گفتمان، طاهر جمشیدزاده: سوالهایی که در دانش روانشناسی مطرح میشود با همه جوانب زندگی آدمی سر و کار دارد؛مثلاً میپرسیم شیوه فرزندپروری والدین شما چه اثری در شیوه فرزندپروری خود شما دارد؟ یا بهترین نحوه عملکرد مدیرعامل یک تیم ورزشی مثل پرسپولیس با کادر فنی و سرمربی تیم چگونه باید باشد آیا مدیرعامل میتواند حداقل انتظارات مورد نظر کادر فنی را برای قهرمانی برآورده سازد؟ آیا استعفای سرمربی سرخ پوشان ناشی از عملکرد ضعیف و پاک کردن صورت مسأله بوسیله مدیرعامل پرسپولیس بوده است؟!
آیا مردها هم میتوانند به خوبی زنان از نوزادان مراقبت کنند؟ آیا میتوانید در خواب هیپنوتیزمی تجربه تلخی را با جزئیات بیشتری به خاطر آورید؟
فشار روحی روانی ناشی از استعفای سرمربی سرخپوشان در تعطیلات نیم فصل چه تاثیری بر دستگاه ایمنی و اعصاب و روان بازیکنان و ایجاد بحران در پرسپولیس دارد؟
آیا با آوردن سرمربی جدید و حل نشدن مصائب و مشکلات موجود و چالش تازه عدم انطباق و هماهنگی بازیکنان با کادرفنی تازه در تیم پرسپولیس میتوان بر مشکلات موجود فائق آمد؟!
روانشناسان ورزشی با کمک آنالیزور و پزشک تیم ها و آزمایشات بافتی و فیزیولوژیستی بازیکنان سعی میکنند به این پرسشها و پرسشهای بسیاری از این گونه پاسخ دهند؛برای همین قضیه است که وجود یک روانشناس ورزشی مجرب و کارکشته در کنار تیمهایی نظیر پرسپولیس، استقلال، سپاهان، تراکتور،ملوان و… لازم است؛ روانشناسی در عین حال از طریق تأثیری که بر قوانین و سیاست گذاریها در تیمهای ورزشی دارد بر زندگی و کیفیت و کمیت بازی بازیکنان و بازدهی قوی یا ضعیف عملکرد آن ها در طول فصل مسابقات نیز اثر میگذارد.قوانین مربوط به کیفیت بازی بازیکنان،مسئولیت پذیری بازیکنان در میدان مسابقه، حرف شنوی از کادرفنی و انجام کارها و سلسله تمرینات تخصصی خواسته شده از هر بازیکن، رفتار بازیکنان، عدم پرخاشگری بازیکنان، اخلاق و ادب بازیکنان همه از نظریهها و پژوهشهای روانشناختی اثر میپذیرند؛برای مثال قوانین مربوط به خشونت غیرعمد همراه هیجان طی ۴۵ سال اخیر در میادین فوتبال دستخوش تغییرات چشمگیری شدهاند؛ زیرا پژوهشها نشان داده که بسیاری از اعمال هیجانی توأم با خشونت غیرعمد که در گذشته در میادین فوتبال انحراف حساب میآمدند اینک اعمالی به هنجار به شمار میآیند به این معنا که بسیاری از بازیکنان به آنها دست میزنند و فدراسیون فوتبال جهان(FiFA) هم در این راستا دستورالعمل ها و قوانین تازه ای با آوردنVAR« کمک داور ویدیویی» از چند سال پیش برای به حداقل رساندن ضریب اشتباهات داوران و عدم اشتباهات و خطاهای فاحش بازیکنان تعبیه و چاره اندیشی کرده است که با اینکه این تکنولوژی تازه نقاط قوت و ضعف هایی دارد ولی در بهبود و عملکرد بازیکنان و کیفیت مسابقات و بهترشدن آن ها اگرچه ممکن است به مذاق و ذائقه خیلی از مربیان، بازیکنان، باشگاه ها و کشورها ممکن است سازگار و خوشایند نباشد تأثیر بسزایی داشته است.
با توجه به اینکه روانشناسی بر بسیاری از وجوه زندگی ما و من جمله بازیکنان اثر میگذارد شایسته است حتی کسانی که در پی کسب تخصص در این رشته نیستند آگاهی مختصری از این دانش پویا داشته باشند. گذراندن یک درس مقدماتی در روانشناسی و یا یک کلاس کارگاهی و آموزشی در تیمهای لیگ برتر فوتبال ایران هم به بازیکنان کمک میکند که بفهمند چرا کادر فنی و مربیان به شیوه و تاکتیک های معینی میاندیشند و عمل میکنند و هم در بازیکنان دانش و بصیرتی نسبت به نگرش ها و واکنش های خودشان در زمین فوتبال ایجاد می کند و این خطای شناختی را که مگر مریض هستیم که روانشناس بالای سر تیم باشد به حداقل ممکن و صفر می رساند.
علاوه بر اینها چنین درسی یا کلاس کارگاهی و آموزشی بازیکنان را آماده میسازد تا ادعاهایی را که به نام روانشناسی عنوان میشود ارزیابی کنند و در میدان مسابقه نتیجه عملی آن را مشاهده کنند.
روانشناسی را میتوان چنین تعریف کرد بررسی علمی رفتار و فرایندهای ذهنی؛ این تعریف موضوعهای بسیار بسیار متنوعی را در بر میگیرد. رویکرد رفتاری یحیی گل محمدی به فرایندهای ذهنی او هیچ ارتباطی ندارد و حتی رفتارگرایان معاصر هم کاری به فرایندهای ذهنی میانجی بین محرک و پاسخ(S-R) ندارند؛شناخت رفتار مدیرعامل پرسپولیس با فرایندهای ذهنی مانند ادراک، یادآوری،استدلال، تصمیمگیری و حل مسأله سر کار دارد؛که در مورد آخر یعنی حل مسأله متأسفانه مدیر عامل سرخپوشان در نیم فصل با سرپوش گذاشتن بر روی صورت اصلی مسأله نتوانست حداقل انتظارات کادرفنی در زمینه جذب یک مهاجم تخصصی ششدانگ را برآورده سازد.
تکانه و چالش خداحافظی یحیی گل محمدی با تیم پرسپولیس دارای قدرت اثرگذار فراگیری است که تبعات منفی اثرگذار آن تا مدت ها به بازیکنان منتقل میشود و بار روانی مضاعفی را ایجاد میکند و شیرازه تیم بزرگ پرسپولیس را با بحران اساسی مواجه خواهد کرد که با آمدن آلترناتیو و جایگزین دیگر مشکل صعب سرخپوشان مرتفع نخواهد شد و باید با برآوردن انتظارات نسبی کادرفنی فعلی آن را حل و فصل کرد.
وقتی سخن از روانشناسی ورزشی به میان میآوریم در واقع با چگونگی تفکر و احساس مردم درباره جهان اجتماعی فوتبالیست های مورد علاقه خویش یعنی شناختهای هیجانی و عواطف ورزشی آنها سر و کار داریم؛در فوتبال در واقع اصطلاح نفوذ ورزشی به معنای تلاش مستقیم و عمدی برای تغییر دادن باورها و نگرشهایی است که افراد جامعه؛ چهره های شاخص فوتبالی مورد وثوق و علاقه خود را چگونه انتخاب کنند.مثلا والدین میکوشند فرزندان خود را وادار به خوردن اسفناج کنند، تبلیغات تلویزیونی میکوشد به ما بقبولاند فلان کالا را بخریم و به تیم مورد علاقه با رنگ قرمز یا آبی در نظرسنجی تلویزیونی رأی بدهیم؛در برابر این قبیل نفوذهای ورزشی و اجتماعی آدم به شیوههای متفاوتی پاسخ میدهد در برخی موارد که روانشناسان آن را متابعت مینامند از درخواستهای نفوذ کنندگان پیروی میکنیم؛ اما الزاماً باورها و نگرشهای خود را تغییر نمیدهیم. مثلاً کودک ممکن است اسفناج بخورد ولی همچنان از آن بدش بیاید،در موارد دیگر قانع میشویم که نفوذ کننده درست میگوید و باورها و نگرشهای خود را نیز تغییر میدهیم؛به این عمل درونیسازی گفته می شود و در بعضی موارد نیز در برابر نفوذ مقاومت میکنیم و احتمالاً حتی طغیان علنی نشان میدهیم؛ اما بسیاری از صورتهای نفوذ ورزشی و هیجانی غیر مستقیم و غیر عمدی است مثلاً صرف بودن با دیگران میتواند به شیوههای گوناگونی مارا تحت تاثیر قرار دهد و تا وقتی تنها هستیم همچنان تحت نفوذ هنجارهای ورزشی و هیجانی قرار داریم یعنی تحت نفوذ قواعد و انتظارات ناآشکاری که به ما از سوی باشگاه تیم مورد علاقه غالب و دیکته میکنند که چگونه باید فکر کنیم و چگونه باید رفتار کنیم و به تیم در نظرسنجی رأی بدهیم.دامنه این قواعد ناآشکار از مطالب پیش پا افتاده و سطحی تا قواعد عمیق و جدی گسترده است. مثلاً هنجارهای ورزشی و هیجانی میگویند چگونه با بازیکنان مراوده و گفت و گو کرده و در صورت ترغیب و قانع سازی به بازیکن سال مورد نظر باشگاه در نظرسنجی رأی بدهیم؛ در آسانسور رو به در بأیستیم و میگویند تا چه حد چشم دوختن به کسی گستاخی به شمار نمیآید، هنجارها در موارد جدیتر میتوانند نژادپرستی، برتریطلبی یا مردم هراسی را در جامعه ایجاد و حفظ کنند.متابعت از دستور یا تقاضا، اغلب بستگی به تبعیت ناخودآگاه از هنجارهای ورزشی و هیجانی ما دارد.
تعامل ورزشی هیجانی و نفوذ ورزشی و هیجانی محور زندگی ورزشی هیجانی آدمی است؛همکاری، نوع دوستی، عشق و رأی دادن به بازیکنان در نظرسنجی های مختلف همگی شامل تعامل و نفوذ ورزشی-هیجانی هستند اما مسائل ورزشی هیجانی عملی از نظریه تاریخی؛ روانشناسان ورزشی اجتماعی را بر آن داشته تا بیشتر توجه خود را روی اثرات منفی نفوذ ورزشی اجتماعی متمرکز کنند. برخی از یافتههای آنها ناراحت کننده و حتی مأیوس کنندهاند؛ اما درست همان گونه که بررسی آسیب شناسی روانی منجر به روشهای درمانی مؤثری شده است.بررسی تعاملهای ورزشی اجتماعی مسأله زا« استعفای غافل گیرانه سرمربی پرسپولیس پس از بازی هفته پایانی نیم فصل با مس کرمان و تساوی با این تیم»نیز منجر به پیدایش شیوههای مؤثرتری برای برآمدن از پس آن ها گردیده و حتی با راهکارهای مناسب و ایجاد چند قطبی در جامعه ورزشی میتوان شیوه رأی دادن به بازیکنان و مشارکت آرا را در نظرسنجی ها بالا برد.مردم اغلب در جمع رفتاری متفاوت با رفتار در تنهایی دارند؛برخی تحلیلگران معتقدند که مردم در موقعیتهایی نظیر انتخابات و حتی انتخاب چهره های سال ورزشی فردیت زدایی میشوند یعنی احساس میکنند باید هویت مستقل و شخصی خود را دخالت داده و به صورتی مستقل در گروه حل شوند و رأی مورد نظر خود را به فلان بازیکن بدهند. آدمی در گروه ممکن است خود را در برخی زمینهها در اقلیت ببیند. این یکی از واقعیتهای زندگی است که بیشتر انسانها با آن خو کرده اند اگر به این نتیجه برسیم که اکثریت منبع اطلاعات معتبرتری است تا تجربه شخصی ما ممکن است نظر خود را تغییر داده و با عقیده اکثریت همسو شده و به بازیکن مورد نظر آنها در نظرسنجی رأی دهیم؛اما خود را در موقعیتی مجسم کنید که در آن اطمینان دارید که نظر خودتان درست است و گروه اشتباه میکند آیا در چنین وضعیتی تسلیم فشار ورزشی اجتماعی شده و با آن اوضاع و احوال همسویی میکنید؟این همان نوع همسویی است که روانشناسان ورزشی اجتماعی به بررسی درباره آن پرداخته اند.
در علم شیمی طبق اصل لوشاتلیه که اکنون در علم اقتصاد و ورزش کاربرد فراوانی یافته است در شیمی دبیرستان میخواندیم وقتی فشاری از بیرون بر یک معادله در حال تعادل وارد آید آن معادله در جهت عکس در جهت جبران واکنش جابجا خواهد شد.« شبیه فشارهایی که به کادرفنی سرخپوشان با تحمیل مهاجمی نظیر نبیل باهویی در دقیقه۹۰ قبل از بسته شدن لیست تیم پرسپولیس و ارسال آن بهAFC از سوی مدیرعامل باشگاه صورت گرفت.» در مواردی که گروه« کادرفنی و مدیرعامل» متفق الرأی نباشند فشار در جهت همسوسازی به مراتب ضعیفتر میشود حتی اگر فقط یکی یا چند تن از همدستان آن ها در تیم متبوع شما با رأی گروه یا جمع مخالفت کند ممکن است میزان همسویی از درصد تصاعدی خوب به شیب سینوسی تنزل و کاهش پیدا کند و این سلسله مراتب به شکست استراتژی تیمی تیم مورد حمایت شما در انتهای فصل با عدم قهرمانی تیم مورد علاقه شما منجر گردد.