قمار ۵۰ میلیارد تومانی استقلال روی میز استراماچونی
15 شهریور 1399 - 5:32
بازدید 155
6

مدیر استقلال با تصمیمی پرریسک به سمت احیای قراردادی رفته که جای پرداخت ۵۰میلیارد پول بی‌زبان برای کار نکرده به استراماچونی، بتواند با وسوسه افزایش دستمزد و تمدید آن، مرد ایتالیایی را راضی به انصراف از شکایت در فیفا کند. در حالی که تیم‌های مدعی فوتبال ایران در لیگ بیستم، مشغول بستن کادرفنی و بازیکنان […]

پ
پ

مدیر استقلال با تصمیمی پرریسک به سمت احیای قراردادی رفته که جای پرداخت ۵۰میلیارد پول بی‌زبان برای کار نکرده به استراماچونی، بتواند با وسوسه افزایش دستمزد و تمدید آن، مرد ایتالیایی را راضی به انصراف از شکایت در فیفا کند.

در حالی که تیم‌های مدعی فوتبال ایران در لیگ بیستم، مشغول بستن کادرفنی و بازیکنان خود هستند، و نمایندگان آسیایی هم خود را برای حضور در لیگ قهرمانان آماده می‌کنند، باشگاه استقلال بار دیگر در حال کشتن زمان طلایی با زمزمه مذاکره با مربی خارجی است!

به گزارش گفتمان زاگرس:تقریبا روزی نیست که مسئولان فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش از حجم پرونده‌ها و بدهی‌های نجومی تیم‌های ایرانی به خصوص استقلال و پرسپولیس به بازیکنان و مربیان خارجی ننالند و نهاد‌های نظارتی نیز از نقش دلالان در عقد این قرارداد‌ها غافل باشند؛ اما سعادتمند مدیرعامل استقلال با وجود همه این واقعیات، گویا گوش خود را بسته و هیچ توجهی به قانون منع به کارگیری خارجی‌ها در فوتبال کشور طی فصل پیش روی ندارد.

او با تکیه بر باور شخصی‌اش، مبنی بر قرارداد سابق استراماچونی، همکاری تازه با این ایتالیایی بدقول را تداوم پیمان قبلی باشگاه با او قلمداد می‌کند و روی همین فرض عجیب و لرزان، آرامش تیم تحت مدیریتش را در آستانه فینال جام حذفی قربانی کرد. حالا مشخص شده که برداشت و ادعای فرهاد مجیدی درست بوده و این مدیران دولتی، چشم دیدن موفقیت وی را نداشتند، چون در غیر این صورت، حداقل تا تعیین تکلیف جام حذفی منتظر می‌ماندند.

مدیرعامل استقلال، انگار در فضای فوتبال کشور تنفس نمی‌کند و بی‌توجه به چارچوب‌های داخلی راه خود را می‌رود و دقایقی پس از ناکامی تیم در فینال حذفی، خبر از مذاکره رسمی با استرا می‌دهد! کاری که در هیچ باشگاه حرفه‌ای نظیرش دیده نمی‌شود. هرچند تصمیم درباره کادر فنی از اختیارات مدیرعامل و در وهله بعد هیات‌مدیره باشگاه است، این نوع خودزنی غیرطبیعی است و باید دلیل و منطقی داشته باشد و گویا سعادتمند ادله کافی برای ریسک بزرگش دارد!

تاکتیک سعادتمند در بازی با استراماچونی چیست؟

اما این دهن‌کجی سعادتمند به قوانین سازمان لیگ یک توجیه بزرگ دارد؛ مجموعه باشگاه استقلال به این نتیجه رسیده است که باید مبلغی حدود دو میلیون دلار در صورت باخت در پرونده شکایت استراماچونی به وی پرداخت کند و سابقه آرای فیفا علیه فوتبال ایران نشان می‌دهد که باید احتمال رخ دادن این شکست حقوقی را بسیار جدی گرفت.

به این ترتیب، باشگاهی که یک نیم‌فصل هم از خدمات و دانش فنی مرد ایتالیایی بهره نبرد، تنها به خاطر عدم توانمندی در پرداخت بموقع اقساط حقوق او باید کل رقم دوساله قراردادش را همراه جرایم و آپشن‌ها تسویه کند که با نرخ ارز فعلی نزدیک به ۵۰میلیاردتومان برای آبی‌ها خسارت به بار خواهد آورد.

بدنه نحیف استقلال اکنون به هیچ عنوان توان پرداخت این رقم را ندارد و کل درآمد این تیم در فصل پیش رو هم احتمالا به زحمت این میزان خواهد بود که کفاف پرداخت قرارداد سال گذشته بازیکنان و مربیان را نیز نخواهد داد!

به این ترتیب مدیران استقلال با تصمیمی استراتژیک به سمت احیای قراردادی رفته‌اند که یک فصل آن با کمی چانه زنی و افزایش دستمزد قابل استمرار باشد. یعنی حالا که باشگاه مجبور است این میزان هزینه را بدون استفاده از استرا به وی پرداخت نماید، حداقل نیمی از این خسارت را به دوش بکشد و از نیمی دیگر به ازای پولی که می‌دهد، کاری عملی دریافت کند.

در حالی که فصل قبل فوتبال ایران تمام شده است، سعادتمند در پی امضای قراردادی ترمیمی و دوساله با استراماجونی است که یک فصل آن با افزایش دستمزد سال دوم قرارداد قبلی، ثبت شود و برای سال بعدی نیز امنیت شغلی او را تامین کند؛ ترفندی جهت جلب رضایت مربی نامدار برای بازگشت به تهران و گرفتن رضایت و بستن پرونده حقوقی در فیفا.

به این طریق حتی در صورت متعهد شدن استقلال به پرداخت ارقام بیشتر به استراماچونی، این پرداخت‌ها طی دو سال انجام خواهد شد و جریمه‌ها هم یقه استقلال را نخواهد گرفت. حالا پیشنهاد چرب سعادتمند به استرا تا حدودی توجیه می‌شود، اما چگونه می‌شود محدودیت قانونی را دور زد؟

فوتبال ایران معنی امضای بین‌المللی را کم‌کم می‌فهمد

بسیاری از هواداران و حتی کارشناسان فوتبال می‌گویند، آندره آ استراماچونی، درست در روز‌هایی که استقلال اوج گرفته بود، ناگهان مسائل مختلف از جمله مالی را بهانه کرد و بدون حتی برگزاری جلسه ایران را ترک و یک طرفه قرارداد را فسخ کرد؛ پس چنین فردی لایق مذاکره مجدد و قرارداد جدید نیست، اما آن‌ها قواعد جهانی فوتبال را فراموش کرده‌اند و اقدام حرفه‌ای یک مربی مدرن را درک نمی‌کنند. استراماچونی فوتبال را مثل یک صنعت و حرفه می‌بیند و بر خلاف آماتور‌ها، معاش خانواده‌اش را روی دریافتی آن تنظیم کرده ‌است.

او وقتی پیشنهاد استقلال را پذیرفت و با دستمزدی بسیار معقول به ایران آمد، تصور می‌کرد در فواصل زمانی مشخص پولش را می‌گیرد و فکرش را هم نمی‌کرد که در فوتبال ایران اولین چیز بی‌ارزش، امضای مدیران است و قرار نیست که قرارداد فی‌مابین موبه‌مو اجرا شود؛ بنابراین، او عدم اجرای قرارداد مالی‌اش را نوعی توهین به شخصیت حرفه‌ایش قلمداد کرد و در حالی که هیچ مشتری دیگری نداشت و از آن روز در خانه‌اش بیکار نشسته! حاضر نشد مثل برانکو، کی‌روش یا کالدرون و بقیه همکاران ایرانی‌اش در مقابل بدعهدی سکوت و صبر کند و زیر میز قرارداد زد و تیمی که با زحمت به صدر جدول رسانده بود را رها کرد تا درس عبرتی باشد برای فوتبال ایران؛ همان کاری که مارک ویلموتس نیز انجام داد و در مهمترین مقطع زمانی تمرینات تیم ملی را رها کرد و حاصلش شکست مقابل عراق و به خطر افتادن اعتبار و آبروی بین‌المللی فوتبال ایران در آسیا و جهان شد.

فوتبال ایران و مدیران عمدتا دولتی و کم‌سوادش حالا دریافته‌اند که تبعات امضای ساده‌ای که پای برگه‌های قرارداد با خارجی‌ها می‌زنند، هیچگاه گریبان فوتبال کشور را رها نمی‌کند، مگر تا سنت آخرش از جیب مردم و منابع ملی تسویه شود.

آیا تاکتیک سعادتمند برای جبران بخشی از نادانی مدیران سابق موثر خواهد افتاد، یا او به عنوان وارث یک تیم بدهکار باید همه این عقب‌ماندگی‌ها را تلافی کرده و باشگاه را با بدهی صفر برای واگذاری در بورس تحویل دولت و سازمان خصوصی سازی دهد؟!

اگر جای سعادتمند بودیم، چه می‌کردیم؟

حالا اگر من و شما جای سعادتمند بودیم چه می‌کردیم؟ آیا دست روی دست می‌گذاشتیم تا حکم فیفا صادر و بعد از چندماه اجرایی شود و تاوان اشتباه مدیران سابق را می‌دادیم و در نهایت باشگاه بی‌پول از چند پنجره نقل و‌انتقالاتی محروم و با کسر امتیاز، خطر سقوط به لیگ پایین‌تر را لمس می‌کرد یا اینکه سراغ راه مذاکره برای رهایی از این خطر بزرگ می‌رفتیم؟

یک طلبکار سمج و قلدر دم در منزل شماست و با وعده و وعید نمی‌شود قانع و راضی‌اش کرد. شرایط امروز استقلال به همین وخامت است و تصمیمات عجیب اتخاذ شده از سوی مدیرانش همچون سفر بی‌موقع به اروپا در آستانه دربی حساس به تناسب همین شرایط بحرانی، قابل توجیه است، وگرنه قطعا سعادتمند و حلقه معاونانش از میزان محبوبیت مجیدی و لزوم حمایت از او در مهمترین برهه فصل آگاه بودند. شاید گناه سعادتمند این باشد که بسان برخی از اسلاف خود، منفعلانه رفتار نکرد و برای فراری دادن استقلال از یک فاجعه ابتکار عملی به خرج داد که شاید به قربانی شدن برخی از منافع باشگاه و البته آینده کاری خودش منجر شود!

تابناک ورزشی

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.