گفتمان، علی اصغر اسدی :: اعتراضات اخیر کشور به بهانه مرگ خانم مهسا امینی که به خشونت و آشوب تبدیل شد تاکنون از زوایای متعدد تحلیل شده است
نقطه اشتراک تمامی صاحبنظران و تحلیل گران از هر دو جریان رسمی کشور این موضوع بود که این اعتراضات ریشه در برخی ناکامی های مدیریتی موجود در کشور دارد که چنانچه فکر اساسی برای آن نشود ،یقینا با وجود دخالت های خارجی و هدایت های معاندین و بدخواهان نظام قطعا به چالشی مهم برای کشور و سیستم سیاسی آن تبدیل خواهد شد .
از آتجاییکه تبدیل حرکت اعتراضی اخیر در مناطق مختلف کشور به خشونت ، تخریب اموال عمومی وسلب امنیت عامه مردم با دخالت عوامل خارجی و هدایت رسانه ها و شبکه های اجتماعی می توانست رفته رفته به آشوبی فراگیر در کشور تبدیل شود از اینرو سیستم امنیتی راهکارهای متعددی را برای کنترل آن اجرایی نموده است .
در کنار حضور میدانی دستگاههای امنیتی و انتظامی ،یکی از این راهکارها ،قطع اینترنت و شبکه های اجتماعی در راستای قطع ارتباط خط دهندگان بیرونی و داخلی به معترضین و همچنین قطع ارتباط معترضین با همدیگر در درون شهرهای مختلف است.
هرچند تاکنون قطع اینترنت و شبکه های اجتماعی توانسته است در راستای کاهش التهابات و شکل گیری تجمعات در برخی شهرها کارساز شود ،اما با این وجود از نظر مردم و بخشی از صاحبنظران حوزه ارتباطات، این راهکار میتواند آسیب های امنیتی ، اقتصادی و اجتماعی فراوانی برجای بگذارد.
برکسی پوشیده نیست که با تولد شبکه های اجتماعی و پلتفرم های مبتنی بر آی تی ،بخش قابل توجهی از مشاغل (براساس آمارهای رسمی ۱۰میلیون نفر ) و فعالیت های اقتصادی از فروش و خدمات گرفته تا تبلیغات و دیگر مشاغل مرتبط در این بستر شکل گیرد.
بنوعی می توان اینچنین گفت که درست در جایی که دولت ها با صرف هزینه های گزاف از ایجاد شغل پایدار برای جوانان جویای کار عاجز بمانند ،فعالیت اقتصادی در بستر شبکه های اجتماعی بخش قابل توجهی از این دغدغه را مرتفع نموده است.
با قطع اینترنت و محدودیت در فعالیت شبکه های اجتماعی ،تاکنون مشاغل فراوانی تعطیل و بخش قابل توجهی از اقتصاد مبتنی بر اینترنت کشور به محاق رفته است.
از اینرو اولین آسیب ناشی از قطع اینترنت و شبکه های اجتماعی را می توان به افزایش بیکاری در کشور نام برد ،موضوعی که خود بعنوان یکی از چالش های اساسی کشور مطرح و می تواند زمینه شکل گیری اعتراضات جدیدی را در کشور فراهم آورد.
شبکه های اجتماعی که از دیدگاه کارشناسان حوزه اجتماعی و مخالفین سرسخت خود در درون بخشی از حاکمیت، بعنوان مروج بی بند و باری و تشدید کننده آسیب های اجتماعی معرفی می شود ،اما همین ابزار بعنوان وسیله سرگرمی و پر کننده اوقات فراغت بخش قابل توجهی از جامعه یعنی نوجوانان و جوانان ایفای نقش می کند.
بنابراین نمی توان بر این گزاره مهم براحتی چشم بست که قطع مهمترین ابزار آموزشی و سرگرمی این روزهای جوانان و نوجوانان می تواند این جمعیت فعال و پویای جامعه را به سمت و سوی دیگری سوق دهد.
سمت و سوی مخربی که زمینه ساز بخش قابل توجهی از آسیب های مهم اجتماعی رایج در کشور خواهد شد،پس بیراه نیست که قطع دسترسی این جمعیت به شبکه های اجتماعی را باید گامی ناخواسته برای هدایت جوانان و نوجوانان به مسیرهایی قلمداد کنیم که خروجی آن می تواند به شکل انواع و اقسام بزهکاری ودیگر آسیب های اجتماعی مزمن رایج در کشور ظهور و بروز نماید.
بدیهی است ریشه بسیاری از اعتراضات موجود در کشور که براحتی به سمت خشونت و اغتشاش سوق داده می شود در بیکاری ، وضعیت معیشتی بخشی از مردم و آسیب های اجتماعی ریشه دوانده در درون ساختار خانواده هااست.
بطورقطع با قطع دسترسی مردم به شبکه های اجتماعی از منظر امنیتی شاید در کوتاه مدت بتوان بر بحران شکل گرفته در کشور قایق آمد اما در دراز مدت قطع منابع درآمدی بخشی از مردم چیزی جز افزایش نارضایتی ها و تزریق معترض به جامعه بعنوان بیس شکل گیری تجمعات اعتراضی معنا نخواهد یافت
پس صرفنظر از تاثیرات امنیتی غیر مستقیم ناشی از قطع شبکه های اجتماعی، اینترنت و اقتصاد آی تی پایه در کشور ،به طور حتم در زمان التهابات اجتماعی ،بخشی از مردم وقتی راهی برای کسب اخبار از وضعیت کشور در پیش روی خود نمی بینند ،مسیر جدید کسب خبر یعنی شبکه های ماهواره ای معاند را انتخاب خواهند کرد .
مضافا اینکه نگه داشتن مردم در منزل بعنوان یکی از راهکارهای کنترل التهابات اجتماعی و امنیتی بدلیل حضور میدانی بخشی از مردم برای کسب اخبار از کف خیابان خودبخود اثرگذاری خود را از دست خواهد داد.
ثبت دیدگاه