جناب استاندار! بساط این مدعیان دست و پاگیر عرصه مدیریت را جمع کنید!
23 فروردین 1401 - 15:05
بازدید 175
7
مساله دیگری که این روزها بعنوان یک چالش اساسی در عرصه مدیریت استان و شهرستان بروز کرده و سد راه پیشبرد امور مدیریتی شده است ، افزایش مدعیان سیاسی انقلابی است ! به این معنا که افراد و نهادهای گوناگونی خود را دارای نقش اساسی در پیروزی رییسی قلمداد می کنند و انتظا دارند تمام امور بر اساس خواست واراده آنان رقم بخورد.
نویسنده : علی اصغر اسدی
پ
پ

گفتمان،علی اصغر اسدی:: یکی از چالش های این روزهای ساحت مدیریت استان ایلام موضوع انتصابات است ،آنچه که تاکنون براساس ساختار سیاسی کشور و رقابت بین دو جناح سیاسی ملموس و مشهود بود ،تغییرات مدیریتی حول محور جناح پیروز انتخابات بوده است .

موضوعی که پس از روی کارآمدن جریان پیروز اعم از راست و چپ به شکل تغییرات گسترده مدیریتی از سطح وزیر و معاونین گرفته تا مدیران کل ،ادارات شهرستانی ،فرمانداران و بخشداران و معاونین ظهور و بروز یافته است ،البته باید گفت ؛این رفتار با آموزه های سیاسی در تضاد نیست اما به انگیزه ای برای تشدید فعالیت های انتخاباتی و گاها نیز شکل گیری رفتارهای نفاق آلود در بین افرادی شد که با چشمداشت رسیدن به مصادر مدیریتی در هر جیب کت خود یک حکم مسئولیتی ستاد انتخاباتی را قرار دادند!

امروز و به دنبال پیروزی سید ابراهیم رییسی همان رویداد اما به شکلی متفاوت تر از قبل در عرصه مدیریت استان نمایان شده است ،اینکه افراد حق دارند با توجه به گرایش سیاسی و فعالیت سیاسی خود در مصادر مدیریتی قرار گیرند امری بدیهی است ،اما این امر نباید به قانون مسلمی برای زیر پا گذاشتن قواعد مدیریتی ،شایسته سالاری و دیگ امور مرتبط با مدیریت و مدیرگزینی مبدل شود.

با توجه به تغییرات شکل گرفته در هرم مدیریت اجرایی و سیاسی کشور ،تغییرات در رده های مدیریتی میانی و پایینی باید اعمال شود و کسی منکر آن نیست ،اما برای این تغییرات باید چهارچوب و اشل های خاصی تعیین شود و براساس آن مدیران گزینش شوند ،انقلابیگری و همراهی سیاسی مولفه به حساب می آیند اما اصل کارآمدی ،شایستگی ،تخصص و تجربه است که باید هر فردی متناسب با جایگاهی که برایش در نظر گرفته میشود از آنها برخوردار باشد.

نه اینکه افراد تصور کنند چون در هشت سال گذشته دولت دیگری در راس قدرت قرار داشته و جریان فکری آنها از عرصه مدیریتی دور شده اند ،حال با روی کار آمدن تفکر خود مشی تسویه حساب را در دستور کار قرار دهند و برای غالب نمودن اعیان و انصارشان ،تمامی مولفه های مدیریتی را چال کرده و صرفا به دیدگاه سیاسی و شکل ظاهری فرد توجه شود !

مساله دیگری که این روزها بعنوان یک چالش اساسی در عرصه مدیریت استان و شهرستان بروز کرده و سد راه پیشبرد امور مدیریتی شده است ،افزایش مدعیان سیاسی و انقلابی است ! به این معنا که افراد و نهادهای گوناگونی خود را دارای نقش اساسی در پیروزی رییسی قلمداد می کنند و انتظار دارند تمام امور بر اساس خواست و اراده آنان رقم بخورد .

این نکته را نباید فراموش کرد براساس یک مشی نادرست ،حصول یقین پیروزی ابراهیم رییسی در انتخابات ریاست جمهوری منجر به تاسیس ستادهای انتخاباتی متعددی شد ،ستادهایی که به ماشین صدور احکام ستاد انتخاباتی مبدل شده و براساس آمارها فقط در استانی همچون ایلام بیش از ۱۸هزار حکم مسئولیتی ستاد انتخاباتی ابراهمی رییسی صادرشد.

حال که دولت رییسی بر مسند قدرت نشسته است ،دارندگان احکام خود را ذی حق دانسته و طلبکارانه نقد شدن چک سیاسی خود را دنبال می کنند ،نه تنها دوستان ،نزدیکان و فامیلهای خود را به عرصه مدیریت کشانیده اند ،از سویی برای مدیران خط و نشان می کشند که تعیین کننده من هستم و باید به نظرات من در عرصه مدیریتی توجه کنید !!

این جاست که عنوان می شود رفتارها ،انتظارات و برخوردها متفاوت تر از دوره های پیشین است، وقتی برای مدیریت اداره آموزش و پرورش یک شهرستان ،امام جمعه ،سپاه ،ستاد ،فرماندار ،نماینده مجلس هر کدام سه گزینه معرفی می کنند این یعنی تشدید نقش ! جمع نمودن هر صاحب نقشی که هرکدام هدف خود برای انتصاب یک مدیر را دنبال می کند ،کاری سخت و طاقت فرساست!

مدیرکل و فرماندار شهرستان بعنوان دستگاه های متولی و تعیین کننده در بین این همه مدعی و صاحب نقش چه گلی باید به سرش بریزد ؟! هر گزینه ای را انتخاب کند به دیگر صاحبان نقش بر خواهد خورد و مابقی مکافات !! وقتی دارنده یک حکم مسئولیت ستاد انتخاباتی رییسی به خود اجازه می دهد به فرماندار شهرستان بگوید: من تو را عزل می کنم! بدیهی است که یک مدیر باید از نماینده ،سپاه ،امام جمعه ،رییس ستاد و ائتلاف و….بیشتر بترسد، بلرزد که جایگاهش قربانی نشود!

آیا با این تفاسیر مدیریت و مدیر گزینی می تواند مستقل و بی دغدغه مدیر توانمندی را در راس یک دستگاه بنشاند؟ آیا فکر نمی کنید انتصاب های این شکلی منجر به ذبح شایسته سالاری خواهد شد و افرادی در راس مدیریت قرار می گیرند که به جز پیشانی رنگ شده ،یقه بسته و محاسن بلند و یک تسبیح و یک حکم مسئولیتی در ستاد انتخاباتی از هیچ رزومه یا توانمندی برخوردار نیستند ؟!

خوب ! دود این رفتار به چشم چه کسانی می رود؟ معلوم است هم مردم ،هم دولت و هم نظام ! چطور ؟! اینکه یک مدیر ضعیف و بی تجربه و تخصص باعث عقیم شدن اهداف وبرنامه ها می شود ،نتیجه اش زیان و خسران است هم برای دستگاه است و هم مردم ؛ وقتی مردم ناراضی شوند هم از دولت ناراضی می شوند هم از نظام ! مهمترین خروجی آن پشت کردن به تفکر در پای صندوقهای رأی است !

و توصیه نهایی به آقایان مدعی ! اگر به تفکر سیاسی خود اعتقاد دارید، باید برای اعتقادتان بجنگید نه منافع ناشی از آن ! وقتی رییس یک ستاد انتخابات تمامی قواعد و نظامات را زیرپا می گذارد تا از قبل رییس ستاد بودنش ،خواهر زاده و داماد و ….به رغم عدم توانمندی به صندلی مدیریت برسد، یعنی اینکه این فرد برای اعتقادش به میدان نیامده بلکه برای جمع آوری غنیمت وارد عرصه شده است ! یعنی این فرد منافع عمومی را براحتی سرکشیدن یک لیوان آب قربانی منافع فردیش می کند !کجای این رفتار با انقلابیگری و اصول  و ارزشهای تعریف شده در یک جریان ارزشی جای دارد ؟!

بیشتر بخوانید:
دولت رییسی و چالشی به نام مسئولین ستادهای انتخاباتی در استان ایلام!
گپی دوستانه با استاندار ایلام: واقعا در شهرستان ها کی مدیر است ؟ فرماندار یا ستاد رییسی ؟!

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.