امیر مهردادی در گفتگو با گفتمان گفت : مرگ برادرم طبیعی بود / اجازه سو استفاده به بدخواهان نخواهیم داد / جان ناقابل خانواده مهردادی فدای یک‌تار موی رهبری و نظام
22 شهریور 1402 - 12:05
بازدید 359
14
مرگ پاسدار بازنشسته محمد مهردادی از واقعیت تا سناریوی کشته سازی؛

خبرنگار ما در گفتکو با دکتر امیر مهردادی برادر مرحوم محمد مهردادی به چرایی مرگ آن مرحوم ،تعلقات ،مطالبات و شیوه مرگ پرداخته که در ادامه می خوانید. گفتمان: پس از مرگ مهسا امینی در مقر گشت ارشاد در پاییز سال گذشته ،کشور رویدادهای تلخی را پشت سر گذاشت ،رویدادهایی از جنس اعتراضات و بر […]

پ
پ

خبرنگار ما در گفتکو با دکتر امیر مهردادی برادر مرحوم محمد مهردادی به چرایی مرگ آن مرحوم ،تعلقات ،مطالبات و شیوه مرگ پرداخته که در ادامه می خوانید.

گفتمان: پس از مرگ مهسا امینی در مقر گشت ارشاد در پاییز سال گذشته ،کشور رویدادهای تلخی را پشت سر گذاشت ،رویدادهایی از جنس اعتراضات و بر هم ریختگی نظم شهرهای مختلف که امنیت ملی کشور را دستخوش مخاطراتی نمود.

اتفاقاتی تلخی که هزینه های امنیتی ،اقتصادی و اجتماعی فراوانی را به کشور تحمیل نمود و متعاقب آن با میدان داری رسانه های برون مرزی و معاند و با مدیریت و صحنه گردانی چهره های معلوم الحال، از هر فرصتی برای روشن نگه داشتن شعله آتش ناامنی ها سناریوهایی متعددی را در دستور کار قرار داد.

پروژه کشته سازی امنیتی ماه های پس از این اتفاقات یکی از سناریوهای خطرناکی بود که با هدف بر انگیختگی احساسات مردم هر از چند گاهی بر خروجی رسانه ها و شبکه های مجازی معاند نقش می بست ،اما همواره با روشنگری و تبیین دامنه های آن ،اهداف مستتر در آن ناکام و مسیر در پیش گرفته را به بن بست می کشانید.

هر چند منکر مشکلات متعدد معیشتی و اقتصادی مردم نبوده و معتقدیم دستگاههای مسوول بمنظور جلوگیری از پیوند معترضین به وضعیت اقتصادی بعنوان یک حق برسمیت شناخته در نظام های مردمسالار با تیم های جستجو گر ناامنی ،تخریب و براندازی سیاسی گامهای جدی و محکمتری را برای رفع آن بردارند .

اما بطور قطع با تبیین واقعیت های میدانی و تبیین برنامه ها و اهداف طراحی شده در اتاق های فکر برهم زننده نظم و آسایش عمومی میتوان مسیرهای ترسیم شده را بدرستی شناخت و از تحمیل هزینه های پیش گفته شده به کشور جلوگیری به عمل آورد.

مسیرهای مخربی که در طول یکسال گذشته هر از چندگاهی تحت عنوان کشته شدگان امنیتی از سپهر رسانه ای و شبکه های برون مرزی سر بیرون آورده و گردانندگان آن مساعی خود را بر بهره گیری سیاسی و امنیتی از مرگ طبیعی شهروندان بکار بسته اند

متعاقب همین رویکردهای مخرب است که در استان ما نیز تیم های بهره بردار سیاسی و امنیتی بیکار ننشسته و فرصت مرگ طبیعی برخی افراد را به نام کشته شدگان امنیتی برجسته سازی کرده و به اصطلاح رایج ماهی گیری در آب گل آلود را جستجو می کنند.

بر همین اساس ،چند روز پیش مرگ یک هم استانی به نام محمد مهردادی سرهنگ پاسدار بازنشسته در مقابل مقر سپاه پاسداران ،بهانه ای شد تا فرصت طلبان با طراحی و سناریو سازی مشابه مرگ یک هموطن در مقر پلیس ،در آستانه رویدادها تلخ پاییز سال گذشته ،مرگ این هم استانی را بهانه تهییج مردم قرار دهند

هرچند شیوه و چرایی مرگ نظامی بازنشسته مرحوم محمد مهردادی آنچنان شفاف است که جا را برای هرگونه ابهام آفرینی تنگ نموده است ،اما با این وجود بر آن شدیم تا در گفتگو با بستگان آن مرحوم واقعیت ها ،نکات و چرایی مرگ وی را تشریح نماییم

از اینرو خبرنگار ما در گفتکو با دکتر امیر مهردادی برادر مرحوم محمد مهردادی به چرایی مرگ آن مرحوم ،تعلقات ،مطالبات و شیوه مرگ پرداخته که در ادامه می خوانید

خودتان را معرفی کنید و کمی از خانواده اتان بگویید:

امیر مهردادی هستم ،فرزند سردار شهید حسین مهردادی ،۸ برادر و یک خواهر و بنده فرزند ششم خانواده هستم .
بنده دارای دکترای روانشناسی و از خانواده بزرگ فرهنگیان هستم که افتخار معلمی و خدمت در معاونت های متعدد و مدیرکلی آموزش و پرورش نصیبم شده و در حال حاضر نیز بعنوان مشاور یکی از سازمان های وابسته به وزارت آپ مشغول به خدمت هستم

از پدر شهیدتان سردار حسین مهردادی هم بگویید :

شهید حسین (پدرم) یکی از فرماندهان اطلاعات و عملیات سپاه غرب کشور بود .سال ۵۹ که جنگ تحمیلی شروع شد پدرم به اتفاق سه پسر ارشد خانواده ( محمود ،محمد و حاج علی ) در همان سن نوجوانی برای دفاع از خاک میهن و انقلاب اسلامی روانه جبهه های نبرد شدند .

محمود بعنوان بسیجی و محمد و علی نیز در کسوت پاسدار رسمی و بعنوان فرمانده جنگ تا پایان جنگ در رده های عملیاتی سپاه از کیان کشور دفاع کردند .
چنانچه سن دیگر فرزندان هم اقتضا می کرد قطعا ما هم در رکاب پدر عازم جبهه های حق علیه باطل شده و عمر خود را دفاع از کیان مملکت و ارزشهای انقلاب می کردند.

از شهادت پدرتان بگویید :

سردار حسین مهردادی از نیروهای زبده و فرماندهان اطلاعات و عملیات بودند که تا زمان شهادت ،در اغلب عملیات های شناسایی عقبه دشمن بعنوان جلودار در خاک دشمن حضور فعالی داشت که همین اطلاعات آنان در موفقیت آمیز بودن عملیات آزادسازی مهران نقش بسزایی داشت.

شهید حسین به اتفاق سه فرزند در عملیات والفجر۳ در منطقه پاسگاه دراجی حضور داشتند که در حین انجام ماموریت هدف شلیک گلوله مستقیم تانک دشمن قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

جالب اینجا بود که پدرم که همواره باعشق به امام حسین و ولایت در جبهه های نبرد حضور داشت ،همچون ارباب خود سر از تن جدا به آرزوی دیرینه خود رسید

آنگونه که حاج آقا سلطانی در خاطرات شهادت پدرم نقل می کنند ،در زمان شهادت ایشان شایعه شده بود که حسین به اتفاق یکی از فرزندانش به شهادت رسیده ،اما بعدا متوجه شدیم که فقط ایشان به شهادت رسیده و فرزندانش پس از پایان عملیات جهت فاتحه پدر به منزل مراجعه کردند

اگر خاطره ای از پدر شهیدتان دارید بفرمایید نقل کنید:

همانگونه که گفتم خانواده ما یک خانواده رزمنده سپاهی بودند و همواره سفارش پدرم سه چیز بود : نماز اول وقت ،تبعیت از ولایت فقیه و دفاع از مملکت ،ناموس و مردم .
من به تبعیت از برادران همواره سعی کرده ایم که این وصیت پدر را بعنوان سه اصل مهم در زندگی پیاده نماییم و این وصیت همیشه مورد اهتمام خود و دیگر برادرانم خصوصا مرحوم محمد بوده است .

به اذعان فرماندهان جنگ‌، دفاع از خاک آنچنان برای پدر اهمیت داشت که هنگامی که از بالای ارتفاعات مشرف بر مهران به شهر نگاه می کرد ،گریه می کرد و با بغض می گفت چرا باید شهر ما در دست دشمن باشد و باید شهر مهران را از دشمن پس بگیریم.

حاج محمود برادر بزرگترم نقل می کرد که قبل از عملیات والفجر ۳ پدر پیشم آمد و گفت : شب گذشته امام به خوابم آمده و یک گردن آویز الله را به من هدیه کرده و یقین دارم در این‌عملیات شهید خواهم شد
فلذا از من خواست مراقب فرزندان خردسال باشم که در خط امام و ولایت قرار داشته و به وصیت پدر عمل کنند.

از سه برادر رزمنده ات هم کمی بگویید :

همانطور که گفتم با آغاز جنگ پدر به اتفاق سه برادر بزرگ ترم یعنی محمد ،محمود و علی عازم جبهه ها شده و به عضویت سپاه پاسداران در آمدند
محمود جانباز ۳۰ درصد و محمد و علی هم از جانبازان پر افتخار سپاه هستند .
نکته جالب اینجاست حاج علی یا وجود سن کمی که داشت مربی آموزشی بود و به آموزش نیروهای بسیجی اعزامی به جبهه مشغول بود ،ایشان در عملیات کربلای یک مجروح شد اما هیچوقت جبهه و جنگ را رها نکرد و تا پایان جنگ حضور داشت

آقای دکتر از دیگر برادرتان مرحوم محمد مهردادی که اخیرا فوت شد بگویید :

محمد از سال ۵۹ وارد عرصه جبهه و جهاد شدند ،۱۷ سال سن داشت که بعنوان پاسدار به عضویت سپاه پاسدارام در آمد .

ایشان در حوزه پدافند و بکارگیری موشک های دوش پرتاب تخصص و تبحر بالایی داشت و مدتی نیز بعنوان مسوول پدافند هوایی غرب کشور به خدمت مشغول بودند.

محمد با وجود اینکه فرمانده پدافند هوایی بود اما بدلیل زبدگی و شجاعتی که داشت خود در صحنه مقابله هوایی با هواپیما و بالگردهای دشمن نقش اساسی ایفا می کرد

شجاع ،نترس و عاشق امام حسین بود ،همین عشق به امام حسین و توسل همیشگی به حضرت فاطمه زهرا باعث شد که مداح خوبی هم باشند و روضه خوان حضرت سید الشهدا شوند.

شهادت می دهم که محمد هیچوقت از نماز اول وقت غافل نشد و حتی نماز شب خود را ترک نکرد

آنگونه که در خاطرات همرزمانش آمده است در منطقه عملیاتی مهران زمانی بالگردهای دشمن خط پدافندی رزمندگان را آزار می داد ،محمد با شجاعت توانست با استفاده از موشک دوش پرتاب سهند ۳ ،این بالگردها را تار ومار کند

همرزمانش نقل می کردند که در عملیات والفجر ۳ محمد با توپ ضد هوایی ۲۳میلی متری متحرک نیروهای دشمن مستقر در ارتفاعات مهران را شجاعانه مورد هدف قرار داد و چگونه شجاع و نترس ،تخصص خود رد در دفاع از حیثیت و خاک کشور بکار بست

محمد در چه سالی و با چه درجه ای بازنشسته شد ؟
محمد تا پایان جنگ‌ بعنوان پاسدار رسمی در جبهه ها حضور فعالی داشت ،زمان تصوسب اعطا درجه به پاسداران ،ایشان درجه سرهنگ دومی را کسب کرد و با درجه سرهنگی نیز بارنشسته شد.

از روز فوت ایشان نقل کنید،چگونه فوت شدند؟

دوشنبه هفته گذشته به اتفاق برادر بزرگترم و خانواده به منظور شرکت در پیاده روی اربعین عازم نجف شدیم ،در مسیر کربلا از سوی فردی بنام قاسمی از همکاران محمد ،پیامی ارسال شد که برای محمد اتفاقی افتاده است.

سپس با ایشان تماس گرفتم و گفت که امروز محمد جهت پیگیری امور اداری مرتبط با بازنشستگی به مقر سپاه در تهران مراجعه کرده اما متاسفانه در همانجا دچار عارضه قلبی شده اند.

که بلافاصله بهداری سپاه با استفاده از آمبولانس او را به یکی از مراکز درمانی سپاه اعزام و بمنظور نیاز به خدمات درمانی بهتر به یک بیمارستان مجهز ارتش منتقل می شوند که متاسفانه در بیمارستان فوت نمودند

البته فرصت را مغتمم می شمرم که از پیگیری ها و همکاری همکارانش در سپاه ایلام و تهران خاصه سردار شاکرمی ،سرهنگ نصراللهی و پاسداران قربان زاده و مداحی که از ابتدای وقوع عارضه تا زمان فوت و انتقال جسد به ایلام همراهی و همکاری داشتند قدردانی و تشکر نمایم.

همچنین جا دارد به ویژه از پیگیری ها و دستورات سردار سلامی فرمانده کل سپاه ،سردار فدوی و آقای قادری که به نمایندگی از سردار سلامی در مراسم تشییع و تدفین مرحوم محمد حضور یافتند تشکر بنمایم

اخیرا و بدنبال فوت مرحوم محمد برخی رسانه های معاند و شبکه های اجتماعی مخالف نظام از کشته شدن ایشان سخن گفته اند ،شما چه صحبتی در این خصوص دارید؟

ذات دشمن دشمنی است و کسی نمیتواتد این ذات را تغییر دهد، بنابراین دشمنان همیشه دنبال وارونه سازی قضایا بوده تا از آن برای تحقق اهداف و دشمنی خود بهره گیری کنند و مرگ محمد هم دستاویزی شد برای سو استفاده که الحمدالله چون طرفشان خانواده رزمنده ،سپاهی و ولایتمدار مهردادی بود در رسیدن به اهداف شوم خود ناکام ماندند.

چرا که خانواده مهردادی همان خانواده دهه شصت است که برای دفاع از ارزش های انقلاب و خاک وطن جوانی خود و سر پدرشان را پیشکش کردند ،خانواده مهردادی جزیی از سپاه است بنابراین خود را جدای از نظام و خانواده سپاه نمیداند

از اینجا می گویم تا فرصت طلبان بدانند که خانواده شهید مهردادی جان ناقابلی دارند که آن را فدای رهبری ،ولایت ،نظام ،مردم و خاک پاک میهن می کنند و آنان نمی توانند از فوت طبیعی یک رزمنده دوران دفاع مقدس و پاسدار انقلاب برای پیگیری اهداف شوم خود استفاده ابزاری کنند و باید بگویم آنان دچار اشتباه محاسباتی شده و بار کج آنان هرگز به مقصد نخواهد رسید

درست است که جنگ تمام شده اما برای خانواده سردار شهید حسین مهردادی و فرزندانش هنوز راه دفاع از انقلاب و ارزشهای نظام بسته نشده است ،به کسانی که ناآگانه دنبال مشکل سازی برای کشور و نظام هستند اعلام می کنیم ؛ برای دفاع از کشور و انقلاب هیچ مسامحه ای نداریم و هر لحظه نیاز پیدا شود ،سلاح بدست گرفته و برای دفاع لحظه ای درنگ نخواهیم کرد ،چرا که در رگ های ما خون غیرت سردار حسین در جریان است.

توصیه شما به مردم چیست ؟

از مردم می خواهیم ،مراقبت به خرج دهند و هوشیار باشند و در دام نیرنگ و فتنه های منافقین ،گروهک های تجزیه طلب کومله و …قرار نگیرند
همین هایی که رنگ و لعاب عوض کرده و ظاهر فریبنده حقوق بشری و دفاع از مردم ایران بخود گرفته اند روزگاری از هیچ خیانتی بر علیه مردم ما فروگذار نبودند.

مردم ما نباید فراموش کنندکه همین افراد پرادعای فریبکار ،در هشت سال دفاع مقدس چگونه برای رزمندگان ما کمین می کردند و برای یک مشت دلار و خوش رقصی برای صدام ،گوش بریده رزمندگان را هدیه می دادند

حال چگونه است اینها دایه مهربانتر از مادر شده و با ژست دفاع از حقوق مردم ایران می خواهند با فریبکاری و وارونه سازی حقایق از مرگ طبیعی امثال محمد برای اهداف شوم خود بهره گیری کنند؟

از مردم می خواهیم که هواسشان به این جماعت باشد و گول دغل کاری آنها را نخورند چرا که اخبار انتشار یافته از سوی کانال ها و شبکه های اجتماعی آنان دروغی بیش نبوده و در آن هیچ خیری برای مردم ایران متصور نیستیم .

مگر همین جماعت نبودند که با برگزاری محافل و گعده هایی در خارج از مرزها کشورهای غربی را برای تحریم همه جانبه کشور و فشار مضاعف بر مردم ترغیب می کردند ؟

مگر اینها نبودند با برگزاری میتینگ ها ونشست ها و با همراهی ورشکستگان سیاسی و رانده شدگان از ملت ایران مسیر فشار بر مردم ایران را هموار می کردند ؟

اگر راست می گویند از مردم مایه نگذارند ،بیایند داخل کشور حرف بزنند و با تحریک جوانان و نوجوانان بیش از این بر کشور هزینه تحمیل نکنند

به مردم خوب و فهیم توصیه می کنیم که مواظب داعشی های وطنی وخارجی باشند ،درست است که در کشور مشکلاتی از جنس معیشتی و اقتصادی بر آنان فشار وارد می کند ،اما بطور قطع دولتمردان مسیری را برای رفع آنها خواهند یافت ،اما یادشان نرود که بخشی از همین‌مشکلات نتیجه تلاش های همین‌گروهک هاست که با اطلاعات نادرست و بهانه های حقوق بشری بر کشور تحمیل کرده اند

و سخن پایانی در خصوص مرگ محمد و هدف رسانه های معاند همچون طرح شبهه مراسم ختم قبل از تشییع و تدفین ؛

به هرحال مردم ما می دانند که هر منطقه با هر سنت و فرهنگ‌مجزایی مراسم فاتحه اجرا می کند ما رسم داریم که در روز تدفین فاتحه را هم برگزار می کنیم و اصلا شبهه معنایی ندارد.

ما روز تشییع پیکر محمد ، مراسم فاتحه برگزار کردیم و روز بعد مراسم یادبودی در مسجد برگزار شد که همرزمان محمد حضور یافته و سخنرانی داشتند از خاطرات همرزم‌مرحومشان گفتند.

سخن پایانی من این است ؛ محمد طرفدار نظام و تابع محض ولایت فقیه بود ،کسی در نزد محمد جرات تعرض به ساحت ولایت را نداشت .

فرهنگ دفاع از ولایت در وجود وی نهادینه شده بود و این فرهنگ زمانی نهادینه شد که پدر به قربانگاه شهادت رفت .

ما به سپاه و بسیج افتخار می کنیم ،افتخار می کنیم که آنان همچون کوهی استوار ور دفاع از نظام و وطن محکم ایستاده و با بدخواهان اجازه تعرض نداده و نمی دهند

ما هم بعنوان جزیی از خانواده سپاه هرگز به هیچ فرد یا گروهی اجازه اهانت یا تخریب سپاه را نخواهیم داد.

همگی ما جان ناقابلی داریم که آن هم فدای یک تار موی رهبری انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی می کنیم.

حرف پایانم این است که مردم بدانند تا آخر و تا پای جان پای نظام ایستاده ایم و از خدا می خواهیم مرگمان را شهادت در راه میهن و نظام قرار دهد .

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.