گفتمان، امین جمشیدزاده: پس از پارادوکس شناختی پنجشنبه هفته گذشته کاخ سفید در رد هر گونه کوشش و تلاش در لفافه و پشت درهای بسته از سوی ایالات متحده برای توافق با ایران و پس از گزارش سایت میدل ایست آی؛ نمایندگی ایران در سازمان ملل هم در روز آدینه هرگونه توافق موقت با واشنگتن را رد و تکذیب کرد؛ در پی انتشار برخی گمانه زنی ها و گزارش ها مبنی بر نزدیک شدن تهران و واشنگتن به توافق موقت، نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد اعلام کرد:« هیچ توافق موقتی به عنوان جایگزین برجام در دستور کار نیست.»
رویکرد امروزی شناختی احیای برجام در واقع تا حدودی به مثابه بازگشت به اصطلاح ما ایرانی ها بازگشت به تنظیمات کارخانه و بازگشت به همان نقطه عطف آغازین برجام اولیه البته با الحاقات و اضافات تازه است که معلوم نیست دو طرف معادله با چه آیتم ها، مؤلفه ها و خواسته هایی از هم در نهایت امر کنار خواهند آمد که تا لحظه توافق مجدد و احیای برجام باید نشست و منتظر ماند که در لفافه و در پس پرده زمان با توجه به اتمسفر موجود در سپهر سیاست و نظام بین الملل و جنگ فرسایشی روسیه و اوکراین و خط و نشان چین برای تایوان از دیگر سو و همچنین آزمایش های مکرر موشک های هسته ای و چنگ و دندان نشان دادن پیونگ یانگ به ایالات متحده از سوی دیگر در خاور دور و تنش های موجود در شاخ آفریقا و دارفور و لیبی و… آبستن چه حوادث خاکستری تازه ای می شود.
قضیه رویکرد شناختی طرفین از یکدیگر،ایران و آمریکا به همراه تروئیکای اروپایی« فرانسه، انگلستان و آلمان» تا حدودی نیز واکنشی است در برابر کنش ها، فعل و انفعالات و رفتارگرایی دو طرف؛ ایران به خواسته برحقش با توجه به خروج افراطی و یکجانبه گرایانه ایالات متحده به سرکردگی رییس جمهور سابق این کشور دونالد ترامپ که در۱۸ اردیبهشت۱۳۹۷ خورشیدی رسماً از معاهده بین المللی برجام خارج شد و استیفای کامل حق و حقوق خویش و تروریسم اقتصادی تمام عیار علیه دولت و ملت آزاده و نیک اندیش خود تا رفع کامل همه موانع تحریمی اصرار دارد و طرف آمریکایی و شرکای اروپایی با شرط و شروط بازی دیگری را راه انداخته اند که ایران پس از کاهش تعهدات خود ذیل توافق برجام پس از خروج ایالات متحده آمریکا از برجام،باخلوص۶۰ درصدی و حتی۹۰ درصدی اورانیوم به نقطه داغ و گریز هسته ای با توجه به پیدا شدن ذرات اورانیوم ۸۴ درصد در یکی از سایت ها که درست نبود و میان ایران و آژانس حل و فصل شد رسیده است و بایستی به ابتدای عقد و امضای تعهدات خویش و امضای برجام در دی ماه۱۳۹۴ برسد.
طبق اصول بنیادی روانشناسی بررسی های امروزی در زمینه شناخت همانند نسخه سده نوزدهم آن با فرایندهای ذهنی مانند ادراک، یادآوری، استدلال، تصمیم گیری و حل مسأله سر و کار دارند.اما شناخت گرایی نوین(Cognitivism)، برخلاف نسخه سده نوزدهم آن، مبتنی بر درون نگری نیست؛ بلکه در عوض بر دو مفروضه اصلی قرار دارد:۱- تنها از طریق بررسی فرایندهای ذهنی رفتاری می توان به طور کامل دریافت که افراد و بویژه سیاست مداران در سپهر سیاست چه می کنند.۲- برای بررسی فرایندهای ذهنی رفتاری می توان از راه تمرکز بر رفتارهای معین، راه و روشی عینی در پیش گرفت.
« همانند رفتارگرایان»؛ فرض بنیادی در نظریه فروید که بخش عمده رفتار آدمی و حتی سیاست مدارانی نظیر هیتلر، موسولینی، چرچیل، واشنگتن و…از فرایندهای ناهوشیار سرچشمه می گیرد.مقصود فروید از فرایندهای ناهوشیار عبارت بود از باورها، ترس ها و خواست هایی که شخص از وجود آن ها آگاه نیست اما بر رفتارش اثر می گذارند. فروید معتقد بود بسیاری از تکانه هایی که در دوره کودکی با منبع تنبیه والدین یا جامعه روبه رو شده اند، برخاسته از غریزه های فطری هستند.
این تکانه ها از آنجا که از بدو تولد وجود دارند دارای قدرت اثرگذاری فراگیر هستند که باید مثل پرونده ای هسته ای ایران با طرف آمریکایی و تروئیکای اروپایی آن را مسالمت آمیز و با رعایت الزامات و استیفای حقوق کامل طرفین حل و فصل کرد؛ زیرا منع و ممنوعیت و پیش کشیدن مذبوحانه مکانیسم ماشه و همه گزینه ها روی میز و به اصطلاح یک بام و دو هوا رفتار کردن و سیاست کلیشه ای چماق و هویج نمی توان این معاهده مهم بین المللی را از بین برد و صورت مسأله را پاک کرد، بلکه فقط سبب می شود قضیه کش دار شده و رفتار طرفین در موارد استراتژیکی و ژئوپلتیکی صعب تر و تنش زاتر گردد و به اصطلاح روانشناسی از حیطه آگاهی به حیطه ناهوشیار رانده شوند و از همان جا به صورت اختلالات هیجانی در رفتار سیاست مداران یا از سوی دیگر به شکل رفتارهای جهان ستیز از قبیل اعلان جنگ و خرابی جلوه گر شوند.برای مثال، اگر از دست کسی که جدا شدن از او ممکن نیست بسیار خشمگین باشید، شاید خشم شما به صورت ناهوشیار درآید و به صورت رویارویی درباره آن شخص ظاهر شود.