گفتمان، امین جمشید زاده: بدنه جریان راست سنتی با تئوریزه کردن قدرت و به اصطلاح عام یکدست سازی و خالص سازی در سودای تکرار دوباره در دست گرفتن مجلس دوازدهم و انتخابات۱۱ اسفند ۱۴۰۲ است و با لطایف الحیلی به زعم ناصواب خویش که در انتخابات۲اسفند۱۳۹۸ و در آستانه اپیدمی فراگیر کرونا و ترس و واهمه مردم به سبب این مهمان چموش ناخوانده توانستند با مشارکت پایین جامعه و کسب رأی حداقلی قاطبه کرسی های بهارستان را در ید راست خود قبضه کنند و سپس با همین استراتژی و نظارت استصوابی و بیرون راندن همتا و رقیب سنتی اصلاح طلبان از گود در۲۸خرداد۱۴۰۰ پاستور را نیز از اصلاح طلبان پس بگیرند و فاتحان شنبه۲۹ خرداد شوند.
حال در همان اتمسفر در سپهر سیاست سیر می کنند و از هم اکنون از طریق لیدرهای خویش نظیر محمدرضا باهنر و درگیری کلامی و رسانه ای با عباس عبدی و سعید حجاریان سعی در بازی برد- برد به گمان خود دارند در حالی که ادامه این قضیه یک بازی دو سر باخت با وضعیت موجود و دو سالی که از به دست گرفتن قدرت بوسیله جناح اصولگرا در پاستور و قریب به ۴سالی که از عمر مجلس این حزب می گذرد سعی شده با گفتار درمانی فتیله قیمت کالاهای اساسی را پایین بکشند و هر روز مردم در عمل و در بازار هنگام خرید مایحتاج عمومی روزانه خویش با دریغ و افسوس باد حسرت به غبغب انداخته و به جای پارسال، دریغ از امسال بگویند:« دیروز دریغ از امروز» و آن چنان عدم ثبات قیمت در بازار تصاعدی شده است که حتی در صورت رسیدن به توافق که اکنون و پس از برگزاری نشست شورای امنیت سازمان ملل به ریاست دوره ای انگلستان و دعوت از نماینده و سفیر اوکراین برخلاف روال و قاعده مرسوم به نشست تروئیکای برجامی و آمریکا؛ باز به خاطر حمایت پهپادی ایران از روسیه در جنگ فرسایشی روسیه و اوکراین متهم شود بسیار کم رنگ شده است و تنها چراغ پرفروغ توافق رسیدن ایران به آستانه داغ هسته ای و نقطه گریز به اصطلاح آن ها می تواند کورسوی امیدی را باقی بگذارد.
وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم به شدت در دو سال گذشته و چهار سال اخیر که جناح راست سنتی پاستور و بهارستان را در اختیار داشته اند آسیب جدی دیده است و ادامه وضعیت موجود به صلاح مردم نیست و با تداوم این جریان خالص سازی جامعه دوران بسیار صعب و پرچالشی را به تجربه خواهد نشست که زعمای قوم بایستی هرچه زودتر فکر و تدبیری اساسی با آسیب شناسی ساختاری وضع موجود و برنامه ریزی درست و مدون برای برون رفت از این وضعیت افسارگسیخته و هرس سیناپسی اقتصاد بیمار جامعه تعبیه کرده و بیندیشند.
در واقع نوستالژی یک حس غم انگیز همراه شادی به اشیاء، اشخاص« اصلاح طلبان» و موقعیت های گذشته است که اصلاح طلبان در دوم خرداد ۷۶ و سپس تکرار پر فروغ آن در چهار سال بعد نشان دادند که به لحاظ سیاسی، فرهنگی، اقتصادی جامعه راه توسعه جهان شمول و وسیع الطیفی در بازار آزاد و ریل گذاری اقتصادی که آن را از تکنوکرات های دوران سازندگی استوانه انقلاب هاشمی رفسنجانی فقید آموخته بود پیش پای توسعه جامعه گذاشت و پر بیراه نیست اگر بگوییم اعتماد به محمد خاتمی نتایج خود را کالبد جهان به جای گذاشت و هنگامی که ژاک شیراک رییس جمهور وقت فرانسه از همتای ایرانی خویش محمد خاتمی برای سفر به پاریس مهد فرهنگ جهان دعوت رسمی به عمل آورد در رسانه های جهان بازتاب وسیعی داشت و شیراک برخلاف قاعده مرسوم در الیزه و استقبال از همتایان در گذشته به استقبال محمد خاتمی در پای کابین هواپیمای به زمین نشسته که از شرق به غرب آمده بود شتافت و سخت وی را با دستان گشوده در آغوش گرفت تا روزنامه لوموند و فیگارو با تیتر درشت از استقبال گرم دو همتای شرقی و غربی بنویسند و جهان بار دیگر فرانسه را که قبلاً در آستانه انقلاب۵۷ کانون توجه رسانه های دنیا بواسطه اسکان دادن به رهبر انقلاب امام خمینی«ره» بود؛ دیگربار و این بار روی میمیک صورت محمد خاتمی و ژاک شیراک کلوزآپ کند.
سال۷۶ که محمد خاتمی برای ریاست جمهوری کاندیدا شده بود کمتر کسی تصور می کرد که او پیروز بلامنازع دوم خرداد۷۶ گردد و نیروهای خط امامی آن زمان نظیر عباس عبدی، الیاس حضرتی، محمد رحمانیان، محسن آرمین،سعید حجاریان،حمیدرضا جلایی پور و…شانسی برای کسب قدرت داشته باشند؛ هدف او از شرکت در انتخابات آوردن چند میلیون رأی قاطع و ایجاد یک بلوک قدرت تازه در عرصه سیاست تک قطبی سپهر سیاست ایران بود که بواسطه آن امکان تأثیرگذاری و خروج از لفافه و انزوا برای جناح چپ آن برهه مهیا شود که تلاش سترگ مردم و لطف خدا تمام معادلات موجود را به هم ریخت و یک پوست اندازی و دگردیسی در کالبد سپهر سیاست کشور نمایان شد؛ محمد خاتمی رئیس جمهور شد تا روزنامه سلام با تیتر درشت« سلام اصلاح طلبان به پاستور» در میان جراید غالبا وابسته به جریان راست سنتی خودنمایی کند و ایران یکصدا اصلاح طلبان را فریاد بزنند و جریان تازه ای در قلمرو حکمرانی سیاست ایران عرض اندام کند که نخست به اسم جریان دوم خرداد و سپس اصلاحات به جامعه و جهان معرفی شود که ذائقه و حلاوت این پیروزی بزرگ در چند انتخابات دیگر باز حماسه آفرید و اصلاح طلبان موفق شدند بیشتر کرسی های مجلس ششم در بهارستان و شورای اول را قبضه کرده و در ید چپ خویش مصادره کنند و پس از آن برهه جریان ساز دیگر بار پس از۴ سال موفق در عرصه سیاست،فرهنگ و اقتصاد؛ محمد خاتمی در دور دوم نیز به مثابه دور نخست با رأی بالا همچنان رئیس جمهور باقی بماند.
تداوم این مسأله و پیروزی های پی در پی در بهارستان و شورا و پاستور این خطای هاله ای را در بعضی از اصلاح طلبان فراگیر کرد که آن ها قاطبه جامعه را نمایندگی می کنند و همه رأی ای که به نام آن ها ثبت شده، رأی ای بوده که به اصلاحات داده شده و کمتر به دلایل آرای مردم در انتخاب آن ها توجه شد و شکست آن ها در دور دوم انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا که آزادترین انتخابات پس از مجلس اول شورای اسلامی در تاریخ ادوار انقلاب بود که مقدمه عدم رغبت و کم میلی مردم و جامعه به آن ها بود خللی در این خطای شناختی و عدم گرایش جامعه به آن ها ایجاد نکرد تا بدون برنامه ریزی و آسیب شناسی ساختاری بدنه جریان خویش این شکست را برگرفته از دعواهای جریان رقیب همتای راست خویش و شورای نخست بپندارند و با فرار رو به جلو و متهم کردن برخی به فرصت طلبی و فساد بر این عقیده ناصواب خود نسبت به نمایندگی قاطبه اجتماع به زعم خود بی رقیب باقی بمانند که در انتخابات ریاست جمهوری۸۴ همگان نتایج آن را دیدند تا اصلاح طلبان قافیه را به پوپولیست های تازه به منصه ظهور رسیده که لیدر آن ها معجزه هزاره سوم محمود احمدی نژاد بود، در عمل و در میدان رقابت واگذار کنند تا عبدالله رمضان زاده سخنگوی جریان اصلاحات به صراحت بگوید که انتخاب احمدی نژاد محصول عدم آسیب شناسی به موقع اصلاح طلبان است و با خوداندیشی و تک قطبی عمل کردن احمدی نژاد و کابینه اول در دولت های نهم و دهم بار دیگر در انتخابات سال۹۲ جامعه با عبور از سد پوپولیسم، دوباره به جریان اصلاح طلبی رجوع کرد و بازگشت و حسن روحانی با گفتمان تدبیر و امید توانست پیروز انتخابات شود و در سال۹۶ دوباره آن را تکرار کند که در دو سال پایانی دولت دوازدهم جامعه بواسطه خروج یکجانبه دونالد ترامپ رییس جمهور سابق ایالات متحده در ۱۸ اردیبهشت ۹۷ از برجام که دولت حسن روحانی در دولت نخست خویش« دولت یازدهم» در دی ماه۹۴ و با دکترین قوی دستگاه دیپلماسی وزارت خارجه متبوع خود به سکانداری محمد جواد ظریف توانسته بود بزرگترین معاهده قرن« برنامه اقدام راهبردی مشترک» موسوم به برجام را با ۶قدرت برتر جهان به تفاهم و امضاء کند با بازگشت تحریم ها موازنه اوضاع اقتصادی جامعه دوباره به هم ریخت و مردم روزهای سختی را پشت سر گذاشتند تا اینکه در انتخابات۲۸خرداد۱۴۰۰ و از میدان خارج شدن گزینه های اصلاح طلبان، سید ابراهیم رئیسی نماینده جریان راست سنتی توانست پیروز انتخابات شود و کابینه دولت سیزدهم را در مرداد۱۴۰۰ تشکیل دهد و پس از آن پروسه یکدست سازی قوا و به اصطلاح سیاسی خالص سازی رقم بخورد و بهارستان و پاستور هم سو و هم نظر شوند و در ادامه ضلع سوم این مثلث متساوی الساقین قوه عدلیه«قضاییه»؛ به دو قوه مقننه و مجریه اضافه شود و خالص سازی اصولگرایان تکمیل شود ولی در این مدار همچنان جای یک اربیتال خالی مانده است و آن جریان رادیکال منشعب از راست سنتی و آن حزب پایداری است که در سودای رقابت با رییس مجلس در راند آخر در سال آخر مجلس چندی پیش مرتضی آقا تهرانی را وارد گود رقابت با محمد باقر قالیباف کرد که دوباره بازنده انتخابات هیأت رییسه بهارستان شد.
اکنون جریان راست سنتی با استفاده از لیدرهای خویش محمدرضا باهنر قصد برهم زدن موازنه و معادله به سمت خود دارد تا با گروکشی و درگیری کلامی رسانه های با لیدرهای جریان اصلاحات عباس عبدی، سعید حجاریان و... صورت مسأله را پاک کرده و بانیان ناکامی وضعیت موجود را با فرافکنی به گرده جریان اصلاحات بیندازد چرا که در دو سال گذشته و حکمرانی دولت سیزدهم و خالص سازی قوا مردم روزهای پرچالش و سختی را به لحاظ اقتصادی و معیشتی به نظاره و تجربه نشسته اند و هر روز از این باغ بری می رسد و با ریشه ای شدن رانت وفساد کالبد بیمار اقتصاد کشور که سال هاست بیمار بوده و دچار دو آفت رانتیریسم و بیماری هلندی است اوضاع مردم رو به روز با افزایش افسار گسیخته قیمت ها، افزایش تورم، افزایش ضریب جینی و افزایش شاخص فقر و فلاکت بد و بدتر از روزها و ماه های قبل می شود و دولت هم با گفتار درمانی و عوض کردن وزراء قبل از استیضاح بوسیله مجلسی که همسو با او شده است سعی در نسخه پیچیدن برای پیکره بیمار اقتصاد جامعه است غافل از اینکه اقتصاد فرمول و معادله است و با شعار و دستور تومورهای آن که به کالبد آن در آستانه متاستاز دادن است درمان نخواهد شد.
بیشتر بخوانید: |
مهندسی معکوس اصولگرایان در سیاست و اقتصاد |
خوش بینی متناقض نمای اصولگرایان و دیپلماسی |
ثبت دیدگاه