گفتمان، علی اصغر اسدی :: امنیت پایه و اساس توسعه هر کشوریست، در سایه امنیت و آرامش است که سرمایه گذاری ها به سمت توسعه کشور گسیل داده می شود ومردم با احساس آرامش در تحقق اهداف توسعه طلبانه سهیم می شوند .
از اینروست که در اکثر کشورها ،بخش قابل توجهی اژ منابع و اعتبارات به دستگاههای امنیت آفرین تخصیص داده می شود و زیر بناهای امنیتی تقویت می شوند.
اما در کشور ما با وجود اینکه در قیاس با کشورهای منطقه و جهان از حیث تخصیص اعتبارات به حوزه دفاعی و امنیتی در رتبه پایین تری قرار داریم ،اما بدلیل مردم پایه بودن امنیت و حضور هوشمندانه ودلسوزانه دستگاههای امنیتی در میدان ،کشور در وضعیت مطلوبی قرار دارد
در پرتوی همین امنیت پایدار است که به رغم تحریم های سخت چندین ساله ای که بر اقتصاد کشور تحمیل شده است ،اما توسعه کشور روند رو به رشدی را طی میکند ،از این منظر است که کسانی که توسعه و امنیت کشور را بر نمی تابند ،هر از گاهی با سواستفاده از حقوق قانونی مردم برای اعمال مولفه های جمهوریت نظام ،مطالبات و اعنراضات مسالمت آمیز مردم را به سمت ناامنی و اغتشاش منحرف می کنند
این روزها کشور در گیر التهابات ناشی از اعتراض مردم به مرگ یک خانم هموطن است ،موضوعی که از همان ابتدای وقوع در دستور کار دستگاههای مسوول قرار گرفت و حتی رییس جمهور کشور در تماس با خانواده متوفی قول پیگیری و رسیدگی فوری دادند
با این وجود هر چند بخشی از مردم در اعتراض به این اتفاق ناگوار تجمعاتی را شکل دادند ،اما همانگونه که بارها به آن اشاره داشتیم ،این حرکت منبعث از اصل ۲۷قانون اساسی که تجمعات مسالمت آمیز را حق مردم میداند رفته رفته از مسیر خود منحرف و با تحریک رسانه های بیگانه به سمت خشونت و اغتشاش تغییر جهت داد.
اینجا بار دیگر به این موضوع تاکید می ورزیم که مرگ این خانم در واقع بهانه ای شد تا بخشی از مردم که دارای مطالبات انباشته شده ای هستند و تاکنون مجالی برای بیان آن نداشته اند ،از این فرصت برای بالا بردن صدای مطالبات خود بهره گیری کردند
اما هر روز که می گذرد ابعاد و زوایای پنهان دیگر این تحرکات روشن شده وبیانگر اهداف مخرب تری است که باید به طور جد مورد توجه دستگاههای مسوول قرار گیرد ،چرا که ماهیگیری دشمنان از این وضعیت میتواند چالش های جدی متوجه امنیت عمومی کشور نماید .
کما اینکه تشدید تحرکات اعتراضی در مناطق با بافت قومی و قبیله ای مستعد سو استفاده گروهک های تجزیه طلب همچون سیستان و بلوچستان و کردستان میتواند وضعیتی را به کشور و مردم تحمیل کند که خوشایند هیچ ایرانی نخواهد بود
همانگونه که در بیانیه روز گذشته وزارت اطلاعات نیزیدان اشاره شده است ،در بین دستگیر شدگان اخیر طیفی از عوامل سو استفاده گر و معاند از منافق گرفته تا سلطنت طلب و تجربه طلب و داعشی حضور دارند و این میتواند زنگ خطری برای همه یعنی مردم و مسوولین باشد
پس با علم به ضرورت حفظ امنیت عمومی کشور که محصول خون ریخته شده صدهها هزار جوان هموطن است ،هم مردم و هم مسوولین باید با حساس شدن به امنیت کشور موارد ذیل را مد نظر داشته باشند
در ابتدا باید این نکته مهم مطمح نظر همگان قرار گیرد که امنیت کشور قابل مسامحه نیست ،با توجه به اینکه شرایط کشور به گونه ایست که کشورها و گروهای زیادی مترصد ناامن سازی وتجزیه کشور هستند ،پس هم مردم ودهم مسوولین باید تمام برنامه ریزی ها را معطوف به حفظ امنیت کشور نمایند ،مردم باید وضعیت عراق ،سوریه و افغانستان را بعنوان یک الگوی مهم امنیتی ملاک عمل خود قرار دهند.
اقداماتی که مسوولین باید انجام دهند
اول؛ مسوولین کشور با اهتمام به خواسته ها و مطالبات مردم ضمن اینکه در مسیر تامین مطالبات آنان گام بردارند ،تجمعات مسالمت آمیز مردمی را به رسمیت شناخته و مقدمات اجرایی شدن اصل ۲۷قانون اساسی را فراهم آورند.
دوم؛ مسولین و دوست داران نظام خصوصا دستگاههای امنیتی با تفاوت قایل شدن بین اعتراض و اغتشاش ،یا خویشتن داری و ملحوظ دانستن رافت اسلامی از هرگونه برخورد چکشی و خشن با معترضین خودداری نموده و در خصوص دستگیر شدگان نیز نهایت عدالت رعایت شود
سوم؛ دستگاههای اطلاع رسانی منتسب به دستگاههای امنیتی کشور مراقبت کنند تا از برچسب زنی به معترضین مردمی خودداری کرده و از تقسیم مردم ،نخبگان و هنرمندان به خودی و غیر خودی جلوگیری نماثند که این موضوع می تواند زمینه تقسیم کشور به دو قطب مخالف وموافق را فراهم آورد.
چهارم؛ مسولین کشور از هم اکنون به فکر به رسمیت شناختن دیدگاههای متنوع در بین جمعیت هشتاد میلیونی کشور باشند باید یادشان باشد که تفاوت قایل شدن بین توده های مردم سم مهلکی است. تریبون ها باید به یک اندازه در خدمت دیدکاههای متفاوت قرار گیرد ،زمانی که مردم احساس کنند صدایی در رسانه وجود دارد که فریادگر مطالبات آنان است ،ضرورتی نمی بینند که با جان خریدند هزینه های متعدد ،خود فریاد شان را در کف خیابان بلند کنند.
پنجم؛ دولت باید زمینه فعالیت واقعی احزاب و تشکل ها را فراهم آورد ،بدیهی است احزاب بعنوان نمایندگان گرایش های متعدد نقش یک کاتالیزور را بازی کرده و با گفتمان سازی بخشی از خلآ صدای ملت را پر خواهند کرد.
ششم؛ رسانه های داخلی از نقش غیر قابل انکاری برای جهت دهی به افکار عمومی برخوردار بوده و بعنوان رکن چهارم دموکراسی می توانند صدای مطالبات مردم باشند ،حاکمیت باید با رسمیت شناختن این جایگاه به رسانه های داخلی اعتماد نماید تا آنان تریبون و صدای مردم باشند ،با وجودأ رسانه های منتقدی که آزادانه مطالبات مردم را تبیین و کارکرد کارگزاران را به نقد می کشانند ،این احساس در مردم تقویت خواهد شد که نمایندگان آنها بخوبی از عهده بیان مطالباتشان برآمده و دیگر ضرورتی برای فریاد کشیدن خود نخواهند دید.
هفتم؛ فضای مجازی و شبکه های اجتماعی بخش قابل توجهی از هیجانات و انرژی مردم را تخلیه خواهد کرد ،اعمال محدودیت در این فضا ،حبش انرژی در توده های مردم خصوصا طیف جوان و نوجوان را به دنبال خواهد داشت ،اینجاست که آنان به هر بهانه ای کف خیابان را برای تخلیه انرژی خود بر می گزینند.
اگر این موضوعات از سوی مسئولین پیگیری و عملیاتی شوند به طور قطع هرگز مردم به هر بهانه ای کف خیابان را برای برآورده کردن مطالبات و بیان خواسته هایشان انتخاب نخواهند کرد تا فرصت طلبان بر بستر آن مطامع و منافع خود را جستجو کنند.
اما مردم باید چکار کنند ؟ !
مردم ما خود می دانند که برای امنیت کشور چه عزیزانی را از دست داده اند ! خود می دانند که امنیت کشور چه گنجینه ارزشمند بدون جایگزینی است .
مردم ما قطعا ناظر به امنیت کشورهای همسابه هستند که شکنندگی امنیت این کشورها چگونه جان و روان مردم را به مخاطره افکنده است ،
مردم ما خوب می دانند که از شرق و غرب و شمال و جنوب چه گرگ های درنده ای دندان طمع تیز کرده اند تا با یک فرصت کشور را به چند تکه تبدیل کنند .
این را بدانید که منافقین و سلطنت طلبان دوستان واقعی ملت نیستند گروهک های تجزیه طلبی که سالهاست منافع خود را در لوله تنگفهایشان جستجو می کنند مدافع واقعی حقوق ملت ایران نیستند .
آنان یا سوار شدن بر امواج گوناگون صرفا منافع خود را در قدرت دنبال می کنند ،آنان دلسوز ملت ایران و مغموم امثال مهساها نیستند بلکه با استفاده از بهانه مرگ مهساها منافع خود رت دنبال می کنند .
آنان به بهای قدرت حاضرند خون میلیون ها ایرانی را در کف خیابان بریزند وککشان هم نگزد ،آیا واقعا می شود پذیرفت که گروهی که در اوج جنگ بین ایران و عراق ،لوله تفنگشان را بر شقیقه فرزندان این مرزوبوم گذاشته و یا خون دهها هزار از فرزندان این کشور را ریختند حال برای مرگ یک هموطن چشمانشان گریان باشد ؟؛
پس برای صیانت از امنیت ملی کشور و حفظ آرامش آن بعنوان یک ضرورت حیاتی هم مردم و هم مسوولین دارای تکالیفی هستند که باید بدان اهتمام جدی داشته باشند .منتهی نکنه با اهمیتی که باید مورد توجه قرار گیرد ،نقش مردم پر حکمرانی کشور است. کسی نمی تواند منکر مالکیت مردم بر کشور باشد ،مردم صاحب این کشور و این انقلاب و نظام هستند کسی نمیتواند با نگاه ارباب رعیتی مردم را از حق سرنوشت خود محروم نماید.
اینکه عده ای قدرت را ماورایی تلقی کرده و نقش مردم را نادیده بگیرند در واقع اساس جمهوریت نظام را زیر سوال برده اند ،این مردم حق دارند به شیوه حکمرانی، مدیریت امور و بخشی از قوانین انتقاد و اعتراض داشته باشند و چنانچه این حق از سوی کارگزاران صحه گذاشته شود ،آنگاه حقوق مردم برجسته خواهد شد و کسی نمیتواند با نادیده گرفتن نقش مردم در حکمرانی در مقابل خواسته های آنان صف آرایی نماید.
یقینا یا تحقق چنین شرایطی کردم خود میدان دار امور شده و با استمرار حمایت های خود ،از موج سواری منفعت طلبان و قدرت طلبان آن سوی مرزها جلوگیری بعمل آورده و نقش واقعی خود در راستای امنیت آفرینی را به نمایش خواهند گذاشت.
بیشتر بخوانید: |
نگران کشورم هستم؛ پاک کردن صورت مساله راهکار نیست |
خویشتن داری و غلبه بر احساسات نیاز اساسی امروز / مردم را تحریک نکنید |
ثبت دیدگاه