گفتمان، علی اصغر اسدی:: یکی از اساسی ترین چالش های موجود در حکمرانی کشور که این روزها بیشتر مورد توجه دلسوزان نظام قرار گرفته است ،فاصله بین مردم و مسولین و شکل گیری نوعی از بی اعتمادی آنان است.
بی اعتمادی که عمدتا بر اثر دوری گزینی مسولین از مردم ،کلنگ زنی نافرجام طرح و عدم صداقت در مسولین در تبیین کارکردها و تحقق وعده ها و همچنین انتصاب مدیرانی که به هر دلیلی خود را از مردم پنهان کرده و مانع دسترسی مردم به آنان شده است.
تجربه نشان داده است به همان اندازه ای که مسولین در هر رده ای خود را از دسترس مردم دور نگه داشته و گوشی برای شنیدن صدای مردم وجود نداشته باشد ،به همان اندازه مردم مردم به آنان بی اعتماد شده و مسولین را از جنس خود نخواهند دید.
در دگر سو نیز مردم ما که اساس شکل گیری نظام سیاسی کشور را بر اساس رای و نظر خود قلمداد می کنند ،مدام که مدیران به این نگاه مردم احترام گذاشته و مدیریت را ابزاری برای خدمت به آنان تبدیل نمایند،ولو با وجود عدم تحقق وعده ها ،مدیران در بین مردم حضور یافته و ضمن گوش فرا دادن به خواسته های آنان ،دلایل عدم تحقق برخی وعده ها را برای مردم تبیین نمایند ،این صداقت و دسترسی ها به ابزاری برای حفظ اعتماد مردم مبدل می شود.
شوربختانه در سالهای اخیر ،مدیرانی که خود را از جنس مردم ندانسته و درب های اتاق مدیریت را به روی ولی نعمتان خود بسته و صرفا از پشت شیشه های دودی آنچنانی فقط برای مردم دست تکان داده و بی توجه به مطالبات مردم ،خود را در گرداب روزمرگی های مدیریتی خارج از دسترس عمومی قرار داده اند ،به عامل شکل گیری بی اعتمادی عمیق و شکاف بین مردم و حکمرانان تبدیل شده اند.
شکاف و بی اعتمادی که به موازات مشکلات بیشمار معیشتی آن هم در هنگامه ناترازی دخل و خرج های خانواده ها در بستر سو مدیریت ها و ناکامی های اقتصادی به فضایی سراسر از یاس و سرخوردگی مبدل و این ماهها به صورت نارضایتی های عمومی در بستر خیابان سر باز کرده است.
بدیهی است چنانچه مدیران در هر رده مدیریتی با درک درستی از مسائل و مشکلات مبتلا به جامعه ،صدای مطالبه گری مردم را درست معنا نموده و با پرهیز از فرافکنی ریشه آن را در اشتباهات و بعضا ناکارآمدی های مدیریتی جستجو نمایند ،یقینا می توان پذیرش آن و یافتن راهی برای جابجایی ریل مدیریت بر پایه تغییر نگاه مردم و جلب رضایت آنان را گامی امیدوار کننده در پر کردن شکاف بین مردم و مسولین را معنا بخشید.
با گذشت سه ماه از اعتراضات مردمی که متعاقب آن با خط دهی اتاق های فکر برون مرزی ،می رفت که کشور را به سمت آشوب ،بلوا و برادر کشی سوق دهد ،شناسایی چرایی ریشه های آن و یافتن راه چاره ها بر بستر تغییر ریل مدیریت بمنظور جبران کاستی ها و تقویت ضعف ها را باید یکی از اساسی ترین نیازهای مدیریت کشور در روزها و ماههای پیش رو نام نهاد.
اقدامات اخیر استاندار ایلام بعنوان نماینده عالی دولت در استان ایلام که با سفر هدفمند به شهرستان ها کلید خورد، را باید تحولی بنیادین در نگاه به مدیریت در ساختار سیاسی کشور نام نهاد، تحولی که تسری آن به لایه های متعدد مدیریتی و البته جغرافیای کشور کارسازی ارزشمندی را بر جای خواهد گذاشت.
شیوه ای هوشمندانه از مدیریت بر بستر رضایتمندی مردم که متاسفانه این روزها در کمتر جایی از گستره ایران عزیز به چشم می خورد ، اما حسن بهرام نیا با درک درستی از شرایط جامعه، مسیری مبتنی بر نگاه رو در رو با مردم، تبیین کارکردها و کشاندن ارکان مدیریت استان به دل مردم را انتخاب نمود که استمرار آن ولو با شیب ملایم می تواند در میان مدت اثرات مطلوب خود را بر جای بگذارد.
استاندار ایلام پس از فروکش کردن ناآرامی های مخربی که این ماهها هزینه های فراوانی را بر کشور و اهداف توسعه ای آن تحمیل کرد ،دور دوم سفرهای شهرستانی خود البته با رویکردی متناسب با نارضایتی های هیبریدی در کف جامعه را را از آبدانان بعنوان کانون ناآرامی های استان آغاز کرد.
هرچند معتقدیم چنانچه برنامه ریزی سفرهای دوم شهرستانی متاثر از ناآرامیهای ویرانگر اخیر باشد ،بدلیل ارزیابی نادرست از میزان و گستره ناآرامی های جغرافیای استان ،بدلیل گستردگی و عمق تخریب ها در شهرستان های متعدد ،باید شهرستان چرداول در رده های چهارم یا پنجم قرار می گرفت ،اما صرفنظر از این ارزبای ،آن را به فال نیک می گیریم.
چرا که هنوز اخبار سفرهای قبلی استاندار ایلام در آرشیو رسانه های بایگانی نشده که باردیگر شاهد حضور این مقام عالی اجرایی استان در شهرستان چرداول بودیم ،سفرهایی که حقیقتا تاکنون در تاریخ مدیریت استان شاهدی برای کثرت و کیفیت آن را سراغ نداریم.
اینکه مقام اول سیاسی و اجرایی استان در طول یکسال از دوره مدیریت خود، برای چهارمین بار تیم مدیریت اجرایی خود را روانه یک شهرستان میکند، بیانگر یک رویداد مدیریت منحصر بفردیست که پرداختن آن از زوایه غیر جانبدارانه، اهمیت آن را دو چندان در معرض قضاوت همگانی قرار خواهد داد.
حسن بهرام نیا نماینده دولت سیزدهم در ایلام ،نمایی واقعی از مدیریت مردمیست که با گسیل مدیران ارشد استان به دل شهرستان های دور افتاده و کشاندن اتاق های مدیریت به عمق جامعه، طرح های مورد نیاز را براساس مطالبات مردم از زبان معتمدین و نمایندگان آنان را در جلسه شورای اداری به تصویب می رساند و اینجاست که تفاوت ها بیش از پیش نمایان تر می شود.
اینکه مدیران بدون آسیب شناسی طرح ها و نیاز سنجی آن از سوی مردم و بدور از چشم آنان طرح هایی را بر روی کاغذ به ثبت می رسانند که گاها حتی با وجود اجرایی شدن آنها از توان لازم برای جلب رضایتمندی و اقناع مردم برخوردار نیستند.
اما نگاه متفاوت استاندار ایلام به مطالبات و نیازهای اساسی مردم که در نوع جلسات اداری برگزار شده متجلیست را باید کانون مدیریت مردم محور نامگذاری کرد ،چرا که این روزها استاندار ایلام جلسات اداری را در همان شهرستان و با حضور معتمدین مردم بخش های مختلف و بر بستر نیازها و مطالبات آنان برگزار می کند و این موضوع بر درجه اهمیت این سفرهای به واقع مردم بنیان افزوده است.
استاندار ایلام ،در سفر اخیر خود به شهرستان چرداول ،بخوبی مصوبات سفرهای پیشین خود را به یاد داشت و میزان پیشرفت آن را از مدیران شهرستان مطالبه نمود ،تاوت دیگر این سفرها را باید در این نکته جستجو کرد که به سرانجام رساندن مصوبات سفرهای شهرستانی موضوعی نیست که از دید این مدیر ارشد پنهان مانده باشد.
اینکه فرماندار و مدیران شهرستان چرداول با درک درست شرایط ،مصوبات سفرهای پیشین استاندار را در بازه ای سه ماهه سرجمع تا نزدیک به پنجاه درصد جامه عمل پوشانیده اند را باید نشات گرفته از مدیریت عملگرایی دانست که در لایه های متعدد مدیریت آن مستتر است.
نکته پایانی سفر اخیر استاندار ایلام را باید در دیدار چهره به چهره متنفذین و معتمدین شهرستان چرداول به بحث گذاشت ،اقدامی موثر که میتواند بر بسیاری از اظهار نظرها در خصوص دوری گزینی مدیران دولت از صدای منتقد خط بطلان بکشد.
هر چند معتقدیم که تیم همراه استاندار باید آبدیده تر از همیشه خود را برای شنیدن صدای منتقد آماده کنند ،اما اقدام تحسین برانگیز استاندار و فرماندار چرداول در تشکیل این نشست که گاها با انتقادات تندی از دولت و حتی حاکمیت همراه بود را باید نقطه عطفی در این حوزه نام نهاد.
خلاصه کلام اینکه گام بلند استاندار ایلام در مسیر تغییر نگاه به مدیریت کشور و کاهش شکاف مردم و مسولین را باید سنجیده ترین شیوه مدیریت نام گذاری کرد که ضروریست مسولین کشور در رده های گوناگون با الگوبرداری از آن بعنوان یک سند مدیریتی لازم الاجرا به دیگر مناطق کشور تسری دهند ،چرا لازمه جلب رضایت مردم و اعتماد افزایی در بین آنان در پیش گرفتن این شیوه مدیریتی است که اساس نظام سیاسی کشور ما بر پایه آن بنیان نهاده شده اما سالهاست در بایگانی ساختارهای مدیریت کشور خاک می خورد !