اجتماعی
| 3 سال قبل

گروگانگیری خونین ایلام ،بایدها و نباید ها !

گفتمان، علی اصغر اسدی :: خبر کوتاه اما حیرت آور بود ،فردی کارکنان یک دستگاه اداری در استان ایلام را به گروگان گرفته است ،هنوز خبرنگاران در جستجوی یافتن نام اداره هستند که خبر دوم استانی را به بهت و حیرت فرو می برد.

گروگانگیر پس از انفجار یک نارنجک جنگی ده نفر را کشته و زخمی کرده و با خودکشی به این گروگانگیری خونین پایان می دهد .

همه چیز برای شک و تردیدها مهیا می شود ،بازار شایعات داغ داغ است و هر کس به ظن خود برای چرایی این رویداد تلخ و حیرت آور دلیلی می تراشد اما هر چه که هست باز هم عدم مهارت در کنترل خشم در استان آبستن رویدادهای تلخ از جنس خودکشی و دگر کشی کار دست یک انسان می دهد تا در آنی به حیات چهار نفر خاتمه بخشیده و هفت نفر دیگر را راهی اتاق عمل بیمارستان کند .

بررسی سلسله رویدادهای نشات گرفته از نابهنجاری های رفتاری و عصبانیت غیر قابل کنترل در استان ایلام که هر از گاهی به شکلی خود را نشان می دهد ،ضرورت واکاوی علمی و کارشناسانه آن را دو چندان کرده است.

دو سال پیش مردی پس از قتل همسر و فرزند خود به محل کارش در یکی از شعبه های بانکی ایلام مراجعه و با اسلحه گرم به زندگی خود پایان بخشید .

یکسال پیش فردی مسلح به سلاح گرم در پیش چشم رهگذران در شهرستان چرداول یک خشاب تیر بر سینه یکی از همشهریان خود خالی می کند و از صحنه متواری می شود.

یک هفته پیش پدری با تنبیه شدید پسربچه سیزده ساله اش ،مقدمات پرتاب وی از پنجره ساختمان مسکونی اش را می‌کند و در دم جان می بازد .

این ها فقط بخشی از رفتارهای غیر قابل کنترلی است که بعلت عدم مهارت خشم ما ایلامی ها منجر به وقوع رویدادهای تلخی می شود که خروجی آن به خودکشی یا دگرکشی می انجامد

شاید بدنبال وقوع هر خودکشی یا قتل و دگر کشی اول نوک پیکان چرایی وقوع این رویدادها متوجه مسایل اقتصادی و مشکلات ناشی از آن می شود ،اما حقیقتا شاید مشکلات مالی و خانوادگی در کنار دیگر فاکتور تسهیل کننده چنین وقایع تلخی در استان ایلام باشند.

اما مجموعه رفتارهای پرخاشگرانه ای که روز به روز در مراودات اجتماعی ما ایلامیان نمود پیدا می کند و به شکل نزاع ،درگیری ،قتل و خودکشی ظهور و بروز می یابد ،نشانه ای بزرگ از یک ضعف بزرگتر به نام جای خالی فرهنگ سازی و پیگیری آموزش های روانشناسانه و ضرورت مهارت آموزی به خانواده ها برای کنترل بر خشم و عصبانیت است .

روی هم رفته مجموع این رویدادهای تلخ و شوک آوری که هر ازگاهی استان ایلام را به بهت و تردید فرو می برد به خودی خود کفایت می کند تا این استان به پایلوتی علمی برای بررسی ریشه های شکل گیری خشم ،پرخاش و نفرت در آن شود .

در این بین شاید فاکتورهای متعدد در بروز چنین رفتارهای هیجانی و کنترل نشده ای که حتی در مواجهه با بدیهی ترین تنشها نظیر بوق زدن منجر به قمه کشی و نزاع خیابانی می شود دخیل باشند ،اما یادمان نرود که این استان هشت سال تمام در بدترین شرایط ناشی از استرس جنگ ،صدای غرش هواپیماها و زوزه خمپاره ها و آژیر آمبولانس ها را سپری کرده است .

همه اینها برای اثرگذاری بر روح و روان ایلامیان و انتقال سینه به سینه بی مهارتی در کنترل خشم و عصبانیت به نسل های بعد و  تبدیل آنان به افراد پرخاشگری که احقاق حق خود را از دو مسیر خودکشی یا دگر کشی دنبال می کنند ،کفایت خواهد کرد .

اگر بررسی های علمی برای کنترل آسیب های اجتماعی در ایلام از یک چارچوب واقع گرایانه تبعیت می کرد ،می بایست همزمان با پایان جنگ تحمیلی و قبل از آغاز بازسازی مناطق جنگ زده استان ،پیشرفته ترین مرکز مطالعات و پژوهش علمی روانشناسی در این استان مستقر می شد.

مضافا اینکه به مقوله مهم عدم مهارت در کنترل خشم و عصبانیت که در خون ما ایلامیان ساری و جاری شده است ،دسترسی آسان به سلاح و مهمات به جای مانده از دوران جنگ تحمیلی و عشق وافر ایلامیان به نگهداری سلاح و مهمات را افزود .

هر چند بررسی تمامی زوایای شکل گیری بحران های مهم اجتماعی در استان ایلام در این مقال نمی گنجد ،اما بررسی اجمالی چرایی بروز رویدادهای مشابه در استان کوچک ایلام ،ضرورت یک مطالعه دقیق علمی برای تمرکز بر نکته مهم فرهنگ خودکشی و دگر کشی و عدم مهارت در کنترل عصبانیت و ریشه های خشم در مردمان این سامان را دو چندان می کند.

البته این نکته را هم نباید از قلم انداخت که تسری نگاه ایلوندی در بین نخبگان جامعه ایلامی ،عدم اهتمام به انتصاب مدیران ماهر و توانمند ،مدیران آشنا به کنترل بحران و فن خاموش کردن آتش خشم کارکنان. در شکل گیری چنین رویدادهایی بی نقش نیستند

بدیهی است در استان متنوعی از ایالات و قبایل ،به جای بهره گیری این ظرفیت مهم در مسیر تعامل گرایی و همگرایی برای برون رفت از مشکلات اساسی مناطق آن،به ابزاری برای برتری جویی و تصاحب مصادر مدیریتی به نفع هم تباران مدیران ،تفوق نگاه ایلوندی بر شایسته سالاری مبدل شود ،خروجی آن به شکل تضییع حقوق دیگران ظهور و بروز خواهد یافت که شاید بخشی از ریشه اتفاق تلخ امروز در آن نهفته باشد .

بنابراین ضرورت دارد مسئولین و متولیان امر، با اهتمام به نکات پیش گفته شده به عنوان ریشه های شکل گیری بحران های اجتماعی و ازطریق بکارگیری مدیران ماهر و بدور از روحیه تبعیض و بی عدالتی و مهارت آموزی برای فایق آمدن بر بحران ها ی مقطعی ،در وانفسای مشکلات رنگارنگ مستولی شده بر زندگی مردم ،بنزین روی آتش خشم آنان نشوند .

بیشتر بخوانید:
آخرین وضعیت پرونده قضایی قتل شهروند زن ایلامی
وقوع قتل های متعدد در ایلام و چند راهکار علمی برای پیشگیری از آن