چاه توصیفی بانکول ،چاه ویل منافع مردم استان !
07 اردیبهشت 1402 - 15:43
بازدید 97
10
عاقلانه نیست که داشته ارزشمندی زیست محیطی استان را قربانی حفر چاهی نمود که چاه ویل منافع مردم استان قلمداد می شود ! چاهی که انتهایش مبهم و تیره و تار است !
منبع : تابناک
پ
پ

گفتمان: این روزها جدل های فراوانی را در فضای مجازی و حقیقی استان بر سر منابع نفت و گاز استان شاهدیم.

منابع سرشاری که بعنوان یک موهبت الهی به مردم استان ایلام ارزانی شده تا بر اساس قانون و عرف ،رونق و شکوفایی را به مردمانی که سالهاست غبار محرومیت بر رخسار آنان نشسته است ،ارزانی دهد،اما هنوز اندر خم یک کوچه ایم و مدیرانمان توسعه و پیشرفت را برروی کاغذ صورتجلسات مشق می کنند!

کیست نداند که استان ما به یمن برخورداری از این منابع عظیم در زمره سه استان اول کشور قرار گرفته اما حقیقتا بدلایلی که اینجا مجالی برای پرداختن به آن نیست ،منافع ناشی از آن سهم دیگر مناطق کشور شده است

حال که شرکت مهندسی توسعه گاز ایران از طریق آغاز عملیات اجرایی چاه توصیفی بانکول و آسیب های وارده به عرصه های طبیعی استان باردیگر سهم مردم استان از این منابع سرشار را بر سر زبان ها انداخته است ،برآن شدیم که به واکاوی این موضوع حیاتی بپردازیم .

استانی که بر اساس آمارهای رسمی به ترتیب سهمی ۱۱ و ۶ درصدی از منابع گاز و نفت کشور را به خود اختصاص داده است ،همچنان در خم اولین کوجه بهره مندی از حق طبیعی خود گرفتار است .

روز گذشته نشست هم اندیشی استاندار، مدیران شرکت گاز ،نمایندگان مجلس ،جمعی از مدیران دستگاههای تخصصی با حضور فعالین کمپین نجات بانکول محل اجرای عملیات چاه توصیفی گاز برگزار شد

با وجود توجیهات استاندار و مدیرعامل شرکت مهندسی توسعه گاز ایران، اما از سخنان اعضای کمپین اینگونه برداشت می شود که آنان سفت و سخت بر سر موضع خود یعنی قربانی شدن منابع ملی و متعاقبا حیات مردم استان به پای اهداف توسعه ای گازمحوری و در نهایت مخالفت با ادامه آن قرار دارند

دغدغه مندان بر این باورند از آنجائیکه اجرای طرح های اکتشاف و بهره برداری از منابع زیر زمینی استان ،تاکنون نتوانسته است استان را در مسیر توسعه قرار دهد و از سویی با وجود تحمیل هزینه های زیست محیطی به مردم استان اما مواهب ناشی از آن سهم توسعه و ترقی مناطق دیگر می شود ،کلید زدن یک طرح جدید به نام توسعه که ماحصل آن زیان‌های جبران ناپذیری را به دیگر داشته های ارزشمند آنان یعنی اکوسیستم استان وارد می آورد توجیه پذیر نیست

از سخنان آنان و حتی نمایندگان مردم در مجلس شورای شورای اسلامی اینگونه استنباط می شود وفتی تاکنون و به رغم برداشت میلیون ها متر مکعب ازمنابع گازی و میلیون ها بشکه از نفت استان ،اما همچنان استان در گیرودار حصول کمترین حق قانونی خود یعنی دریافت عوارض و مالیات شرکت ها و آلایندگی ها و استقرار دفتر نفت و گاز گرفتار است ،گشودن معبر دیگری برای دستیازی دیگر منابع ذخیره آن چه توجیهی می تواند داشته باشد ؟

با قدری تامل در سخنان منتقدین اجرای طرح چاه توصیفی بانکول و موضع نمایندگان استان می توان بدرستی به حقانیت مواضع آنان در خصوص توجیه ناپذیر بودن اجرای طرح جدید پی برد .

بدیهی است جنگل های حوزه زاگرس یکی از بنیادی ترین ابزار طبیعی برای تنظیم اکوسیستم غرب و حتی مرکز کشور قلمداد می شوند، منابع طبیعی ارزشمندی با پیشینه ای به درازای تاریخ و تمدن مردمان این دیار ،که تاریخ ، فرهنگ و سنن غنی خود را در سایه سار این جنگل ها به ثبت رسانیده اند.

منابع و عرصه های حیاتی که شناسنامه سرزمین آلامتو محسوب شده و حال قرار است برای تامین منابع توسعه ای دیگران ،به این شناسنامه تاریخی دست درازی شود.

نیک می دانیم توسعه دارای هزینه است ،اما این هزینه زمانی قابل تحمل خواهد بود که با چرتکه اندازی و محاسبه سود و زیان آن ،به گونه ای عمل شود که سود سرشار بتواند زخم زیان های وارده را در کوتاه مدت بهبود و شکاف های ناشی از آن را مرمت نماید

حال که می بینیم پس از نزدیک به سه دهه ،پمپاژ منابع گازی و نفتی استان به دور دست ها ،حق طبیعی مردم استان یعنی استفاده مطلوب از مواهب ناشی از فروش آن نادیده گرفته می شود ،و حتی دولت حاضر به پرداخت مالیات دودها و آلایندگی های ناشی از این برداشت های بی رویه نیست ،چگونه باید از این مردم بخواهیم در قبال نابودی داشته ارزشمندشان یعنی ریه های طبیعی زاگرس سکوت پیشه نمایند؟ آیا چنین انتظاری اصولا عقلانیست ؟

طبیعی است مردمی که نسل اندر نسلشان از بلوطستان های استان بسان کودک خود حمایت و صیانت کرده و آن را شناسنامه فرهنگی و تاریخی خود قلمداد می کنند ،تحمل درد قربانی شدن این داشته ارزشمند خود به پای توسعه دیگران برایشان سخت و کشنده باشد

وقتی مردمی که سالها به تاراج رفتن سرمایه های زیر زمینی اشان را به نظاره نشسته اما از توسعه فقط شعار و نامش را در جلسات و سخنرانی های مسولین لمس کرده اند

وقتی مرگ خاموش طبیعت و حیات وحش استان در زیر سایه فلر شرکت های نفت و گاز را نظاره گرند و حقوق آلایندگی آنها قربانی نگاههای حقیرانه مسولین بالادستی شده است

باید هم دغدغه مندانه در مقابل اجرای طرح جدیدی که قرار است برای برداشت منابع گازی در زیباترین عرصه طبیعی خود یعنی بانکول قرار بگیرند!

آنان طبیعت را گرانمایه ترین داشته خود می دانند، بخوبی دریافته اند که قلع و قمع صدهها درخت کهنسال و تنومند بلوط تازه آغاز راه است ،چرا که پس از پایان حفر این چاه باید ۱۵ سال تزریق دود فلرها به ریه های طبیعت را نظاره گز باشند و فقط غصه قورت دهند!

تازه دردناک‌ترین سناریویی که پیش روی طبیعت استان ترسیم شده است ،به دوران پایان استحصال و تبدیل این چاه به بزرگترین ذخیره گاه گازی غرب کشور بر می گردد ! آنان به حق بیم دارند که یک اشتباه تراژدی غمبار طبیعت استان را زند و کم بیمی هم نیست !

تزریق و ذخیره میلیاردها متر مکعب گاز در زیر عرصه های طبیعی بانکول ،یعنی جلو انداختن مرگ طبیعت استان در همین عصر ! چرا که وضعیت توپوگرافی منطقه ودست بردن در ساختار طبیعی آن  گویای این واقعیت است که وجود حفره های زبر زمینی متعدد در منطقه یقینا زمینه ساز نشت گاز ترش به لایه های مختلف و متعاقبا آلوده سازی آب های زیرزمینی و …خواهد بود تازه اگر بخت همراهشان باشد و زمین هرگز نلرزد !

نگارنده مطلب بعنوان یک رسانه ای دغدغه مند ،نکته نظرات موافقین و مخالفین و مواضع فعالان رسانه در خصوص اجرای این طرح مهم را مورد کنکاش قرار داده ام

وقتی نتیجه بررسی ها نشان می دهد که در سال گذشته مالیات شرکت های دارای آلایندگی به حساب استان واریز نشده است ،مردم استان حتی در بخش اشتغال سهم واقعی خود را از این شرکت ها دریافت نکرده اند،چرا باید هزینه ای به هزینه های تحمیل شده بر خود را تقبل کنند

آری ! معتقدم که توسعه هزینه دارد ،اما می شود برای توسعه راه میان بری را هم پیدا کرد و با کمترین هزینه به آن نقطه رویایی رسید ،

می شود به توسعه رسید اما یکی از منطقی ترین مولفه ها برای نمایش توسعه یافتگی صیانت از محیط زیست و منابع طبیعی است !

واقعا عاقلانه نیست که داشته ارزشمندی زیست محیطی استان را قربانی حفر چاهی نمود که چاه ویل منافع مردم استان قلمداد می شود ! چاهی که انتهایش مبهم و تیره و تار است !

مطلب را با یک سوال پایان می برم ؛ مجری طرح بانکول در تشریح آن گفت ؛ پس از حفر چاه توصیفی یا ارزیابی بانکول ،چنانچه پیگیری ها جواب داد ،میزان ۱۵ سال از گاز استخراج و پس از اتمام ،گاز غرب کشور را در این منطقه ذخیره می کنیم

حال سوال این است،اگر دغدغه شما ذخیره گاز است ،نمیشود به همین منبع عظیم دست نزنید و آن را برای آیندگان نگه دارید ؟! تازه اینکه با این روش آیندگان را هم از گاز محروم کرده اید هم طبیعت ! قدری بیاندیشید

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.