مدیریت کشور ، بیانگر تفاوت شیوه اعمال مدیریت برای نیل به هدف پیش گفته شده ،یعنی کاهش بی اعتمادی مردم از دولت و حاکمیت است .
هر چند منطق سیاست ورزی چیزی جز رقابت بر پایه تخریب ،نق زدن و بهانه جویی در راستای کم اثر جلوه دادن شیوه اعمال مدیریت در دوره جدید است و این موضوع در تمامی دولت ها ظهور و بروز داشته است ،اما اگر انصاف را مقدم بر تعلقات سیاسی دانسته و واقعیت گویی را بر جای غرض ورزی بنشانیم ،می توان به تفاوت ها اذعان داشت .
امروز استاندار ایلام رفتاری متفاوت از قبل را در نحوه اعمال حاکمیت در راستای رفع مشکلات عمومی و جلب رضایت و اعتماد مردم از طریق حضور بی واسطه در بین مردم ،حضور میدانی در کانون مشکلات و توجه به خواست و مطالبات رسانه ها و مردم را در صحنه عمل بن کار بسته است .
حسن بهرام نیا با درک درستی از وضعیت حاکم بر استان ،مسیری منطقی برای شناسایی مشکلات و کاهش دغدغه های عمومی بمنظور اثرگذاری در زندگی مردم استان را در پیش گرفته است .
حضور میدانی در صنایع معطل مانده ،حضور در استان در تعطیلات نوروزی و تبدیل تعطیلات نوروزی به سرکشی مدیریتی ،کشانیدن جلسات رفع موانع تولید به دل صنایع معطل مانده و تشکیل جلسات شورای اداری استان در شهرستان ها و شناسایی نواقص و کاستیهای عمومی و اتخاذ تصمیم برای رفع آنها از جمله نمودهای تفاوت شیوه مدیریت در دوره جدید دانست .
اینکه استاندار ایلام با لبیک گفتن به مطالبه رسانه ،به اتفاق مدیران کل راهی یک روستای دورافتاده در شهرستان چرداول می شود (سفر روز پنجشنبه به روستاهای بیجنوند و نیدوله) و از نزدیک در جریان مشکلاتی قرار گرفته که سالها گوش شنوایی برای شنیدن آن نبود و جلسه شورای اداری استان را به این موضوعات اختصاص می دهد،معنایی جز مردمی بودن وکار میدانی در راستای رفع مشکلات مردم نخواهد داشت .
یقینا وقتی که مردم می بینند عالیترین مقام اجرایی و سیاسی استان، بدون تکلف و تعارف در بین مردم حضور یافته و مدیران کل را وادار به پاسخگویی می کند ،حتی اگر در کوتاه مدت مشکلاتشان هم مرتفع نشود ،از اینکه مدیران به حرفشان گوش فرا داده و با آنان هم کلام می شوند ابراز رضایت کرده و این موضوع می تواند در جلب اعتماد آنان موثر واقع شود .
آری! شاید این گونه تصور شود که تنها اگر نماینده ای در مجلس داشته باشی می توانی استاندار،معاونین و مدیران کل را برای بررسی مشکلات زادگاهت به آنجا کشاند!
اما نه !به جرات می گویم که مدیریت جدید استان به راحتی به خواست و مطالبه کردم گوش فرا می دهد و هر آن که لازم ببیند خود و مدیران کل را برای بررسی و رفع مشکلات مردم به عمق روستاها و کوره دهات ها خواهد کشانید تا شعار مردمی بودن دولت را در میدان عمل به تصویر بکشاند.وقتی مردم نیدوله برای اولین بار از نزدیک یک استاندار را در بین خود دیدند ،این یعنی مردمی بودنی که حلقه مفقوده این سالهای مدیریت کشور است !