سیاسی
| 2 سال قبل

برهم کنش معکوس سیاسی یا خطای هاله ای

گفتمان، امین جمشید زاده: در اصطلاح علم پویا و کاربردی روانشناسی و علوم شناختی خطای هاله ای(اثر هاله ای) به نوعی خطا در شناخت(Halo Effect) و تصمیم گیری گفته می شود و زمانی رخ می دهد که تحت تأثیر تجارب قبلی در مورد یک موضوع قضاوت و داوری می شود و از جمله خطاهای رایج و بارز در زندگی ما انسانها و بویژه مدیران به شمار می رود؛در واقع خطای هاله ای از سوگیری یا خطای شناختی است که بوسیله ادوارد ثراندیک روانشناس آمریکایی در سال۱۹۲۰میلادی ابداع و پایه گذاری شد.

اثر هاله ای بیانگر نوعی ارزیابی است که در اثر آن مدیر یک جنبه مثبت یا منفی از عملکرد یک کارمند یا یک سیاست مدار را در سپهر سیاست چنان نمادین و برجسته می کند که جامعه را خودبه خود در معرض قضاوت و پیش داوری قرار می دهد که مثال بارز این قضیه که دقیقا شبیه قضیه کیلی در ریاضیات لم‌ دار شده است در برنامه جامع اقدام راهبردی مشترک موسوم به برجام به عینه مشهود و برجسته است و برای قاطبه پژوهشگران و تئوریسین های علم سیاست۱۷ ماه پیاپی است که این مسأله به جز لاینفک دیالوگ ها و گعده های آن ها بدل گشته و این قضیه در سطح بالاتر برای دستگاه دیپلماسی حادث شده است و قاطبه مردم ایران هم منتظر نتیجه و به سامان و به فرجام رسیدن کار هستند؛ برخورد به دور از اخلاق و ادب رییس جمهور سابق ینگه دنیا دونالد ترامپ که با خروج یکجانبه و افراط گرایانه از برنامه جامع اقدام راهبردی مشترک«برجام» در۱۸ اردیبهشت۱۳۹۷ هجری شمسی و اعمال استراتژی کور و شکست خورده فشار حداکثری و تحمیل تروریسم تمام عیار اقتصادی علیه مردم آزاده و نیک اندیش ایران و دولت پای کارش و حالا همتای دموکرات او است که در واقع دچار نوعی خطای شناختی یا همان خطای هاله ای در سیاست  شده است

حالا که دیگر تروئیکای اروپایی متوسل به سیاست یک بام و دو هوا شبیه متحد استراتژیک و در واقع پدرخوانده خویش ایالات متحده شده و به صدور بیانیه در برابر ایران دست زده و‌ متوسل می شود باید گفت که واگرایی برجامی بیش از پیش در رفتار دوگانه و پارادوکس آنها مبرهن و آشکار است البته نباید قدرت چانه زنی و رایزنی متوسط و بعضاً ضعیف تیم دیپلماسی وزارت امورخارجه که مبتنی بر دیپلماسی متوازن منطقه ای در ارتباط با همسایگان و در حوزه سیاست خارجی بین الملل در سپهر سیاست در مسأله برجام به جای نشستن دور یک میز و گفت و گوی حضوری به دیپلماسی مکاتبه ای و واسطه ای اکتفا کرده است را از قلم انداخت که اگر آن گونه که شواهد و قرائن پیداست در پاسخ آخر و ارسالی ایران به هماهنگ کننده اروپایی سیاست موازنه منفی شبه مصدقی با کیاست به جای ویرایش چند نکته در متن نهایی اشاره و هدف می شد این واگرایی برجامی حادث نمی شد تا حالا رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با تشر و طعنه به شیخ تکنوکرات دولت های یازدهم و دوازدهم پاسخ دهد که وقتی در کشور رییس جمهور قبل از مذاکرات به صورت آشکار اعلام می کندحل مشکل آب خوردن هم باید به برجام موکول کرد و رسماً اعلام کند انبارهای ما خالی است و به کسانی که در داخل کشور می گفتند ما نگران و دلواپس مذاکرات هستیم توهین کند، یعنی به جای اینکه منتقدان داخلی را به یک ابزار قدرت برای خود در برابر طرف مقابل تبدیل کند تا به خاطر وجود منتقدان داخلی از آنها در مذاکرات امتیاز بگیرد، منتقدان داخلی را تحقیر می کند و همه چیز را به برجام گره می زند، بنده به این واقعیت توجه دارم که مذاکره یک نوع چانه زنی است و در هر چانه زنی طرفین انعطاف هایی از خود نشان می دهند و در واقع سعی می کنند به نتیجه بهینه برسند این نقطه بهینه با نقطه بیشینه فرق دارد، همیشه یک‌بیشینه ای را در نظر می گیرند تا به یک بهینه ای برسند که من روند فعلی مذاکرات را در مجموع این طور می بینم؛ چرا این همه دفاع جانانه با سینه ستبر از دولت فعلی که هیچ دستاوردی نه در اتخاذ سیاست داخلی و اقتصاد متورم و بادکرده دارد و نه در سیاست خارجی که از ابتدا گفته می شد و در بوق و کرنا شد که معیشت و اقتصاد مردم را به برجام گره نمی زنند ولی پس از چند صباحی با گردن ایستاده پای میز مذاکره رفتید و حالا با همان ادبیات پارادوکس اسلاف شما در تیم مذاکره کننده برجام را به ورطه پرتگاه کشانده اند؛ آقای حداد عادل که داعیه ایجاد ژاپن اسلامی را برای اقتصاد نوپای ایران سال ها پیش تجویز و نسخه کرده بود آن اقتصاد اکنون سال هاست به رانتیریسم و بیماری مزمن هلندی دچار شده است و چرا ایشان از فرزند دو تابعیتی خویش و معاون زنان ریاست جمهوری خانم« انسیه خزعلی» به راحتی آب خوردن چشم پوشی می کنند؟

بیشتر بخوانید:
نقطه داغ یا ابهام برجامی؟!
دوزیستان سیاسی برجامی ایران و آمریکا