گفتمان، علی اصغر اسدی: تا جایی که لازم بوده است درخصوص مدیریت ها و مولفه های مورد نیاز برای مدیر گزینی قلم فرسایی کرده ایم و این قلم فرسایی نه از دریچه سیاسی بازی و طایفه سالاری بلکه بر مبنای واقعیتی بنام دغدغه صورت گرفته است .
دیگر چندان لازم نیست به خط سیری بپردازیم که آمده است مدیریت تخصص پایه را به نیستی بکشاند ،چون بارها در این خصوص نوشته ایم و تکرار مکررات آب در هاون کوبیدن است .
فقط یک جمله را جهت بازخوانی مطالب پیشین بیان می کنیم تا یادآوری باشد برای تصمیم گیران و سیاستکذاران حوزه مدیریت و آن جمله این است «تغییر مدیران و انتصاب مدیران همسو با دولت یک حق است و در انتصابات باید یک نیروی انقلابی همسو اما متخصص در راس مدیریت دستگاهها بکار گرفته شود نه اینکه یک نیروی همسوی انقلابی فاقد تخصص »
اگر در مقوله انتصاب مدیران شاهد این وارونگی باشیم که در دستگاههای تخصصی مولفه های عمومی نظیر همسویی و انقلابی بر تخصص رجحان داشته باشد در گام اول فاتحه آن تخصص خوانده است و در گام دوم آن جریان سیاسی !
حال تصور کنید در دستگاهی مهم که تخصص و کارایی بیس فعالیت آن است ،این مهم نادیده گرفته شود و دیگر مولفه ها در مدیرگزینی برجسته شود ،چه اتفاق تلخی برای آن دستگاه و جامعه هدف رخ خواهد داد
دانشگاه علوم پزشکی یکی از مهمترین دستگاههای تخصص پایه است ،در ساختار این دستگاه چند معاونت درمان ،بهداشت ،آموزش ،پژوهش و غذا و دارو وجود دارد که هر کدام در درون آن یک اداره کل محسوب شده و هر کدام از از حیث تاثیر گذاری در سلامت و حیات مردم از دیگری مهمتر است .
با توجه به اهمیتی که این دستگاه بر زندگی مردم دارد به موازات این اهمیت باید در انتصاب مدیران آن نیز دقت عمل به خرج داد .درست است دولت تغییر کرده است و مدیران باید تغییر کنند ،اما این تغییر متفاوت از دیگر دستگاهها باید تخصص در اولویت باشد تا همسویی سیاسی!!
اما واکاوی مدیران انتصاب شده در این دانشگاه نشان می دهد که تنها چیزی که اهمیت ندارد تخصص است ،چون اگر این اهمیت درمختصات فکری تصمیم گیران جایی داشت،الان شاهد این حجم از بکارگیری نیروهای ضعیف، بی تجربه وفاقد کارایی نبودیم .
تصمیم گیران مدیریتی این دانشگاه توگویی داس در دست گرفته اند تا ریشه تمامی نیروهای متخصص و کاربلد که برای خلق آنها هزینه های فراوانی صورت گرفته ،از بیخ و بن کنده شود .
ترتیب چینش مدیران و معاونت ها و روسای بیمارستان نشان می دهد که اساس گزینش مدیران در این حلقه صرفا به درد دستگاههای تبلیغاتی و فرهنگی می خورد تا یک دستگاه سلامت محور !
خروجی کار نیز تا بدینجا در کاهش چشمگیر ارزیابی بیمارستان ها مشهود است ،به طور مثال در بیمارستان مهمی همچون امام حسین مهران و امام خمینی ایلام بعنوان یکی از استراتژیک ترین مراکز درمانی اتفاقات مدیریتی به سمتی وسویی در حرکت است که از حیث اعتبار بخشی، این بیمارستان را از چرخه خدمات خارج نماید.
در دوران مدیریت پیشین مجموعه اقدامات صورت گرفته منجر به این شد تا از حیث ارزیابی های تخصصی و اعتبار بخشی این بیمارستان ها را در زمره بیمارستان های درجه دو الف قرار داداما درکمتر از شش ماه در اتفاقی نادر این بیمارستان به یک مجموعه غیر قابل ارزیابی درآمده است .
معنای غیر قابل ارزیابی بودن برای یک مرکز درمانی یعنی اینکه از حیث استانداردهای تعریف شده این بیمارستان قابلیت ارایه خدمات را دارا نیست و باید از چرخه خارج شود .
وقتی بیمارستان های به این درجه از اهمیت آنهم در آستانه اربعین حسینی و آغاز پیک جدید کرونا از چرخه خدمات خارج شود یعنی اینکه خود بخوانید حدیث مفصل از این مجمل….
شایان ذکر است براساس ارزیابی صورت گرفته بیمارستان های امام خمینی ایلام و امام حسین مهران غیر قابل ارزیابی و بیمارستان آبدانان از درجه یک به دو عالی و مصطفی خمینی از دو به سه تنزیل درجه شده اند .
در خصوص دیگر سومدیریت های مشهود در بخش دارو ،بهداشت و خدمات درمانی نیز به مرور بحث خواهیم داشت .مدیران ارشد باید بدانند که دانشگاه علوم پزشکی ایلام از سوی حلقه ای مدیریت می شود که تخصص و کارآمدی از نگاه آنان بی معناست و تمام مولفه ها و معیارها برچیده شده و صرفا بر یک مولفه سیاسی تمرکز کرده اند.
بیشتر بخوانید: |
تکذیب یا توسل به دیوار حاشا؟!/ دانشگاه علوم پزشکی ایلام چه چیزی را تکذیب می کند ؟! |
آقای نماینده ! کوتاه بیا /دانشگاه علوم پزشکی کمپانی سهام خاص نیست |