کلونی فربه اقتصاد بیمار و راه برون رفت از آن
01 مرداد 1401 - 11:58
بازدید 256
13
راه برون رفت از وضعیت صعب و بغرنج امروز جامعه با توجه به دامنه دار بودن تحریم ها، نگاه باز به شرق،سیاست متوازن در مذاکرات کم رمق برای احیای برجام به محاق رفته و فرسایشی شدن زندگی تدوین سیاست اقتصادی و سیاسی جدید است و وزیر خارجه و وزیر اقتصاد بر خلاف همتایان هم دانشگاهی خویش که در ابتدای دولت یازدهم و یک بازه۴ساله کارنامه درخشان و موفقی ارائه دادند و زبانزد خاص و عام گشتند در این بازه یک ساله که از عمر دولت جدید می گذرد برنامه اصولی،راهکار مدون و نقشه راه مشخصی برای برون رفت از این وضعیت نابسامان سپهر سیاست و اقتصاد ایران که چند سال در واگرایی و پیچ تند تروریسم اقتصادی و تحریم افراطی و یکجانبه در منظومه سیاست و در حوزه اقتصادی به بیماری اقتصاد هلندی و رانتیریسم مبتلاست تعبیه و چاره اندیشی نکرده است و وزیران مربوطه هم به گفتار درمانی و شعار درمانی به جای همگرایی با کالبد جامعه روی آورده اند.
نویسنده : امین جمشید زاده
پ
پ

گفتمان، امین جمشیدزاده: راه برون رفت از وضعیت صعب و بغرنج امروز جامعه با توجه به دامنه دار بودن تحریم ها، نگاه باز به شرق،سیاست متوازن در مذاکرات کم رمق برای احیای برجام به محاق رفته و فرسایشی شدن زندگی تدوین سیاست اقتصادی و سیاسی جدید است و وزیر خارجه و وزیر اقتصاد بر خلاف همتایان هم دانشگاهی خویش که در ابتدای دولت یازدهم و یک بازه۴ساله کارنامه درخشان و موفقی ارائه دادند و زبانزد خاص و عام گشتند در این بازه یک ساله که از عمر دولت جدید می گذرد برنامه اصولی،راهکار مدون و نقشه راه مشخصی برای برون رفت از این وضعیت نابسامان سپهر سیاست و اقتصاد ایران که چند سال در واگرایی و پیچ تند تروریسم اقتصادی و تحریم افراطی و یکجانبه در منظومه سیاست و در حوزه اقتصادی به بیماری اقتصاد هلندی و رانتیریسم مبتلاست تعبیه و چاره اندیشی نکرده است و وزیران مربوطه هم به گفتار درمانی و شعار درمانی به جای همگرایی با کالبد جامعه روی آورده اند.

چند وقتی است در راهروهای بهارستان سایه استیضاح بر سر وزیر اقتصاد سنگینی کرده و بوی استیضاح به مشام می رسد و بعضی همتایان سابق او در خانه ملت در حال جمع آوری امضاء برای سید احسان خاندوزی هستند،او حتی قائل به بازگشت محدود و موقت به سرمایه گذاری باز چند ساله و تصدی بخش خصوصی در این مدت نبوده است و در این قضیه می شود به ضرس قاطع گفت کامیابی موقت حاصل نشده هیچ کاملا ناکام بوده است و فراتر از وزارت متبوع خویش و دو جلسه با اساتید دانشگاه و اقتصاددانان راهی عملی با آسیب شناسی ساختاری فرا راه وضعیت کنونی جامعه قرار نداده است،صورت مسأله را نمی شود پاک کرد و با توجیه و سرپوش گذاشتن و مانیفست عدم استقراض از بانک مرکزی و به اصطلاح خلق پول نمی توان به درمان اقتصاد امید بست و بین روش و استراتژی صرفا دانشگاهی وزیر و هرگونه تحلیل عملی اقتصادی به منظور برنامه ریزی راهبردی و استراتژیک،پارادوکس و تقابلی آشکار وجود دارد و این گونه روش ها همان مهندسی معکوس ناکجا آبادی و سوسیالیسم در اقتصاد را به اذهان جامعه متبادر می سازد.

طبق آنچه در جمهوری افلاطون آمده،شکل اصلی جامعه که در عین حال از همه بیشتر به مثال یا صورت دولت«بهترین دولت»شباهت دارد حکمرانی پاک دست ترین و فرزانه ترین مردان است که امروز در جامعه رجال سیاسی و بسیاری از نمایندگان مجلس یازدهم از این کلید واژه حکمرانی به کرات استفاده می کنند‌ و بیشتر آن را در گفتار پیاده می کنند تا میدان عمل؛به عقیده افلاطون این دولت شهر آرمانی(atopia)به قدری به کمال نزدیک است که مشکل می توان درک کرد چگونه هرگز ممکن است تغییر کند؛مع الوصف تغییر حادث می شود و به همراه نیروی سائق پدید می آید.گاهی تغییر رویکرد و تغییرات سیاسی، اجتماعی،فرهنگی و …حاصل برآیند،تلاش،خرد جمعی و اجماع یک یا چند نفر است که اکثریت جامعه را قانع می کنند که نگرش و دیدگاه خود را تغییر دهند.

جریان دوم خرداد«اصلاحات»نمونه بارزی از این ادعاست که در دوم خرداد۷۶با سینگال و فیدبگ مثبتی که اصلاح طلبان به پیکره اجتماع ساتع کردند باعث شد تا قاطبه مردم به یکباره تغییر نگرش و رویه دهند و با این که نظرسنجی ها در ابتدای کارزار انتخابات در خرداد۷۶حاکی از پیشتازی شیخ نور بود به ناگاه طوفانی به پا شد و ورق برگشت و مردم هماهنگ و منسجم با رأی قاطع و بالا سیدمحمد خاتمی را با اکثریت آراء به عنوان رییس جمهور دوره هفتم ایران تمام قد انتخاب کردند که تجربه به کرات ثابت کرده هرگاه دولت میانه رو یا اصلاح طلب سرکار آمده است با بدشانسی مواجه شده است و سیاست اقتصادی ایران که حول محور ثقل اقتصاد تک محصولی نفت می چرخد در این بازه زمانی که اصلاح طلبان قدرت را در ید خود داشته اند یا تحریم های ظالمانه مانع رشد سیاسی و اقتصادی شده و نفت در پایین ترین قیمت پایه خود در سبد اوپک و جهانی بوده و یا اصولگرایان تندرو که نقش مخرب را به قول شیخ اعتدال حسن روحانی تمام و کمال با سنگ اندازی خویش طراحی و اجرا می کنند مانع از حصول نتیجه لازم و مؤثر در جامعه شده است.

اگرچه در دوره اول اصلاحات از خرداد۷۶تا اواسط سال۸۰ شمسی رشد اقتصادی شاخص و بالایی را در جامعه شاهد بودیم ولی پس از آن سراشیبی و دگردیسی افول بر جامعه مستولی و غالب شد اکنون جبهه اصلاحات در ایام حاضر به سختی روزگار سیاسی خود را می گذراند و از دوم خرداد۷۶به بعد چنین دوره ای که طبق دوران های زمین شناسی آن را باید دوره خزان و به اصطلاح ژوراسیک اصلاح طلبان نامید مسبوق به سابقه نبوده است و در این راستا گسل ها و چالش های عمیقی را سر راه ادامه فعالیت و حیات سیاسی خویش می بیند.

از محدودیت های پیاپی جهت تداوم فعالیت رسمی سیاسی تا فقدان یک وحدت رویه و همگرایی و انسجام تشکیلاتی؛ولی در این بحبوحه شاید مهم تر از این قضایا ریزش شدید سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان اصلی ترین چالش و مسأله پیش روی این جریان اصیل و شناسنامه دار است که اصلاح طلبان را در ماگمای سیاست در سپهر سیاسی ایران با توجه به نابرابری و اتمسفر غالب جریان همتای آنها در کوچه ای بن بست قرار داده است با این تفسیر که اگر در گذشته نه چندان دور این جریان ریشه دار به ردصلاحیت های وسیع هم دچار می شد حداقل در انتهای تونل به قول صادق زیبا کلام استاد دانشگاه تهران کورسوی امید و نوری دیده می شد و جای گشایش و‌ امیدواری بود و این پارامتر و المان بود که اصلاح طلبان با پشتیبانی و حمایت بدنه اجتماعی خویش در فرا رو موقعیت و شرایط را به سود خود تغییر دهند و موازنه یک طرفه را مجدد دو طرفه کرده و واکنش را به نفع خویش عوض کند ولی حالا و با مستقر شدن دولت سیزدهم و یک ساله شدن آن که بسیاری از تئوریسین های سپهر سیاست آن را به دولت سوم احمدی نژاد تعبیر می کنند و داعیه شفاف سازی و مقابله با ناکارآمدی دارد ولی در عمل بعضی از وزرا همان شیوه و روش پوپولیسم با بستری از شعارهای عوام گرایانه را به کالبد جامعه تزریق می کنند و در این بازه یک ساله و آزاد شدن قیمت ۴کالای اساسی و برداشتن یکباره ارز ترجیحی،نه ثبات قیمت ها اتفاق افتاده است و نه تعادل در بازار را مردم شاهد هستند و قیمت بیشتر کالاها روز به روز بیشتر می شود و از مذاکرات هم دود سفیدی برنخواسته است و تقریبا به محاق کامل رفته است.

با این وضعیت و نزدیک شدن به انتخابات مجلس دوازدهم شورای اسلامی در۱۴۰۲ هجری شمسی حیات سیاسی بیش از پیش برای اصلاح طلبان صعب و مشکل شده است که نه ساختار رسمی آنها را در جرگه خود می پذیرد و نه اجتماعی که روزی روزگاری با یک شعار بنیادین«تکرار می کنم»رییس دولت اصلاحات تمام و کمال در صحنه حاضر می شدند.امروز اصلاح طلبان از آن اوج به نشیب افتاده اند و به زعم بسیاری از زعما و کارشناسان پس از انتخابات۲۸خرداد۱۴۰۰در حال رسیدن به جاده پایان سیاسی خویش نزدیک شده اند؛اما نگارنده بر این باور ژرف است که تنها گل روح اصلاحات پژمرده و افسرده گشته است ولی کالبد همان پیکره است و می توان آن را درمان کرد و به تکرار روزهای شیرین و شاد آن امیدوار بود و‌ دل بست و با یک دگردیسی عمیق و پوست اندازی بنیادین و استراتژیک می توان مسیر مسدود شده موقت آن را باز کرد و با جراحی باز آن شبیه قلبی که چند رگ کرونر آن بسته شده باشد به حیات تازه سیاسی آن امید بست و این مسأله حاصل نخواهد شد مگر با یک آسیب شناسی ساختاری عمیق و تدوین اطلس جامع و نقشه راه جدید اصلاح طلبی و بازخوانی مجدد و گفتمانی جدید و نزدیک شدن به متن مردم و با برقرار شدن این آیتم ها روح افسرده اصلاحات و کالبد آن دیگر بار بانشاط و پویا خواهد شد و حیات سیاسی تازه خویش را از سر خواهد گرفت.

بیشتر بخوانید:
کروبی به اصلاح طلبان: کاری کنید در ۱۴۰۰ یک احمدی نژاد ظهور نکند
فشار وخیم اقتصادی و سودای عدالت توتالیتر

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.