گفتمان، علی اصغر اسدی :: مدیریت یعنی مجموعه ای از خلاقیت ها ،برنامه ریزی ،تفکر و هر آنچه دانش نهفته در یک انسان برای پیشبرد بهینه اهداف یک سازمان است که با کمترین هزینه بیشترین بهره وری را نصیب دستگاه و جامعه هدف تعریف شده آن نماید .
این تعریف تئوریک واژه مدیریت در کتابها و مقالات نیست ،حاصل سرچ گوگل هم نیست ،این تعریفی است که نگارنده از مدیریت در ساختاری دارد که با ضعف ها و کاستی های فراوانی دست و پنجه نرم می کند و انتظار دارد که فردی که حکم مدیریت را گرفت بر اساس آن پیشران دستگاه را به نفع جمهور پیش براند
اگر به موازات تغییر ایجاد شده در ساختار مدیریت کشور کشور نگاهی گذارا بیاندازیم به این درک منطقی خواهیم رسید که چنانچه مدیریت کشور را به یک قطار و ریل آن تشبیه کنیم ،ریل و قطار همان است و تنها لوکوموتیو ران تغییر کرده است .
اگر بنا بر این است که لوکوموتیو ران ،همان قطار و همان ریل را در اختیار داشته باشد و بخواهد همان واگن سرشار از آدم های با آرزوهای مختلف و بار قبلی را به مقصد نامعلوم برساند ،به واقع کاری انجام نشده است.
لازمه رسیدن با سرعت و امنیت کامل این قطار به مقصد ،بهموازات تغییر لوکوموتیو ران ،جابجایی ریل ،تغییر ریل و دست بردن فنی به هرآنچه که تاکنون در مسیر پیشران این قطار بعنوان نماد توسعه همه جانبه کشور مانع ایجاد کرده است
امروز نزدیک به شش ماه از روی کار آمدن دولت جدید در استان ایلام می گذرد ،دولتی با مانیفست ،برنامه ،شعار و دیدگاه متفاوت تر از قبل که بنا دارد بر اساس شعارهایی که به مردم داده است ،یک تغییر اساسی در حوزه های گوناگون و در راس آن وضعیت معیشت مردم ایجاد کند .
طبیعی است که دولتی که تز جدیدی از مدیریت را بنا نهاده و امیدهای فراوانی به برنامه های او بسته شده است ،باید مجموعه کاملی از مدیران توانمند ،متخصص ،باتجربه و عملگرا و در عین حال متعهد به برنامه و دیدگاه قدرت مستقر در کنار خود داشته باشد .
پر واضح است اگر در میانه این نبرد سخت و نفسگیر ،فرمانده ارشد از فرماندهان چابک ،سرزنده و توانمند بهره مند نباشد ،ولو اینکه شخص فرمانده از شجاعت و تبحر و مهارت بالای رزمهای کلاسیک و غیر کلاسیک برخوردار باشد ،باز هم یک جای کار خواهد لنگید.
چون مدیریت در شرایط ویژه و بحرانی چیزی شبیه به جنگ است ،فرماندهان کارزار در رده های پایین باید آنچنان از مهارت ،جنگندگی ،خلاقیت و قدرت تصمیم گیری و ریسک پذیری بالا برخوردار باشند ،به گاه حادثه و قطع ارتباط با مرکز کنترل و فرماندهی ،از صلابت و قدرت لازم برای مدیریت و فرماندهی به شکل آتش به اختیار برخوردار باشند
اما حقیقتا آنچه را که امروز در سپهر مدیریت استان ایلام شاهدیم ،حضور یک فرد ارشد قوی ،باتجربه ،متخصص ،عملگرا و توانمند بعنوان نماینده عالی دولت در استان است که مدیران رده های پایین تر ،همطراز با توان و تجربه ایشان برای تحقق برنامه های دولت نیستند.
بسیاری از مدیران منصوب شده که به صورت آسانسوری و با لابی و سفارش عوامل قدرت در مسند مدیریت دستگاههای حساس قرار گرفته اند با مدیریت ارشد استان فرسنک ها فاصله دارند و این موضوع می تواند برای مدیریت استان چالش آفرین باشد .
قضاوت صورت گرفته در خصوص توانمندی مدیران دستگاههای مهم استان نه بر اساس ظن و گمان یا خدایی نخواسته بغض و کینه ،بلکه بر مبنای اقدامات و گزارش آنان در جلسه مهم پیگیری مصوبات سفر ریاست جمهوری به ایلام حاصل شده است .
سفر رییس جمهور به استان ایلام در اولین ماههای روی کار آمدن دولت سیزدهم را باید سنگ بنای توسعه و رفع کاستی های استان قلمداد کرد ،اقدامی مهم و زیر بنایی که با پیگیری های حسن بهرام نیا استاندار کنونی ایلام توانسته است ارزش افزوده ای به میزان یک هزار میلیارد تومان اعتبار برای استان محروم ایلام به همراه داشته باشند .
فرصتی بی نظیری که تاکنون کمتر شاهد به ثمر نشستن آن برای ایلام بوده ایم ،حال که این فرصت طلایی نصیب مردم استان ما شده است ،تنها مدیران دغدغه مند و عملگرا با تکیه بر تجارب و تخصص و قدرت رایزنی خود توان محقق نمودن این حجم بالای اعتبار تخصیص یافته را دارند .
اما جناب استاندار خود بیش از هر کس دیگری به این درک رسیده اید که مدیران دستگاههایی اجرایی حساسی که دیروز از ارایه یکگزارش از روند تصویب ،تخصیص و جذب اعتبارات سفر رییس جمهور و میزان پیشرفت کار عاجز بودند ،توان تحقق برنامه های مهم را دارا نیستند .
آقای استاندار ! مدیری دستگاه حساسی که در جلسه داخل استان زبانش به لکنت بیافتد ،از توان بالا برای چانه زنی با مدیران ارشد قالتاق مرکز نشین برخوردار نیست و این موضوع اهداف و برنامه های شما در استان را به محاق خواهد برد .
آقای استاندار !آنچه را که ما دیروز در جلسه پیگیری مصوبات سفر ریاست جمهوری به ایلام نظاره کر بودیم ،نمایی از یک تفاوت آشکار از سطح مدیریت در استان بود،تفاوتی معنا دار بین سطح مدیریت ارشد استان ومدیران زیر دستش !
در یک سو استاندار با تجربه ای که به بند بند ردیف اعتبارات و تخصیص ها حتی با اشراف تا سطح ریال قرار داشت و نشان داد برای تصویب ریال به ریال این اعتبارات تلاش و کوشش داشته است ،در دیگر سو مدیران بی تجربه و کاملا ناآشنا به امور قرار داشتند که از آغاز گزارش تا پایان مجموع غلط های آنان از متن گزارش هم فراتر رفت .
حیفم می آید برای ساختار مدیریتی که استاندار آن با تکیه بر توانمندی ،عرق و مدیریت میدانی خسته ناپذیر ،پیگیری مستمر و انباشته تخصصش برنامه توسعه ای را به اجرا نزدیک گرداند ،اما مدیران همراه وی از کارکشتگی و توان لازم برای به ثمر رساندن برنامه ها برخوردار نباشند.
برآیند این اتفاق برای نگارنده این مطلب نمایش سکه ای از مدیریت بود که یک رویش استاندار توانمند و عملگرایی نقش بسته است و دیگر رویش تصویری مبهم از واژه مدیریت !که مدیران رده های پایینی تصویرگر آنند ! راستش هم خوشحالیم و هم نگران !
بیشتر بخوانید: |
آقای استاندار !ریزگرد بحران نیست ،ریشه بحران در مدیران ترسو و عافیت طلب است ! |
دغدغه واقع گرایانه استاندار ایلام :اگر بحران را مدیریت نکنیم ،بحران ما را مدیریت خواهد کرد |