گفتمان، علی اصغر اسدی:: تقریبا سه ماه از اعتراضات بخشی از مردم بر بستر خیابان می گذرد ،اعتراضاتی که برپایه حقوق مدنی شکل گرفت اما بدلیل تاثیرگذاری مولفه های متعدد که هدف این مقال نیست ،رفته رفته تغییر شکل داد و با برون دادی از خشونت،مولود نگرش های متعددی به اعتراض و شیوه های مواجهه با آن گردید.
هر چند در بین تمامی مولفه های تاثیر گذار بر تغییر شکل اعتراض نمی توان نقش خط دهی هدفمند فضای مجازی و رسانه های غیر خیر خواه چشم بست ،اما از سویی نیز نمیتوان تاثیر تحزب ناقص و بی رمقی جریانات سیاسی در مدیریت توده ها ودر نتیجه سیطره یاس بر مردمی که سالهاست احزاب را بعنوان پیشران تغییر و برآورده کردن حقوق و مطالبات خود قلمداد کرده اند، نادیده گرفت.
صرفنظر از تمامی مولفه هایی که خواسته یا ناخواسته تحرکات مدنی را با تحریکات هدفمند را از مسیر قانونی منحرف می کنند، بنا داریم در این مطلب با پذیرش واقعیت اعتراضات برآمده از تعمیم نارضایتی به لایه های گوناگون ،رفتارهای مدنی برخی از شهرستان های استان و چرایی شدت و ضعف آن در برخی شهرستان های استان ایلام را مورد ارزیابی قرار دهیم.
البته قبل از بررسی موضوع ،پذیرش واقعیت وجودی اعتراضات و نارضایتی ها بعنوان زیربنای مطلب باید مورد توجه قرار گرفته ،تا پس از تقبل حضور آن بتوان به واکاوی ریشه های شکل گیری ،تاکتیک ها و تغییر شکل و ماهیت آن از رفتاری مدنی به اقداماتی رادیکال و در نهایت کم و کیف آن در جغرافیای مناطق مختلف به بحث گذاشته شود.
با وجود اینکه در یکی دو دهه اخیر کم وبیش اعتراضات صنفی زیادی را در کشور شاهو بوده ایم ،اما رویدادهای ۸۸و اعتراضات بنزینی سال ۹۸ را باید از نظر شکلی و ماهیتی ،بزرگترین و گسترده ترین نوع آن در طول چهار دهه اخیر نامید.
اما بررسی شکلی و دامنه اعتراضات سال اخیر که بدنبال مرگ یک خانم در مقر پلیس گشت ارشاد اتفاق افتاد را باید متفاوت ترین اعتراض از حیث شکلی و ماهوی نامگذاری کرد،چرا که در کنار کشانیده شدن دامنه این اعتراضات به شهرهای کوچک،شعار نویسی در سطح روستاها هم به اعتراضات اخیر افزوده شد.
پوشش گسترده رسانه های خارجی ،همنوایی مخالفین بیرونی و درونی و قرار گرفتن بخشی از جامعه ورزشی و هنری کشور و شکل گیری اعتصابات صنفی را باید از دیگر دلایل متفاوت بودن این اعترضات نامید.
هرچند تجزیه طلبان و دشمنان مساعی و تلاش گسترده ای را بمنظور سوار شدن بر موج اعتراضات معمول داشته تا در ادامه عنان این اعتراضات را عهده دار شوند ،اما با هوشیاری مردم معترض و سیستم امنیتی این موضوع محقق نشد.
درپایان این بخش از مطلب باید این نکته را یاداوی کنیم ؛هر چند این روزها احساس می شود صدای اعتراضات به گوش نمی رسد ،اما مسولین نباید دچار اشتباه راهبردی شوند ،چرا که بلند نشدن مقطعی صدای اعتراض را نباید به نبود اعتراض تعبیر کرد.
چرا ؟ چون در این مدت اصولا از سوی دولت یا حاکمیت اقدام خاصی برای تامین مطالبات معترضین صورت نگرفته که تصور شود با اقناع توانسته اند آنان را ساکت نمایند ،بلکه باید گفت آنان با اقدامات تنبیهی و امنیتی توانیته اند بحران را مهار کنند و این امری کاملا متفاوت است، پس باید در این فرصت به فکر راهکاری برای جلب رضایت مردم بود.
تحلیل منطقه ای اعتراضات در استان ایلام
بررسی اعتراضات در استان ایلام و تجزیه و تحلیل آن از حیات شکلی و منطقه ای نشان می دهد که این وضعیت با شدت و ضعف در شهرستان های مختلف استان نمود داشت.
اما در برخی شهرستان ها همچون ایلام ،چرداول ،آبدانان و دهلران اعتراضات بیش از مناطق دیگر استان نمود داشت به گونه ای که در ناآرامی های اخیر و تخریب اموال عمومی،غیر از مرکز استان ، رتبه ۱ تا ۳ را به شهرستان های آبدانان، چرداول و دهلران داد.
از حیث عمل به فراخوان اعتصابات صنفی نیز شهرهای ایلام ،سرابله و آبدانان بیش از سایر مناطق استان به اعتصابات صنفی پیوسته به گونه ای که میتوان گفت در سه روز اعتصابات، تقریبا بالای ۹۰درصد کسبه کرکره های خود را پایین کشیدند
اما چرا ؟ آیا اقدامات اعتراضی مردمان این مناطق ریشه در اقدامات دولت ها و شیوه عملکرد مدیران این شهرستان ها دارد یا باید ریشه آن را در جای دیگر جستجو کرد
هرچند از نظر شکلی و تاریخی ،ممکن است شهرستان های یاد شده قدمت بیشتری داشته و از حیث بهره مندی از خدمات دولتی بیش از دیگر شهرستان های استان برخوردار باشند ،اما از حیث توسعه ای بجز مرکز استان، تمامی شهرستان های استان تقریبا در یک رنج قرار دارند.
از نظر معیشتی، رفاهی و اقتصادی نیز تقریبا می توان گفت بجز یکی دو شهرستان تازه تاسیس ،با اندکی بالا و پایین ،مابقی شهرستان های استان در یک ردیف قرار دارند .
حال این سوال پیش می آید، در حالی که شکل اعتراضات اخیر فرهنگی ،اقتصادی سیاسی تفسیر می شود ،و با وجود برابری شهرستان های استان از حیث بهره مندی از امکانات رفاهی و اقتصادی و …چرا در سه شهرستان یاد شده اعتراضات برجسته تر از دیگر شهرستان ها بود ؟
نقش آگاهی در شدت و ضعف اعتراضات در استان ایلام
شاید برخی بمنظور چشمداشت به جایگاههای مدیریتی و احیانا اشتباه محاسباتی و یا تسویه حساب قومیتی ،ریشه اعتراضات در شهرستان های یاد شده را به ناکارآمدی مدیریت محلی در این دوره جستجو نمایند که این موضوع از عدم شناخت عمیق این مناطق نشات می گیرد .
در امور سیاسی و امنیتی یک اصلی وجود دارد که غیر قابل انکار است و آن اصل می گوید : مطالبه گری به هر شکلی اعم از اعتراض مدنی و یا بلند کردن صدا در مقابل مدیران و یا به شکل قهر با ابزارهای دموکراسی همچون صندوق های رای و یا حتی ایجاد ناآرامی اغلب ریشه در سطح آگاهی های مردم دارد ”
به معنای دیگر به هر اندازه مردم از سطح آگاهی بالایی برخوردار باشند، بیشتر حقوق خود را مطالبه می کنند ،از این منظر است که در سیستم های خودکامه همواره سعی بر ناآگاه نگه داشتن مردم از طریق جلوگیری از آموزش، رشد تکنولوژیکی و بهره مندی از ابزار ارتباطی، یک راهبرد ثابت در دکترین امنیتی آنان قلمداد می شود.
بنابراین پررنگ بودن اعتراضات در شهرستان های ایلام ،آبدانان ،چرداول و دهلران را در ضدیت مردم با انقلاب و یا سو مدیریت مدیران محلی نهفته نیست ،بلکه ریشه آن راباید در سطح آگاهی و دانش مردمان این مناطق از حیث سیاسی ،علمی و فرهنگی جستجو کرد که در پرتو این آگاهی ،حقوقی به مراتب هماهنگ با جامعه جهانی را طلب می کنند
همانطور که گفتیم از حیث بهره مندی از رفاهیات و خدمات اداری این شهرستان های پیشتاز دیگر مناطق هستند و از حیث مدیریتی نیز همانطور ! یعنی اگر بطور مثال اعتصابات و اعتراضات شهرستان چرداول نشات گرفته از عدم مدیریت مدیران محلی و ضعف آنان قلمداد شود، پس باید تبعیت مردم شهر ایلام از اعتصابات و همچنین چند روز ناآرامی آن را ناشی از ضعف تمام ساختار مدیریت استان و دستگاههای اجرایی و حاکمیتی و ….دانست و صد البته این نوع تحلیل ناشی از اشتباه برداشت و شناخت مردمان این مناطق است .
بطور مثال شهرستان چرداول همیشه پایگاه سیاسی استان معرفی شده است ،بررسی فعالیت احزاب سیاسی اصلاح طلب در استان نشان می دهد که دبیر اکثریت به اتفاق احزاب سیاسی اصلاح طلب و اعضای شورای اصلاحات از شهرستان چرداول است .
بررسی انتخابات متعدد مجلس و ریاست جمهوری نشان می دهد که این شهرستان همواره پیشانی انتخابات از حیث میزان حضور و رای به نمایندگان و روسای جمهور اصلاح طلب بوده است .
اولین میتینگ های انتخاباتی و سیاسی با حضور چهره های رادیکال همچون حجاریان ،آغاجاری و …در این شهرستان شکل گرفته است و این شهرستان از نظر سیاسی در سطح بالایی قرار داشته است .
از نظر علمی نیز این شهرستان پیشینه دور و درازای را به خود اختصاص داده و پروفسورهای زاده شده در دامن این شهرستان اینک در دانشگاههای معتبر جهان به تدریس مشغولند.
وقتی در دوران حاکمیت طاغوت ،سه نفر از اعضای انجمن های ایالتی و ولایتی از سه روستای این شهرستان انتخاب شده است ،یعنی پیشینه فعالیت سیاسی و آگاهی ها در این شهرستان قدمتی دیرینه دارد.
طبیعی است در چنین شرایطی و با چنین سطح آگاهی ریشه دوانده در شهر وروستاهای این شهرستان و همچنین شهرستانی همچون دهلران وآبدانان که مهد دانشمندانی همچون رضایی نژاد و اساتید برجسته ای همچون مرحوم عادل آذر بوده است ،انتظار تفاوت نداشت.
اگر کسانی به اشتباه یا عمد ،ریشه اعتراضات این شهرستان ها را در سو مدیریت جستجو کنند، قطعا در یک اشتباه بزرگ و سو تعبیر قرار گرفته و به جای تحلیل درست و اقدامات عملگرایانه برای تامین مطالبات مردم آگاه با محول کردن چرایی آن به مدیران محلی ،پای در جای پای کسانی می گذارند که با تحلیل نادرست از مسائل کشور ،آسیب های فراوانی را به منافع ملی تحمیل کرده اند.