به گزارش گفتمان: دو شب پیش بدنبال تعقیب و گریز گشت پلیس که گویا بعلت عدم توجه یک خودرو پراید به فرمان توقف پلیس صورت گرفت ،با تیراندازی مامورین به سمت خودرو پراید، راننده در دم کشته و یکی از سرنشینان هم زخمی شده است.
طبیعی است با توجه به حساسیت موضوع که پای مرگ یک شهروند در میان بوده است ،هر چند نیروی انتطامی تلاش بر بایکوت این خبر داشت ،اما به هر شکلی خبر در کشور پیچید.
نکته قابل تامل اینکه سکوت پلیس و عدم ارایه توضیح در خصوص این رویداد تلخ ،باعث شد تا این خبر در رسانه ها برون مرزی بازتاب گسترده ای داشته باشد و از قضا تحلیل های متفاوتی پیرامون چرایی وقوع آن شکل بگیرد.
بدیهی است رویدادی اینچنینی بدون پشت بند توجیه و روشنگری زمینه ساز انواع شایعات و داستان سرایی هایی از سوی رسانه های معاند و تخریب گران پلیس خواهد شد.
وقتی پلیس خود به جنبه های اجتماعی و رسانه ای چنین رویدادی واقف است ،باید بدون درنگ نسبت به تشریح و توجیه این رویداد مبادرت می ورزید تا بهانه ای دست تخریب گران داده نشود .
حال پس از دو روز از این رویداد ،معاونت اجتماعی نیروی انتظامی که الحق و الانصاف این روز ها تلاش فراوانی برای روشنگری نشان داد اما متاسفانه با موانع گوناگون سازمانی روبرو شد، بصورت تلویحی پذیرفت که این افراد به ضرب گلوله پلیس در یک تعقیب و گریز کشته و زخمی شده اند.
شوربختانه باید گفت خطوط قرمز ترسیمی از سوی دستگاههای متعدد آنچنان زیاد شده است که رسانه ها اجازه نخواهد یافت که به کنه موضوعات اینچنینی بپردازند که حداقل از آسیب های ناشی از بایکوت عمل کنندگان کاسته شود .
هر جا یک رسانه قدمی برای تحلیل یا خبررسانی بر میدارد ،یک مین تحت عنوان خط قرمز کاشته شده است و به محض ورود رسانه به موضوع ،با تماس های ناشناس مواجهه می شود.
درکشوری که جمهوریت و آزادی بیس شکل گیری آن بوده و قانون اساسی آن ارزش ویژه ای برای آزادی اندیشه و خبررسانی از سوی رسانه ها قایل است ،این حجم از خط قرمز ترسیم شده و مانع های متعدد تعارض جدی با شعار آزادی آن ایجاد کرده است.
صرفنظر از رفتارهایی که مانع از شنیدن صدای حق به گوش مخاطبین و مسئولین دستگاههای مرتبط می شود اما ما همچنان مصر به ادای تکلیف خود هستیم.
همانگونه که در مطلب پیشین هم اشاره داشتیم ،ورود ما به این مسایل هرگز به معنای تضعیف نیروی انتظامی نیست ،چرا که تضعیف پلیس را تقویت ناامنی می دانیم.
اما وقتی رویدادی به این بزرگی به وقوع می پیوندد و پلیس بدلیل موانع نظارتی سازمانی قادر به تشریح و تبیین سریع موضوع نیست اینجا باید رسانه به میدان ورود کند تا از طریق تبیین و تشریح موضوع ،مانع از شکل گیری شایعه و ابهام آفرینی از سوی سواستفاده گران شود.
کجای این کار رسانه با اهداف و ماموریت پلیس در تباین است ؟! همان اندازه که پلیس موظف به انجام وظیفه است، رسانه هم در قبال رسالت خود و وظیفه ای که بر عهده گرفته است احساس تکلیف می کند .
پس انتظار می رود پلیس با چنین رفتارهای کوچکی خود زمینه ساز شکل گیری شایعات و ابهامات نشود ،چرا که امروز بیش از آنکه مردم با شنیدن و دیدن پلیس احساس امنیت کنند ،حس ناامنی و ترس به آنان دست می دهد.
این یک واقعیت غیر قابل کتمان است در کمتر از دو ماه یک رویداد گروگانگیری در ایلام و یک تیراندازی منجر به قتل به وقوع می پیوندد ،در هر دو مورد به دلیل سکوت پلیس ،شایعاتی پخش شده است که شنیدن آن حس خوبی به آدم دست نمی دهد .
پلیس تلاش می کند ،پلیس شب و روز ندارد ،پلیس امنیت آفرینی می کند ،پلیس ما امین و متعهد است ،اما و اما با یک اقدام سهل انگارانه می شود براحتی این تصورات از پلیس را وارونه کرد ،پس پلیس بیشتر مراقبت کند و به میدان تبیین و شفاف سازی گام نهد که سود آن بیشتر است.
پلیس بداند که طولانی شدن پروسه شفاف سازی باعث شکل گیری شایعات جدیدتری خواهد شد ،این را بدانید که هر دلیلی پشت این رویداد خوابیده باشد اعم از سرقت ،اعمال منافی عفت،قاچاق و یا عدم توجه به فرمان توقف مجوز کشتن مردم تلقی نخواهد شد. تذکر دادیم که یادتان باشد به جز درگیری مسلحانه از سوی طرفین که قانون بکارگیری سلاح قدری از کارایی خود را ازدست می دهد ،در بقیه موارد رعایت قانون بکارگیری سلاح از سوی مامورین الزامی است .
ثبت دیدگاه