خطای هاله ای پیشکسوت آبی
05 خرداد 1402 - 12:41
بازدید 204
11
در روانشناسی و علوم شناختی خطای هاله ای یا همان اثر هاله ای به انگلیسی(HaloEffect) که محمد نوری بازیکن اسبق استقلال و پیشکسوت این تیم مصداق بارز این روزها در حسرت پسادربی و قهرمان نشدن تیم محبوب خویش آن را مدام در مصاحبه هایش برای فشار روانی بر تیم رقیب همتای سرخپوش در جام حذفی بر زبان می راند.
نویسنده : طاهر جمشیدزاده
پ
پ

گفتمان، طاهر جمشیدزاده: در روانشناسی و علوم شناختی خطای هاله ای یا همان اثر هاله ای به انگلیسی(HaloEffect) که محمد نوری بازیکن اسبق استقلال و پیشکسوت این تیم مصداق بارز این روزها در حسرت پسادربی و قهرمان نشدن تیم محبوب خویش آن را مدام در مصاحبه هایش برای فشار روانی بر تیم رقیب همتای سرخپوش در جام حذفی بر زبان می راند.

در واقع خطای هاله ای به نوعی خطا در شناخت و تصمیم گیری گفته می شود که تحت تأثیر ذهنیت قبلی قضاوت کننده شکل می گیرد و می تواند از حقیقت و انصاف  به دور باشد؛ به عنوان مثال وقتی استادی از دانشجویی ذهنیت منفی به عنوان یک فرد« تنبل» دارد در برخوردهای بعدی نیز ممکن است این پیش داوری بر قضاوت او تأثیر بگذارد، از این رو به معلمان و اساتید همیشه توصیه می شود در هنگام تصحیح ورقه های امتحانی  به اسامی دانش آموزان و دانشجویان توجه نکنند تا ذهنیت ها و پیش داوری های قبلی بر نحوه قضاوت، برخورد و مواجهه آن ها با شاگردانشان تأثیر نگذارد.

تأثیر خطای هاله ای می تواند در قضاوت کننده بسته به نوع تصویر ذهنی قبلی مثبت یا منفی باشد که در شخص محمد نوری با توجه به گفته ها و پیش داوری و مصاحبه های متعددش منفی است و شاید بخشی از این مسأله مربوط به بازی های محکم و درخشان یحیی گل محمدی در خط دفاعی پرسپولیس و تیم ملی در ایام بازی او بوده باشد که حالا که برای سومین بار با تیم پرسپولیس قهرمان لیگ بیست و دوم شده است همتای او محمد نوری این افتخارات او را دوست نداشته باشد.

او در مصاحبه با خبرگزاری فارس مدعی شده است که:« گل محمدی هواداران را فریب داده است» و اضافه کرده است گل محمدی در اواسط فصل گفته بود تا او سرمربی پرسپولیس است خبری از جام نیست و نخواهند گذاشت پرسپولیس قهرمان شود که با قهرمانی پرسپولیس ثابت شد که این حرف ها بازی بوده است؛ گل محمدی با گفتن این جملات هواداران را فریب داد، اکنون مشخص شده که حرف هایش درست نبوده و پرسپولیس همه جوره حمایت می شد؛ به نظرم استقلال تنها تیمی بود که واقعا شایسته قهرمانی بود و این را در بازی آخر مقابل تراکتور تبریز ثابت کرد و با قدرت۷ گل به تراکتور زد که در تاریخ فوتبال مان چنین بردی را تیم دیگری نمی تواند به دست بیاورد.

ظاهراً آقای نوری فراموش کرده است که تیم محبوب آبی پوش او برابر همتای سنتی قرمز پوش خود۶ گل در دربی حساس در سال۱۳۵۶ دریافت کرد و به یک تابو و کابوس برای آنان بدل شده است که هنوز موفق به عبور از آن نشده اند؛ حداقل باید کمی از همتای خود مجید نامجو مطلق آموخت که وقتی از او سوأل می شود که اگر دربی در فینال جام حذفی تکرار شود آیا استقلال می تواند پرسپولیس را ببرد که با احترام می گوید که پرسپولیس تیم خیلی خوبی است و پیش بینی سخت است و امید است استقلال بتواند یک جام را امسال کسب کند.

‌اساسی ترین احساساتی که آدمی تجربه می کند شامل انگیزه هایی مانند گرسنگی و میل به ورزش های گروهی مفرح نظیر فوتبال است و هم شامل هیجان هایی مانند شادی و خشم که در برد و باخت در ورزش فوتبال به عینه این شادی و خشم را در میلیون ها هوادار دو تیم سرخابی رقیب سنتی پایتخت می توان مشاهده کرد.

انگیزه ها و هیجان ها رابطه تنگاتنگی با هم دارند.هیجان ها مانند انگیزه های اساسی می توانند رفتار را فعال سازند و هدایت کنند و ممکن است با رفتار برخاسته از انگیزش همراه باشند.برای مثال رغبت و تمایل به ورزش هیجانی فوتبال نه فقط انگیزه ای است نشاط آور و نیرومند بلکه در بردهای تیم های مختلف یک منبع بالقوه شادی نیز قلمداد می شود.

انگیزه ها و هیجان ها را به رغم شباهت هایی که با هم دارند،باید از هم جدا و متمایز دانست.یکی از وجوه تمایز آنها این است که هیجان ها را محرک های بیرونی فرا می خوانند،در حالی که انگیزه ها منشاء درونی دارند.به عبارت دیگر،هیجان ها را غالبا رویدادهای بیرونی برمی انگیزند و جلوه های هیجانی چون فوتبال نیز معطوف همان رویدادها و رخدادها در دنیای توپ گرد و مستطیل سبز  زمین بازی است.برعکس،انگیزه ها غالبا تحت تأثیر رویدادهای درونی(مثلا نوعی عدم تعادل زیستی)بروز می کنند و طبیعتا معطوف اشیای خاصی(مانند غذا،آب و شریک زندگی) در محیط پیرامون هستند.

وجه تمایز دیگر انگیزه از هیجان این است که انگیزه را معمولا نیاز معینی فرا می خواند،در حالی که محرک های بسیار زیادی می توانند هیجان ها را فرا می خوانند.در عین حال این تمایزها مطلق نیست،چنانکه منبعی بیرونی می تواند انگیزه ای را فراخواند؛مثلا منظره ی غذا می تواند موجب احساس گرسنگی شود.به همین ترتیب ناآرامی ناشی از عدم تعادل زیستی مثلا گرسنگی شدید نیز می تواند هیجان ها را برانگیزد.

با این حال،تفاوت های انگیزش و هیجان از نظر منبع فعال سازی،تجربه ی فردی و میزان تأثیر بر رفتار در چنان حدی است که ناگزیر باید این دو را جداگانه بررسی کرد.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.