سیاسی
| 2 سال قبل

نسیم دروغ بر سپهر احیای برجام

در قرن نوزدهم در شیمی و فیزیک از راه تجزیه ترکیبات پیچیده تر«مولکول ها» به عناصر آنها« اتم ها» تحول عظیمی نصیب این دو علم شد. این موفقیت ها روانشناسان را برانگیخت تا در جستجوی آن دسته از عناصر ذهنی برآیند که تجربه های پیچیده، آمیزه ای از آنها به شمار می آمدند. چنین تصور می شد که اگر شیمیدان با تجزیه آب به اکسیژن و هیدروژن گام بزرگی در رشته خود برداشته بود، روانشناس نیز ممکن بود مزه ی لیموناد« ادراک» را به عناصری مانند شیرین، تلخ ، گرم و سرد« احساسات» تجربه کند.

در قرن بیست و یکم شاخه جدیدی در علم روانشناسی به نام فراروانشناسی دایر شد که به سیاست در سپهر سیاست با نگاه روانشناسی سیاسی می پردازد و ایده ها و مسائل جالبی را در این شاخه نوین پیش پای آدمیان و مردان سیاست می گذارد و برگرفته از کارکرد گرایی و رفتارگرایی مردان سیاست در سپهر سیاست توأمان با هم است؛ مراد از کارکرد گرایی بررسی این مطلب است که ذهن رجال سیاست چگونه کار می کند که آن فرد موفق به انطباق و سازگاری با محیط سیاست و عمل در آن می شود؛ در واقع توجه روانشناسان قرن نوزدهم به موضوع انطباق با محیط، از نظریه تکاملی داروین نشأت می گرفت، روانشناسان بر آن شدند که هشیاری به واسطه نقشی که در هدایت فعالیت های آدمی دارد تکوین یافته است؛ بنابراین نتیجه گرفتند که برای درک نحوه انطباق جاندار با محیط باید رفتار واقعی او را بررسی کرد.

کارکرد گرایان به این ترتیب گستره روانشناسی را وسعت دادند تا بررسی رفتار را نیز دربر بگیرد؛ اما هم ساخت گرایان و هم کارکرد گرایان هر دو، روانشناسی را دانش تجربه هشیار به شمار می آوردند. به همین خاطر هر یک از این دو مکتب رویکرد نظام داری به علم روانشناسی داشتند و از آنها به عنوان دو مکتب رقیب در روانشناسی یاد می شد. در دهه ۱۹۲۰میلادی ساخت گرایی و کارکرد گرایی جای خود را به سه مکتب جدید و تازه تأسیس به نام های رفتارگرایی، روانشناسی و روانکاوی دادند که ویلیام جیمز کارکرد گرایی، واتسون رفتار گرایی و فروید روانکاوی را عرضه کرد؛ در آمریکای شمالی از میان این سه مکتب جدید، رفتارگرایی بیشترین تأثیر را بر روانشناسی علمی بر جای گذاشت، جان بی، واتسون بنیانگذار رفتارگرایی علیه دیدگاهی که قلمرو روانشناسی را محدود به تجربه هشیاری می دانست قد علم کرد.واتسون معتقد بود که تقریبا همه رفتارها و حتی رفتار رجال سیاسی در عالم سیاست حاصل شرطی شدن است و محیط از راه تقویت عادت های خاص رفتار را شکل می دهد؛ مثلا اگر برای آرام کردن کودک گریان به او شیرینی بدهیم، این شیرینی عادت گریه و فغان کودک را تقویت خواهد کرد. در این دیدگاه پاسخ شرطی کوچکترین واحد رفتار محسوب می شد که می توانست پایه شکل گیری رفتارهای پیچیده تر باشد.

روانشناسی پدیدار شناختی سیاسی بیشتر با ادبیات سیاسی و مفاهیم و معارف انسانی رجال سیاست دمساز است تا با علم؛ به همین سبب نیز نمی توان به صورت مشروح توضیح داد که دیدگاه پدیدار شناختی سیاسی درباره مسأله هایی نظیر معاهده برجام و حالا احیای آن از قبیل تفکر، دیدگاه ها و بازشناسی چهره ها و نظرات کارشناسی، دروغ یا عدم دروغ۱+۴ و نماینده ویژه ایالات متحده چه می گوید؛ چون این ها مسائلی نیستند که پدیدار شناختی سیاسی بخواهد بررسی کند چرا که روانشناسان پدیدارشناس و انسان گرا بیشتر به بررسی شخصیت می پردازند.

حالا دیگر نسیم دروغ بر سپهر سیاست نظام بین الملل برای احیای برجام در آستانه پوست اندازی در کوارتر فصول چهارگانه در سومین فصل سال که به دگردیسی رنگ ها در طبیعت و به قول مهدی اخوان ثالث که خوان هشتم را هنرمندانه روایت کرده به پادشاه فصل ها«پاییز» شهره است وزیدن گرفته است و نه خبری از انریکه مورا و گپ و ضیافت جشن تولدش با همتای ایرانی اش علی باقری کنی است و نه از باد توافق فوری به غبغب انداختن رابرت مالی نماینده ویژه ایالات متحده آمریکا و نه پدرخوانده برجام«جوزپ بورل» آن نشاط و شعف سابق را حکایت می کند هرچه هست ماراتن و مثلث صغحبت ها و توئیت های اولیانوف، مرندی و امیرعبداللهیان است که بر روی خروجی تلکس خبرگزاری ها مدام قرار می گیرد و باید با اجازه از فروغ فرخزاد شاعره شهیر معاصر از شعر زیبایش وام گرفت که:« در کوچه های وین باد می آید/ این ابتدای خزان در پاییز است/ آن روز هم که ترامپ از برجام خارج شد باد می آمد/در کوچه های اتریش باد می وزد/ و این زمان خسته مسلول، زمان تفاهم نیست/ جوزپ بورل از کنار درختان رنگارنگ مقابل هتل کوبورگ تکیده می گذرد/ در آستانه فصلی سرد/ چگونه می شود به بایدن که می رود هراسان/ سنگین، بی اطمینان، سرگردان/ فرمان احیای توافق داد/ وقتی در چنبره لابی صهیونیست گرفتار است/ستاره های برجام/ ستاره های مقوایی عزیز/ وقتی در آسمان احیای برجام دروغ وزیدن می گیرد/ دیگر چگونه می شود به سوره های رسولان سرشکسته پناه آورد/ پس آفتاب سرانجام/ در یک زمان واحد/ بر هر دو قطب ناامید نتابید/ و ما از طنین خوشایند حصول توافق تهی شدیم- به همین سادگی-

بیشتر بخوانید:
نقطه داغ یا ابهام برجامی؟!
احیای برجام در پیچ آخر