فروپاشی پلاریزه آمریکا در قرن بیست و یکم
30 اردیبهشت 1402 - 20:47
بازدید 200
11
جوبایدن رییس جمهور ایالات متحده دو سال پیش در کنفرانس امنیتی مونیخ به میزبانی آلمان بیان کرده بود که امیدواریم فرصتی درباره توافق هسته ای ایران فراهم شود و از نزدیک با ایران همکاری کنیم که امانوئل ماکرون رییس جمهور فرانسه صحبتهای ناتمام او را تکمیل کرد و اعلام کرد که باید با کمک شریکانمان به راه حل مناسبی در خصوص پرونده هسته ای ایران دست پیدا کنیم که در ادامه و پایان بخش سخنان جمع حاضر در کنفرانس امنیتی مونیخ گفت که از اروپای واحد حمایت می کنیم و خواستار همکاری با اروپا برای مقابله با اقدامات روسیه هستیم چرا که روسیه به دموکراسی ما حمله می کند و پوتین به دنبال جلوگیری از اتحاد اروپا و آمریکاست و در این میانه چین هم سوء استفاده می کند و رقابت ما با چین سخت و طولانی خواهد بود.
نویسنده : امین جمشیدزاده
پ
پ

گفتمان: جوبایدن رییس جمهور ایالات متحده دو سال پیش در کنفرانس امنیتی مونیخ به میزبانی آلمان بیان کرده بود که امیدواریم فرصتی درباره توافق هسته ای ایران فراهم شود و از نزدیک با ایران همکاری کنیم که امانوئل ماکرون رییس جمهور فرانسه صحبتهای ناتمام او را تکمیل کرد و اعلام کرد که باید با کمک شریکانمان به راه حل مناسبی در خصوص پرونده هسته ای ایران دست پیدا کنیم که در ادامه و پایان بخش سخنان جمع حاضر در کنفرانس امنیتی مونیخ گفت که از اروپای واحد حمایت می کنیم و خواستار همکاری با اروپا برای مقابله با اقدامات روسیه هستیم چرا که روسیه به دموکراسی ما حمله می کند و پوتین به دنبال جلوگیری از اتحاد اروپا و آمریکاست و در این میانه چین هم سوء استفاده می کند و رقابت ما با چین سخت و طولانی خواهد بود.

همزمان با ورود به اوایل قرن بیستم،اتمسفر نظام بین بین المللی به واسطه داشتن نگرش دولت هایی چون آلمان نازی و ژاپن در افزایش تصاعدی توازن نظامی-سیاسی و مدرنیزاسیون دچار دگردیسی،تحول و دگرگونی هایی شد.البته افزایش قدرت نظامی و به نوعی مسابقه تسلیحاتی،بویژه در حوزه نیروی دریایی و افزایش بودجه های اختصاص داده شده به تجهیز تسلیحات نشان دهنده بسط خرده سیستم نظامی در سپهر سیاست نظام بین الملل است.همین امر نه تنها باعث ثبات و امتداد دوران صلح مسلح۱۹۱۴-۱۸۱۵می شد،بلکه به نوعی قدرت های بزرگ اروپایی را با مطرح کردن سیاست جهانی خاص تحت عنوان”قدرت جهانی”(weltmacht)از سوی آلمان ها و پارادوکس و تضاد بین منافع قدرت های عمده اروپایی”انگلستان،روسیه و فرانسه”با سایر رقبا”اتریش،مجارستان،آلمان،ایتالیا و شرق دور ژاپن” وارد مرحله تازه ای می کرد که تالوگ و فضای نظام بین المللی اوایل قرن بیستم را حتی تا نیمه های آن،حتی پایان جنگ جهانی دوم تحت تأثیر قرار می داد.

محیط نظام بین المللی بین سال ها و دهه های اول قرن بیستم تا شروع جنگ جهانی اول را می توان در دو بخش سیستم دلکسه و اتفاق مثلث خلاصه نمود که هرکدام از این بخش ها در زیرمجموعه خود تحت عنوان کنشگران عمدی محیط سیستم بین المللی در قالب خرده سیستم های منطقه ای”اروپا،افریقا،آسیا و خاورمیانه”تحت تأثیر این دو دیدگاه به تعامل و کنش بین المللی پرداختند؛ اما با ورود به قرن بیست و یکم  و پس از دو جنگ فاجعه بار که تلفات زیادی روی دست جامعه بین المللی گذاشت و در واقع شروع دوران جنگ سرد آن دو قطبی کووالانسی جای خویش را یکه تازی ینگه دنیا به عنوان ارباب جهان داد و در این برهه ایالات متحده حوزه نفوذ خود را تا دل خاورمیانه و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و شمال آفریقا بسط و گسترش داد و عملا توازن قوا که در آن روسیه در یک طرف و آمریکا در روی دیگر این سکه ضرب شده سپهر سیاست نظام بین‌الملل بود عملا دچار واگرایی،یکجانبه گرایی و افراطی گری دولتمردان کاخ سفید شد و آن ها با همان سیاست یک بام و دو هوا و به اصطلاح ما ایرانی ها چماق و هویج با دنیا و کشورهای جهان سوم که تحت سیطره آن ها نبودند رفتار می کردند.

آمریکا در نوامبر۲۰۱۶ با انتخاب دونالد ترامپ دچار یک نوسان پاندولی و دگردیسی فرساینده شد و شانه راست گرایی بر گرده چپ مدرن قرار گرفت با خارج شدن آمریکای ترامپ در۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ از معاهده بین المللی برجام که بین ایران با۱+۵ منعقد شد و استراتژی فشار حداکثری که در عمل و به اذعان جو بایدن رییس جمهور کنونی ایالات متحده یک راهبرد کور بود و سپس مداخله ترامپ با چین بر سر تایوان این واگرایی و گسست رو به روز وسعت یافت و در دوره جوبایدن از نوامبر۲۰۲۰ هم با اینکه گفته می شد او با ترامپ در اصول و سیاست فاصله معناداری دارد ولی در عمل با اینکه بعضی پیمان های بین المللی نظیر معاهده آب و هوایی پاریس، آسمان های باز و اجلاس جی هفت و…که ترامپ از آن ها خارج شده بود را دوباره احیا کرد و گفته می شد برجام نیز در دوره او احیاء می شود اما در سومین سال سکانداری او بر کاخ سفید هنوز برجام در کما است و تروریسم تمام قد اقتصادی ایالات متحده علیه ایران پابرجاست و با جنگ فرسایشی روسیه و اوکراین در یک سال و نیم گذشته این دامنه بیشتر شده و بارها با پاک کردن صورت مسأله ایران را متهم به همکاری نظامی پهپادی با روسیه در جنگ علیه اوکراین نشان داده اند که فرافکنی و سیاستی کور در ادامه مهندسی معکوس یکجانبه گرایانه بازمانده دوران دونالد ترامپ است و با این واگرایی سیاسی آمریکا با متحدانش او را بیش از پیش دچار اضمحلال کرده است و آن دموکراسی آمریکایی که روزگاری آن را به رخ نظام بین الملل می کشید دچار یک شیب سینوسی عمیق شده است و آمریکا یک به یک متحدان خویش را دست می دهد و روزی روزگاری آمریکا را تنها می توان بر پرده نقره ای سینمای هالیوود برای تفنن و وقت گذرانی به نظاره نشست.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.