واقعا بانیان وضع موجود چه کسانی هستند ؟
26 فروردین 1401 - 14:10
بازدید 182
4
بانیان وضع موجود در آینه تحلیل؛ بدنبال پیروزی سید ابراهیم رییسی در انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۴۰۰ واژه ای پر کاربرد وارد فرهنگ لغت سیاسی کشور شد .
نویسنده : علی اصغر اسدی
پ
پ

گفتمان، علی اصغر اسدی:: مخالفین و منتقدین دولت پیشین که اکنون سکان مدیریت دو قوه قانونگذاری و اجرایی کشور را عهده دار شده اند ،سیاست ها و شیوه مدیریت دولت یازدهم و دوازدهم را مسبب وضعیت جاری کشور قلمداد کرده و از آنان بعنوان بانیان وضع موجود یاد می کنند.

واژه ای که اینک به فرهنگ لغت دولت سیزدهم  و حامیان سیاسی آن وارد شده و در صحنه عمل نیز  در راستای حذف گسترده مدیران پیشین در تمامی سطوح و استفاده از مدیران همفکر بعنوان ابزاری کاربردی وارد میدان شده است .

در ماه‌های اخیر نیز رییس جمهور در جمع های گوناگون بارها از وضع موجود یاد کرده و بر ممنوعیت استفاده از بانیان آن در مصادر مدیریتی در سطوح مختلف تاکید ورزیده اند.

برای بررسی این جمله ،علل شکل گیری و کیفیت تولد آن ابتدا باید بطور عمیق به موشکافی آن بپردازیم  تا بدنبال آن  در کنکاشی بی‌طرفانه  به چرایی شکل گیری این وضع و عوامل شکل دهنده و بانیان و مسببان آن بپردازیم .

باتوجه به اهمیت موضوع و چند وجهی بودن آن  که در برگیرندگی زمان ،مکان و ویژگی و خصوصیات شکل گیری وضعیت را با خود همراه دارد ،ضرورت واکاوی دقیق آن با ملحوظ دانستن سه شاخصه پیش گفته شده ،زمان مکان و ویژگی ها را دو چندان می کند ،وگرنه بیطرفی و دقت نظر در تحلیل بیطرفانه را تحت شعاع قرار خواهد داد .

بنابراین اگر بخواهیم  واژه «وضع موجود» را به طور دقیق مورد بررسی قرار دهیم ،ابتدا باید به وجه  دستوری این واژه یعنی زمان و مکان وقوع و کیفیت یا همان خصوصیات ان بپردازیم.

پس وقتی که می گوییم «وضع موجود »یعنی وضعیتی که در آن قرار داریم با تمامی خصوصیات و ویژگی هایی که با خود همراه دارد .پس برای مخاطب  زمان انعقاد این واژه از درجه بالای اهمیت برخوردار است ،

از آنجاییکه زمان به طور مستمر در حال سپری شدن است ،با وجود تغییر اساسی در شرایطی که منظور خلق این واژه بوده است ،هر لحظه ای که در محاورات و ‌نوشتار از این واژه استفاده شود ،میتوان عنوان وضع موجود بدان اطلاق کرد.

ویژگی ها و شرایط وضع و ریشه شکلگیری آن 

بدنبال باز شدن پرونده هسته ای ایران در مجامع بین المللی در دولت دهم ،تحریم های اقتصادی شدیدی برعلیه کشور اعمال شد ،تحریم هایی که ابعاد مختلف اقتصاد ایران از جمله فروش نفت ،میعانات و مهمتر از آن بازگشت ارز به سیستم بانکی ایران را هدف قرار داد .

همزمانی آغاز آثار تحریم های بین المللی بر اقتصاد کشور و سفره و معیشت مردم با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید باعث شد تا دولت به موازات سیاست کلان کشور ،راهبرد مذاکره هسته ای برای حذف تحریم های اقتصادی فلج کننده را در دستور کار قرار دهد

در نهایت مذاکرات هسته ای ایران با چهار قدرت جهانی بعلاوه آلمان در سالهای پایانی دولت یازدهم منجر به انعقاد توافقنامه هسته ای موسم به برجام شد.

توافقنامه ای بین المللی که نتیجه مهم آن برداشته شدن تحریم های بین المللی و خروج ایران از زیر فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد شد .از نظر اقتصادی نیز گشایش مورد نظر مقامات جمهوری اسلامی اتفاق افتاد ،چرا برداشته شدن مانعی مهم بر سر راه اقتصاد کشور ،زنگ پویایی را در آن به صدا دراورد.

اما از همان روزهای واپسین امضای توافقنامه که آثار مثبت آن بر اقتصاد کشور قابل لمس شد ،انتقادات مخالفین سیاسی دولت حول محورهای برجام شکل گرفت ،موضوعی که در پایان دولت یازدهم و رقابت های انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم از منظر رقبای دولت به پاشنه آشیل دولت دوازدهم تبدیل شد.

 شکل گیری انتقادات عریان از برجام در داخل کشور به اشکال گوناگون و تلاش آشکار کشورهای منطقه برعلیه برجام و همزمانی آن با روی کارآمدن دونالد ترامپ و در نهایت خارج شدن آمریکا از برجام و بدعهدی طرف های برجام مانع از به ثمر نشستن آثار مثبت این توافقنامه شد

بازگشت دوباره بحران به اقتصاد کشور 

با صدور فرمان خروج آمریکا از برجام از سوی دونالد ترامپ ،عملا برجام به توافقنامه ای غیر الزام آور برای طرف های مقابل اما الزام آور برای جمهوری اسلامی مبدل شد ،چرا که ایران براساس این توافقنامه مو به موی تعهدات هسته ای را به مرحله اجرا گذاشته اما در مقابل هیچکدام از اعضای برجام به تعهدات اقتصادی خود بر اساس مفاد برجام عمل نکردند .

استمرار بدعهدی های طرف غربی و اعمال تحریم های هوشمند فلج کننده از سوی ایالات متحده آمریکا اقتصاد کشور را به نقطه آغازین خود بازگردانید ،روندی که به طور مستقیم اقتصاد خانواده ها و معیشت مردم را هدف قرار داد.

همین مسأله به دستاویزی برای بی اثر جلوه دادن برجام از سوی منتقدین دولت مبدل شد ،نگاه به خارج و گره زدن مشکلات اقتصادی دولت دوازدهم به برگ برنده جریان مخالف دولت تبدیل که با روی کار آمدن مجلس یازدهم و تصویب طرح های ممانعت از مذاکره و مانع گزاری برای احیای برجام شکلی قانونی به خود گرفت .

بدنبال روی کار آمدن جو‌بایدن در ایالات متحده آمریکا و ابراز تمایل برای احیای برجام ،منجر به اغاز روند مذاکرات احیای برجام شد .

هر چند  تشدید مشکلات اقتصادی کشور این قانون در مواجهه با سیاست کلان نظام اثر اجرایی خود را از دست داد و مذاکرات احیای برجام ازسوی دولت دوازدهم آغاز شد ،ولی چارچوب های تدوینی و موانع متعدد سیاسی مانع از تکمیل روند مذاکرات احیای برجام از سوی دولت دوازدهم شد.

تولد واژه بانیان وضع موجود در ادبیات سیاسی کشور !

تشدید تحریم‌های فلج کننده و هوشمند ایلات متحده بر اقتصاد در احتضار کشور ، صفر شدن فروش نفت کشور و قطع دسترسی ایران به منابع ارزی خارجی ،کاهش منابع ارزی و متعاقبا کاهش قدرت خرید مردم و افزایش لجام گسیخته  تورم و گرانی در کشور را به دنبال داشت.

همزمانی برخی سیاست های نادرست ارزی و ریالی ،بحران موسسات اعتباری و بورس ، افزایش قیمت بنزین و شکل گیری بحران های اجتماعی با تحریم های ظالمانه آمریکا تصویری هولناک از اقتصادی ورشکسته را پیش روی مردم ترسیم کرد.

یقینا شکلگیری چنین وضعیت اسفباری در اقتصاد کشور قطعا نمی توانست نتیجه ای جز بی اعتمادی و نارضایتی مردم بدنبال داشته باشد ،اگرچه هیچ صاحبنظر اقتصادی نمی تواند تاثیر تحریم ها بر اقتصاد کشور را نادیده بگیرد ،اما نگاه سیاسی و رقابت انتخاباتی هرگز اجازه تبیین واقعیت های چرایی شکل گیری یک اقتصاد ورشکسته را  نخواهد داد.

بنابراین انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰و یک طرفه شدن رقابت و نبود فرصت برای پاسخگویی از سوی مدیران دولت قبل ،فضا را به گونه ای ترسیم نمود تا شکل گیری وضعیت اقتصادی ،گرانی ،بیکاری ووضعیت اسفبار معیشت مردم نتیجه سیاست های دولت های پیشین معرفی شود .مسأله ای که  رفته رفته در ادبیات سیاسی پای واژه های «وضع موجود »و «بانیان وضع موجود » را باز نمود.

اینک که دولت سیزدهم سکان مدیریت سیاسی و اجرایی کشور را عهده دار شده و نزدیک به یکسال از عمر دولت مردمی و انقلابی می گذرد و دولت با شعار رفع مشکلات معیشتی و بهبود وضع اقتصادی کشور اعتماد مردم را به خود جلب کرده است ،بانیان وضع موجود به مهمترین ابزار تحلیلی وضعیت اقتصادی و معیشتی کشور و روند حذف مدیران تبدیل شده است .

اگر بخواهیم در فضایی واقعی و به دور از هیجانات و تعلقات سیاسی ،وضع موجود و بانیان آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم ،ریشه یابی وضعیت متاثر از تمامی مولفه ها امری اجتناب ناپذیر است .

بنابراین همان گونه که در مقدمه این مقاله به آن اشاره کردیم ،وضع موجود صرفنظر از کیفیت آن ،از بعد مکانی و زمانی یعنی مکانی که در آن لحظه در آن قرار داریم ،حال این سوال پیش می آید در حالی که یکسال از عمر سیاسی  دولت سیزدهم می گذرد ،آیا کاربرد اصطلاح وضع موجود از نظر دستوری مقرون به صحت است ؟

صرف نظر از تمامی وجوه وضع موجود ،چنانچه صرفا از نظر کیفی و شرایط و خصوصیات بخواهیم آن را مورد کنکاش قرار دهیم ،وضع موجود یعنی شرایطی که در آن قرار داریم که به زعم سیاسیون حاکم بر قدرت اجرایی ،نتیجه مستقیم حکمرانی و سیاست های دولت قبل است

واقعیت بانیان وضع موجود ؛اری یا خیر ؟!

از اینرو حتی اگر شرایط جاری کشور از همه حیث را مبنایی برای وضع موجود قرار دهیم ، صرف نظر از تاثیر مولفه های بیرونی بر اقتصاد کشور حتی اگر مدیریت ،سیاست گذاری و کارکرد دولت قبل را بطور صد درصدی عامل اصلی شکل گیری وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم قلمداد کنیم به دلایلی بازهم کاربست اصطلاح وضع موجود نمی‌تواند درست باشد  

اول اینکه  با توجه به گذر زمان و تبدیل لحظات آنی به وضع موجود ،از نظر دستوری بکار بست این واژه درست نیست ،چرا که بکارگیری یک اصطلاح که به وضعیتی در یک بازه زمانی یکسال قبل اشاره دارد در لحظه جاری خالی از محتوا بوده و معرف ایستایی است .

دوم ،نزدیک به یکسال از عمر دولت سیزدهم می گذرد ،آیا به کارگیری اصطلاح وضع موجود به معنایی عدم تغییر است ؟یعنی با وجود گذشت یک چهارم عمر دولت ،هیچگونه تغییری در وضع زندگی و معیشت مردم نسبت به یکسال پیش یعنی زمان تولد این اصطلاح ایجاد نشده است ؟!

سوم ؛چنانچه پس از گذشت یکسال از عمر دولتی که آمده تا در وضع مردم در زمان تحویل دولت تغییر ایجاد نماید ،هیچگونه تغییری ایجاد نشده و همچنان بر وضع موجود اصرار می شود پس می توان نتیجه گرفت که بانیان وضع موجود از یک جنس و قبیله اند،اگر هم تغییری ایجاد شده است ،پس بازهم باید گفت که بکارگیری این واژه از بعد زمانی و شرایط درست نیست

بانیان وضع موجود چه کسانی هستند؟!

نمی‌توان بر این واقعیت چشم بست که چهل سال از عمر نظام جمهوری اسلامی ایران می گذرد ،در چهار دهه اخیر ،دولت های متعدد زمام امور اجرایی و سیاسی کشور را عهده داربوده اند ،بررسی وضعیت اقتصادی ومعیشتی مردم ،گرانی ها و تورم  بر اساس آمار و ارقام وواقعیت میدانی قیمت اجناس گوناگون بیانگر واقعیت تلخ روند افزایشی آن و کاهش مداوم ارزش پول ملی است .

پس اگر بخواهیم صرف نظر از بعد زمان ،صرفا وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم را مبنای ارزیابی قرار دهیم ،باید گفت به صورت عام تمامی دولت ها چه چپ و چه راست ،چه انقلابی و چه غربگرا و‌شرق گرا در شکل گیری این‌ وضعیت سهیم بوده و میتوان آنان را بانی شکل گیری این وضعیت نامید.

اما چنانچه بخواهیم در مختصاتی کوچکتر ،وضع موجود و بانیان آن را مبنایی برای تجزیه و تحلیل قرار دهیم ،با در نظر قرار دادن نکات ذیل و تحلیل و تفسیر آن، به بانیان اصلی وضع موجود اقتصاد و معیشت مردم نزدیک تر شد ؛

کسی نمیتواند منکر این گزاره باشد که تعامل یا انشقاق جریانات قدرت در کشور مهمترین تعیین کننده برای تصمیم گیری یا عملی شدن سیاست های داخلی و خارجی به حساب می آیند ،از اینرو و با توجه به نزدیکی و هم کاسگی فکری جریانات قدرت یعنی قوای سه گانه،مجمع تشخیص ،شورای نگهبان و دیگر نهادهای تاثیر گذار ،این دوره را باید منحصر به فرد تر و طلایی ترین دوره برای اعمال حاکمیت در کشور نام نهاد .

از این رهگذر باید گفت در حالیکه دو سال از عمر مجلس یازدهم می گذرد ،چرا نمایندگان مجلس با وجود دولت و شورای نگهبان همراه و همفکر ،بجز اتلاف وقت برای تصویب طرح های غیر موثر بر زندگی مردم ،طرح های چشمگیری را برای ارتقا سطح معیشت مردم و تغییر‌ وضعیت زندگی مردم به تصویب نرسانده اند؟!

موضوع گرانی ،تورم ،بیکاری ،اشتغال و بورس از مهمترین مولفه های شکل گیری وضعی هستند که از آن تحت عنوان وضع موجود یاد می شود ،چرا مجلس به جای تلاش برای تصویب طرح محدودیت اینترنت و سگ گردانی ،در مسیر رفع دغدغه های مردم حول مولفه های فوق گام برنداشت ؟

چرا دولت از وزرای قابل ،کارامد ،باتجربه و‌متخصص برای تغییر وضع موجود براساس  مولفه های فوق استفاده نکرد ،در حالیکه گرانی ،بیکاری و وضعیت معیشت و بورس ریشه اصلی شکل گیری وضع مورد نظر دولت به حساب می آیند ،آیا از خود پرسیده اید که چرا وزرای کار ،اقتصاد و صنعت تاکنون کوچکترین تحرکی برای بهبود وضعیت منطبق بر این مولفه ها از خود نشان نداده اند ؟!

امروز یکسال از عمر دولت می گذرد ،دولتی که تمامی وزرا و‌ معاونین ،استانداران ،فرمانداران و معاونین ،بخشداران‌ و مدیران کل دستگاههای اجرایی تغییر یافته و‌ اثری از مدیران دولت قببل در سطح کلان و میانی یافت نمی شود.

یقینا سیاست گذاری کلان برای بهبود وضعیت مردم از سوی مدیران ارشد و استانداران و فرمانداران اتخاذ می شود ،بنابراین با  گذشت یکسال و با وجود  مدیران همسو همچنان از بانیان وضع موجود سخن گفتن بنوعی خودزنی به حساب می آید .

چرا که اگر با گذشت یکسال و با وجود مدیران کاملا همسو تغییرات به گونه ای ملموس نباشد که همچنان از بانیان وضع موجود سخن راندن ،جز تایید اینکه بانیان وضع موجود همین مدیران هستند چیز دیگری در اذهان شکل نمی گیرد

آقای رییس جمهور باید بدانند که حلقه اصلی سیاست گذاری و اعمال مدیریت براساس سیاست و‌دیدگاه جدید شکل گرفته است و یک چهارم عمر دولت نیز سپری شده است،پس اگر در طول یکسال تغییری به نفع مردم ایجاد نشده است باید عامل را در جای دیگری جستجو کرد یا اینکه مدیران فعلی را بانی وضع موجود معرفی کرد ،البته در ادامه راه این  سوال پیش می آید ،اگر با گذشت سه سال دیگر ،تغییری در وضعیت مردم پدیدار نشد ،آیا باز هم حاضر به استفاده از اصطلاح بانیان وضع موجود خواهند بود ؟!

مخلص کلام 

امروز سیاست ها در کشور یک کاسه شده است ،سه قوای همفکر زمام امور را در دست دارند ،نهادهای قدرت با نهاد اجرا همسو شده اند ،دو سال از عمر مجلس و یک سال از عمر دولت می گذرد ،مجموع این شرایط و زمان سپری شده کم فرصت و ابزاری برای بهبود وضعیت معیشت و زندگی مردم به حساب نمی آیند.

اگر با حصول تمام شرایط جاری  نه تنها کاری برای بهبود وضعیت زندگی مردم نکرده اید بلکه گرانی ها روز  به روز فزاینده تر می شود پس باید اذعان کرد که بانی وضع موجود یعنی فروردین ۱۴۰۱دیگر دولت قبل نیست ،بلکه مجلس یازدهم و وزرای اقتصاد ،صنعت و کار و رفاه اجتماعی هستند که بدون کمترین تجربه ای عهده دار حساس ترین وزرای کشور شده اند.

آقای رییس جمهور باید بدانند وضع موجود حاصل تصمیمات و سیاست های کلان و اجرای آن از سوی مدیران ارشد و‌میانی است

 اینکه مرتب برای خوشنود سازی جریانات مختلف از ممنوعیت بکارگیری بانیان وضع موجود یا همان مدیران دولت قبلی سخن به میان می آوردید راهبرد درستی برای بهبود وضعیت جاری کشور تلقی نمی شود.

چرا که آنان که باید تصمیم بزرگ بگیرند یک سال است که بر مسند تصمیم گیری نشسته اند ،دیگرهم  جایی برای استفاده از مدیران قبلی باقی نمانده که بخواهید با ابزار بانیان وضع موجود ،فعالین سیاسی و ستادی را راضی نگه دارید .

یقینا اگر مدیران ارشد با سیاست گذاری درست و اصولی برای بهبود وضعیت معیشت مردم و یا به تعبیری تغییر وضع موجود طرحی در اندازند ،مدیر پایینی یک اداره ولو منتسب به دولت قبل نه جرات و نه قدرت مانع گذاری بر مسیر اجرای آن را ندارد .

آقای رییس جمهور تلاش شما برای بهبود وضعیت زندگی مردم ستودنی است ،مسیر شما برای احیای شعارهای انقلاب قابل قبول است ،اما و اما مردم هنوز آثار تغییرات و سیاست ها در زندگی و سفره خود را لمس نکرده اند و این و آن را گناهکار خطاب کردن هم در دیدگاه و قضاوت مردم از وضع زندگیشان تغییری ایجاد نخواهد کرد .

جناب رییس جمهور ! اقتصاد ما با سیاست خارجی رابطه غیر قابل انکاری دارد ،اقتصاد ما دولتی است و نهادهای غیر مسیول در تکوین آن صلاحب نقش هستند .

دستگاههای غیر مسیول در تمامی وجوه مدیریت کشور نقش آفرینی می کنند ،کشور شعار زده شده و کسانی که خوب شعار می دهند بر مصادر مدیریتی تکیه می زنند 

مدیریت در کشور قبیله سالارانه و شایسته زداست ،مافیا در تمام دولت ها بوده اند و در این دولت هم ریشه دوانده است .

امروز هر کسی که یک حکم ستادی در جیب دارد برای کشور خط و مشی ترسیم می کند و اوست که مدیران سطوح میانی و پایینی  را بر اساس مولفه خود تدوینی منصوب می کند !

اینها امروز گره کور مدیریت کشور در تمامی حوزه هایی هستند که به طور مستقیم بر زندگی و معیشت مردم اثرگذاری می کنند ،اگر این گره های کور را باز کردید که وضعیت بهبود خواهد یافت ،در غیر این صورت در انتخابات ریاست جمهوری سه سال آتی ،رقبای شما از اصطلاح بانیان وضع موجود شما را از دور خارج خواهند کرد .

بیشتر بخوانید:
معیشت مردم در گروگان جریان های سیاسی
اقتصاد فشل، محصول مدیریت ناکارآمد و بدون راهبرد /اینجا سیاست تعیین کننده است !
ریشه گرانی ها و پشت پرده سازی ها در اقتصاد کشور !

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.