گفتمان، امین جمشیدزاده: همه چیز از یک ملاقات ساده، مصافحه و دست دادن غلامعلی حداد عادل رییس فرهنگستان ادب فارسی و محمد خاتمی در یک دیدار عادی بوقوع پیوست تا این مسأله به سرعت هر چه ممکن بر روی تلکس خبرگزاری های کشور بنشیند و از نو مسأله جریان خالص سازی بحث داغ گعده های شبانه دو جریان سنتی و رقیب همتا اصولگرایان و اصلاح طلبان شده و چون قضیه کیلی در ریاضیات لم دار شود و جریان راست سنتی مثل انتخابات۲اسفند۹۸ و همزمان با شیوع اپیدمی کرونا که حالا دیگر از کالبد جامعه رخت بر بسته با مشارکت حداقلی، حداکثر استفاده ممکن را ببرد که این بار دیگر نه پای کرونا در میان است و نه رغبتی برای مشارکت جامعه به دلیل وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم که هر روز به دلیل تورم فزاینده، بالا رفتن ضریب جینی و افزایش شاخص فلاکت سفره های مردم کوچک و کوچکتر می شود.
عباس عبدی در یادداشتی با عنوان اولویت نرم افزار بر سخت افزار نوشته است:«فارغ از هرگونه سرنوشتی که برای روسیه و جنگ اوکراین رقم بخورد؛در این نتیجه گیری نباید تردید کرد که روسیه در برابر غرب از نظر نرم افزاری پیشاپیش شکست خورده است، فقط خدا کند برای جبران این ضعف به ویرانگرترین نرم افزار موجود، یعنی بمب اتم متوسل نشود.» که این تحلیل و آنالیز را از دیدگاه سپهر سیاست بایستی تحلیل روانکاوانه شناختی درستی توصیف کرد که نویسنده این نوشتار در نوشتاری«بررسی ابزارهای قدرت نرم با تأکید بر نقش رسانه های نوشتاری و سایت های خبری» برای پایان نامه دکترای علوم سیاسی به این قضیه پرداخته است که قدرت نرم افزاری در نظام تلاش با توجه به رسانه های نوشتاری و سایت های خبری که دولت فعلی از این پتانسیل بالقوه غافل است می توان به عنوان یکی از راهبردها در جهت دستیابی به اهداف نظام های سیاسی به حساب آید و در نهایت قدرت نرم افزاری ایران و نقش رسانه ها در این راستا باید مورد توجه مسوولان به صورت ویژه و برجسته قرار گیرد.
از این منظر و دیدگاه تحلیل موشکافانه عباس عبدی را تحلیلی درست و منطقی قلمداد می کند؛ که به این مسأله پرداخته است و اصولگرایان هم با وضعیت موجود وقتی بی تفاوتی مردم روسیه در هنگام تقابل گروه واگنر به سردستگی یوگنی پوریگوژین سرآشپز سابق ولادیمیر پوتین رئیس جمهور فدراسیون روسیه با توجه به سخنرانی پوتین علیه این گروه و خیانت برشمردن نیت آن ها علیه دولت و مردم روسیه و اجابت بعضی از خواسته های آن ها و برکناری وزیر دفاع خویش و باارزش شمردن نقش این گروه در هنگام بحران در سوریه، لیبی، اوکراین .. در سیاست نقش آن ها به حساب نمی آید؛ نباید زیاد به روسیه در وضع موجود در سپهر سیاست در نظام بین الملل اتکا کرد.
بخش عمده ای از گفت و گوها و جلسات مردان سپهر سیاست با توجه به اتمسفر غالب بر فضای سیاسی نظام بین الملل و حوادث در جریان جامعه جهانی نظیر بیماری ها،جنگ ها« جنگ فرسایشی روسیه و اوکراین و…» و تبعات آن مستلزم راستی آزمایی ها و اندازه گیری هایی است که در هنگام قرار گرفتن پشت میز مذاکرات و یا در شرایط میدانی صورت می گیرد؛ در گفت و گوهای پشت پرده اخیر و چند هفته گذشته در دوحه و در مسقط همین قضیه خودنمایی می کند و اکنون آمریکایی ها و تروئیکای اروپایی« آلمان، فرانسه و انگلیس» که مدعی هستند ایران به نقطه گریز هسته ای و اورانیوم با غنای۶۰ درصد و در مواردی۸۴ درصدی که در یکی از سایت ها بنا به گزارش آژانس بین المللی انرژی هسته ای رسیده که با سفر رافائل گروسی دبیرکل این سازمان به تهران این قضیه صحت نداشت و حل و فصل گردید.
آن ها با اندازه گیری محاسباتی به این نتیجه رسیده اند که پس از انعقاد برجام ایران از میزان۳/۶۷ درصد غنی سازی نمی تواند پا فراتر بگذارد که پس از خارج شدن یک طرفه ایالات متحده در۱۸ اردیبهشت۱۳۹۷ به دستور دونالد ترامپ رییس جمهور سابق این کشور و سپس پس از یکسال و تصویب قانون راهبردی در مجلس و کاهش همکاری ایران ذیل مفاد بند۳۶ برجام اکنون ایران چگونه به غنی سازی بالای۶۰درصد رسیده است و برای همین منظور هر طور که شده با همان سیاست مذبوحانه چماق و هویج می خواستند ایران را به توافق موقت در ازای آزاد سازی پول های بلوک شده و تبادل زندانیان قانع سازند که ایران هوشمندانه این مسأله را نپذیرفت و خواستار برداشته شدن تحریم ها شده بود که با صحبت ها و گفت و گوهای اخیر در دوحه و مسقط یحتمل ظرف یک ماه آینده توافق در این راستا در دسترس خواهد بود و اتفاق خواهد افتاد. این کار ممکن است مثلاً متضمن اندازه گیری حرکات چشم نوزادان به هنگام نخستین برخورد آنان با یک محرک جدید باشد.
یا اینکه لازم شود پاسخ گالوانیایی پوست افرادی را که تحت فشار روانی هستند ثبت نماییم یا تعداد کوشش های لازم برای شرطی کردن میمونی را که قطعه پیشانی مغز او برداشته شده بشماریم یا نمره های دانش آموزانی را که از آموزش کامپیوتری استفاده کرده اند در یک آزمون پیشرفت تعیین کنیم، یا مشخص کنیم که به دنبال نوع خاصی از روان درمانی چه تعداد از بیماران بهبود یافته اند؛ در تمام این موارد از راه عملیات اندازه گیری به ارقامی دست می یابیم. در این مرحله مشکل سیاست مدار یا روانشناس این است که این ارقام را چگونه تفسیر کند و به نتایج عام دست یابد.
اساس این کار، آمار است و آمار رشته ای است که با گردآوری و تحلیل داده های عددی و استنباط از این داده ها سر و کار دارد؛ آمار قبل از هر چیز وسیله ای است برای آنکه داده های بسیار زیادی به صورت کوتاه و مختصر توصیف شود. مثلاً اهمیت چولگی در آمار در این است که بدون درک درست آن ممکن است تفاوت مشهود بین میانه و میانگین گاهی گمراه کننده باشد. برای مثال هرگاه بین دو حزب سیاسی اصولگرایان و اصلاح طلبان در ایران بحثی درباره میزان رفاه در کشور با توجه به وضعیت اقتصادی و معیشتی حال حاضر جامعه در بگیرد ممکن است میانگین و میانه درآمد افراد دو روند مختلف را نشان دهد که در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی در دولت های هفتم و هشتم و احمدی نژاد در دولت های نهم و دهم این دو روند معنادار و تصاعدی است و در دوره اصلاحات شکوفایی اجتماعی، فرهنگی به همراه توسعه اقتصادی و سیاسی در کالبد جامعه کاملا محسوس بود و در دوره احمدی نژاد که بهای فروش نفت که اقتصاد تک محصولی برپایه آن بنیان نهاده شده و حالا تحریم ها چند سالی است آن را معکوس و از مدار خارج کرده است به بیش از ۱۰۰ دلار هم رسید ولی سفره مردم کوچک و کوچک تر می شد به طوری که رییس دولت وقت مردم را به خریدن گوجه از مغازه سرکوچه خویش ترغیب می کرد که اکنون باز در دولت سیزدهم که به نوعی تداعی این مسیر بوده است و به دولت سوم احمدی نژاد شهره شده و بسیاری از وزراء و مردان میانی کابینه دولت از دولت های نهم و دهم هستند در دو سال گذشته نتوانسته کاری درخور و مثمرثمر در حوزه اقتصاد و وضعیت بغرنج معیشت مردم انجام دهد و با گفتار درمانی سعی در پایین کشیدن فتیله قیمت های سرسام آور هر روزه مایحتاج عمومی جامعه و کالاهای اساسی با بالا رفتن نرخ تورم،افزایش ضریب جینی، بالا رفتن شاخص فقر و فلاکت و…دارد.
فرض کنید افزایش هایی در در حقوق ها و دستمزدها، همراه شود که رخ داده ولی با کاهش در درآمدهای سطح بالا، در این صورت میانه درآمدها افزایش می یابد ولی از میانگین درآمدها کاسته می شود؛ در تبلیغات سیاسی، حزبی که بخواهد نشان دهد درآمدها رو به افزایش است به میانه اشاره می شود در حالی که حزب دیگر« اصولگرایان» که مایل است بر کاهش درآمدها تأکید کند که در افزایش حقوق کارمندان دولت از۱۴۰۰ تا کنون برای اثبات نظر خود میانگین را انتخاب کرده است و بار نخست۱۰ درصد و ۱۵ درصد در۱۴۰۱ و حالا میانگین۲۰ درصد را در۱۴۰۲ محاسبه کرده است که اصلا با شرایط تورم فزاینده و افزایش خط فقر و بالا رفتن تصاعدی شاخص فلاکت در جامعه نه تنها عادلانه نیست بلکه هیچ توجیه منطقی و آماری و محاسباتی ندارد و اکنون باز در بر همان پاشنه تصمیم های فوری و خلق الساعه شبیه دوران دولت نهم می گردد و ساعت کار ادارات در تمام کشور از ساعت۶ صبح تا۲:۴۵ دقیقه با یک ساعت تنفس و زودتر از چرخه کار خارج شدن برای رسیدگی به بچه داری،امورات منزل و… برای بانوان شاغل از۱۵ خرداد۱۴۰۲ اعمال شده است که اعتراضات گسترده و بی نظمی های فراوانی را در ارگان ها و سازمان های دولتی در سراسر کشور بویژه از سوی بانوان شاغل در ادارات دامن زده است و این کار که به جهت صرفه جویی بهینه در مدیریت صحیح انرژی و اتلاف و هدر رفت آن در نظر گرفته شده است عملا راندمان کار را در دوایر دولتی و سازمان های تابعه دولت به سمت شیب سینوسی بی سابقه ای در عمل سوق می دهد و با توجه به عدم مراجعه ارباب رجوع در این بازه زمانی صبح زود این مسأله ارزش چندانی برای دولت بجز نارضایتی کارکنان و عدم توجه کافی و وافی به ارباب رجوع و بالا رفتن تصاعدی خشونت کارمندان در پی نخواهد داشت و بهتر است با یک برنامه ریزی اصولی و مدون و راهبردی این کار را سامان بخشید و از ساعت۷:۳۰ تا۱۳ این مسأله برنامه ریزی شده و در دستور کار هیأت وزیران قرار بگیرد.
متأسفانه در این راستا و با توجه به یک دست شدن جریان راست سنتی مجلس شورای اسلامی نیز در این راستا همسو با دولت سکوت کرده است.
بیشتر بخوانید: |
خوش بینی متناقض نمای اصولگرایان و دیپلماسی |
انتخابات ۱۴۰۰ و «جعبه پاندورا»ی اصولگرایان |
ثبت دیدگاه