گفتمان، امین جمشیدزاده: در سپهر سیاست و روابط بین الملل طبق اتمسفر غالب بر مناسبات بین کشورها گاهی اوقات مسائل سیاسی بر خلاف عرف مرسوم و مسائل اقتصادی و اجتماعی آن طور که باید و شاید رایج است پیش نمی رود و قضیه بطئی و فرسایشی می شود و به یک کاتالیزور برای تسریع سرعت پیشرفت واکنش نیاز است که معادله را بسامان و دوطرفه کند که معادله برجام هم دقیقا به این روند دچار شده است و هر دو طرف کژ دار و مریز رفتار می کنند.
اگر چه اکنون به زعم قاطبه تحلیلگران و تئوریسین های سپهر سیاست توپ برجام در زمین آمریکاست و ایران نباید تمام تخم مرغ های خود را در سبد برجام بگذارد؛ ولی در این میان نقش دستگاه دیپلماسی و هیأت مذاکره کننده در حصول توافق خوب دو جانبه خیلی تأثیرگذار است اما از زمان سرکار آمدن دولت سیزدهم و گروه دیپلماسی جدید و در رأس آنها وزیر امورخارجه مرتب در عرض بازه ده ماهه آن ها مرتب این جمله در جراید و رسانه ها طنین انداز است که خروجی مذاکرات در این مدت مثبت بوده است و این گفتار درمانی شعاری هنوز راهی برای نجات اقتصاد ایران که سالهاست دچار دو آفت جدی رانتیریسم و بیماری اقتصاد هلندی است نگشوده است و از۱۸اردیبهشت۹۷ هجری شمسی با تحمیل تروریسم تمام قد اقتصادی بوسیله رییس جمهور سابق افراطی ایالات متحده دونالد ترامپ ضلع سوم این مثلث هم تکمیل شده است.
در این بحبوحه دولت سیزدهم که بایستی۹۰درصد روند فعال مذاکرات تیم کاربلد دوازدهم به سکانداری دکتر محمد جواد ظریف را طی کرده بود و ادامه می داد به یکباره مثل گسل های هورست در زمین شناسی آن مذاکرات شکاف برداشت و حالا دولت متوجه شده است که علم سیاست و اقتصاد دو علم مدرن و روز دنیا هستند که نباید با شعار با آن ها رفتار و گفتگو کرد و اینکه رییس جمهوری مرتب بارها در جراید و تلویزیون گفته و می گوید که ما برجام را به مسائل معیشتی و اقتصادی مردم گره نمی زنیم در منظومه سیاست برای ما چک بدون امضا و بی سفته نخواهد شد و باید با زبان روز سیاست دنیا و دکترین قوی و دستگاه دیپلماسی کاربلد با قدرت چانه زنی بالا و مسلط به زبان آن ها به این کارزار صعب و دشوار رفت و در شرایط برد- برد به توافق منطقی و نهایی رسید.
با سفر بورل به ایران و دیدار علی باقری کنی معاون وزیر خارجه با انریکه مورا در دوحه حالا طرفین عزم خویش را برای بازگشت به دیپلماسی و میز مذاکره جزم کرده اند و حسین امیرعبداللهیان وزیر امورخارجه هم خروجی دیدار باقری کنی و مورا را مثبت ارزیابی کرده است. در واقع بحث اصلی بر سر مذاکرات هسته ای در حالی مجدد بوجود آمده است که آمریکایی ها از سر استیصال به میز مذاکره بازگشته اند و علت اصرار آن ها بر احیای برجام به موضوع راهبردی و استراتژیک بر می گردد:
۱- بازگرداندن نفت ایران به بازار انرژی و جایگزینی آن با روسیه به دلیل جنگ فرسایشی روسیه با اوکراین
۲- استفاده از برگه ایران در انتخابات کنگره و انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال۲۰۲۴
۳- استفاده از توافق احتمالی در سفر منطقه ای بایدن ؛ مهمترین عامل اصلی که موجب شده آمریکایی ها به میز مذاکره بازگردند ناموفق بودن سیاست های دولت سابق آنها در اعمال فشار حداکثری بوده که به بن بست رسیده است و در مقابل آمریکایی ها نیز در مذاکرات پیش رو باید به۳ خواسته منطقی و عقلایی ایران تن در دهد:۱- برداشتن تحریم ها۲- تضمین معتبر ۳- تعبیه پروسه راستی آزمایی معتبر در توافق احتمالی
برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام که توافق جامع و نهایی هسته ای وین و در غرب توافق هسته ای ایران نامیده می شود در راستای توافق بر سر برنامه هسته ای ایران و به دنبال تفاهم هسته ای لوزان در سه شنبه۲۳تیر۱۳۹۴ هجری شمسی(۱۴ژوئیه۲۰۱۵میلادی) در وین اتریش بین ایران، اتحادیه اروپا و گروه۱+۵(چین، فرانسه، روسیه، انگلیس، آلمان و ایالات متحده آمریکا) منعقد و بسته شد؛ که در۱۸ اردیبهشت۱۳۹۷ هجری شمسی دونالد ترامپ رییس جمهور سابق جمهوری خواه ایالات متحده این توافق را توافق بد همتای خود باراک اوباما خواند و رسماً از آن خارج شد و بازگشت تحریم ها به صورت گذشته با همکاری مایک پمپئو وزیر امورخارجه با راهبرد فشار حداکثری را اعلام کرد و در۱۳دی ماه۱۳۹۸ هجری شمسی در اقدامی کور در ساعت یک و نیم بامداد روز جمعه سردار سرافراز اسلام سپهبد حاج قاسم سلیمانی را به همراه مهدی ابومهندس و همرزمانش که در مبارزه علیه جرثومه داعش پیشتاز بود و ریشه آن را از زمین برچید در حمله مذبوحانه و تروریستی بوسیله بالگردهای آمریکایی در فرودگاه بغداد به شهادت رساند و ملت قهرمان را در عزای سردار دل های خویش عزادار کرد.
در شب۱۵ دی۱۳۹۸ دولت حسن روحانی نیز پس از ۴ مرحله کاهش تعهدات خود و همگام با قانون راهبردی مجلس یازدهم لغو کامل تحریم ها؛ طی بیانیه ای گام پنجم و نهایی کاهش تعهدات ایران در برجام را رسماً اعلام کرد؛ مطابق این بیانیه جمهوری اسلامی ایران دیگر با هیچ محدودیتی در حوزه عملیاتی« ظرفیت غنی سازی، درصد غنی سازی، میزان مواد غنی شده و تحقیق و توسعه» مواجه نیست.
ایالات متحده در سپتامبر ۲۰۲۰میلادی و در واپسین ماه های در قدرت بودن رییس جمهور افراطی و یکجانبه گرای خود دونالد ترامپ تلاش کرد با فعال سازی مکانیسم ماشه تقریبا تمام تحریم های سازمان ملل متحد علیه ایران را بازگرداند که با مخالفت اکثریت اعضای شورای امنیت موفق به این کار نشد؛ با پیروز شدن جو بایدن به ریاست جمهوری آمریکا در ژانویه۲۰۲۱ میلادی بایدن و وزیر خارجه اش بارها و بارها در نطق های رسمی خویش در بحبوحه اپیدمی کرونا و مشکلات داخلی ینگه دنیا رسماً اعلام کردند که سیاست کور فشار حداکثری دولت سابق آمریکا علیه ایران به بن بست رسیده است و نتیجه ای در برنداشته است و همین مسأله باعث شد تا اعضای۱+۵ و ایران مذاکراتی را برای پیوستن مجدد آمریکا با تغییر دولت در ایران و آغاز به کار دولت مردمی سیزدهم شروع کنند که تا کنون بی نتیجه بوده است و قرار است بزودی در دوحه قطر این مذاکرات با مذاکره غیر مستقیم ایران و رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در برنامه برجام از سرگرفته شود.
برای بموقع رسیدن به مصاحبه شغل مهمی، بدون داشتن فرصت صرف صبحانه، مدت درازی است رانندگی می کنید. گرسنگی امان شما را بریده است؛ به نظرتان می رسد که همه تابلوهای تبلیغاتی طول راه درباره غذا است. ساندویچ گوشت و تخم مرغ، همبرگرهای آبدار، آبمیوه شیرین و خنک. معده قار و قور می کند و شما سعی دارید، بی اعتنایی کنید، اما نشدنی است. پا به پای راهی که طی می کنید، گرسنه تر می شوید. همین که چشمتان به تابلوی تبلیغ پیتزا می افتد چیزی نمی ماند که به خاطر خیره ماندن به تابلو، اتومبیل را میخکوب کنید. مختصر اینکه انگیزشی به نام گرسنگی تاب و توان را از شما ربوده است.
در خصوص تحریم های تمام عیار ایالات متحده آمریکا که یک تروریسم تمام قد اقتصادی را بر ملت نیک اندیش و دولت آزاده ایران با خروج افراطی و یکجانبه خویش از برجام در۱۸اردیبهشت۱۳۹۷هجری شمسی تحمیل و غالب کرد هم در بر همین پاشنه می چرخد. انگیزش در واقع مجموعه شرایطی است که به رفتار نیرو می دهد و به آن جهت می بخشد. آدمی انگیزش را به صورت میل آگاهانه تجربه کرده و انجام می دهد؛ میل به غذا، نوشابه یا خواندن کتاب و به سینما، کوهنوردی و استخر رفتن.
بسیاری از ما انسان ها احساس می کنیم که آزادانه می توانیم از امیال خود پیروی کنیم یا پیروی نکنیم. می توانیم خودمان را مجبور کنیم امیالمان را نادیده بگیریم یا کاری بر خلاف میل خود انجام دهیم. شاید حتی بتوانیم از فکر کردن به اعمالی که نمی خواهیم دست به آن ها بزنیم آزادانه خودداری ورزیم. اما بسیار دشوار و شاید غیر ممکن باشد بتوانیم انگیزش های خود را مهار کنیم؛ موقع گرسنگی مشکل بتوان غذا نخواست، وقتی احساس گرما و تشنگی در تابستان و هوای داغ تیرماه می کنیم نمی توانیم خواهان نسیمی خنک یا نوشیدنی خنک یا آب تنی و استخر رفتن نباشیم. به نظر می رسد انتخاب آگاهانه را باید پیامد حالت انگیزشی بدانیم، نه علت آن.
اگر انگیزش را انتخاب آگاهانه در کنترل ندارد پس چه چیزی آن را هدایت می کند؟ علل انگیزش شامل گستره ای است از رویدادهای فیزیولوژیایی درون مغز و بدن؛ تا فرهنگ و تعامل اجتماعی با دیگر انسان ها. نظریه های مشوقی و سایقی، دو دیدگاه متفاوت در زمینه مهار انگیزش عرضه می کنند، اما این تفاوت نظری چندان بنیادی نیست بلکه ناشی از نحوه نگرش به مسائل است. در واقع تعارضی میان این دو دیدگاه وجود ندارد و غالبا هر دو فرایند را تقریبا در تمامی انگیزه ها در کار می دانند.
در زندگی واقعی، مشوق ها و سایق ها هردو باهم در انگیزش رفتار در کارند و غالبا باهم تعامل دارند. برای مثال، عامل سایق می تواند اثر انگیزشی مشوق را افزایش دهد. مثلاً اغلب مردم وقتی گرسنه هستند طعم غذا را مطبوع تر می یابند. شاید این تجربه را داشته اید که از نهار خوردن صرف نظر کرده اید تا از ضیافت شام لذت بیشتری ببرید؛ یا اینکه به خاطر خوردن چیزی قبل از شام، اشتهای خود را از دست داده باشید. از سوی دیگر، عوامل مشوق می توانند حالت سایق ایجاد کنند. به عنوان نمونه، شاید برایتان پیش آمده که با استشمام بوی مطبوع نانوایی یا رستوران، ناگهان احساس گرسنگی کرده اید.
انگیزش معمولا رفتار را به سوی مشوقی همچون آب،غذا یا ورزش کردن سوق می دهد که موجب کسب لذت یا رفع حالتی ناخوشایند گردد؛ به دیگر عبارت، انگیزش از حالت هیجانی برخوردار است. یعنی می تواند لذت یا ناخشنودی ایجاد کند.
حضور همیشگی هیجان ها در تجارب زندگی باعث شده که برخی برای پیدایش تکوینی لذت نقش روانشناختی مهمی قائل باشند. نقش لذت را در شکل دهی رفتار می توان نوعی«پول مشترک» روانی مثل واحد پول اروپایی«یورو» قلمداد کرد که ارزش هر عمل را منعکس می کند.