گفتمان، طاهر جمشیدزاده: تیم فوتبال پرسپولیس پس از استعفای سرمربی سابق سرخپوشان برای سومین هفته متوالی است که با بحران و چالش اساسی عدم آلترناتیو و جایگزین مناسب یحیی گل محمدی مواجه شده است و پس از صحبت های اولیه محمد دلبری عضو اقتصادی هیأت مدیره باشگاه پرسپولیس در محل کمپ تمرینات تیم ملی عمان با برانکو ایوانکوویچ سرمربی این کشور در جام ملت های آسیا ۲۰۲۴-۲۰۲۳ که چند روزی است با بازی تیم ملی قطر میزبان بازی ها و لبنان و پیروزی ۳ بر صفر قطر آغاز شد دیدار و گفت و گو کرد که قرار شد که برانکو که سابق حضوری ۴ ساله و موفقیت آمیز را در پرسپولیس داشته و گزینه مورد اجماع و استقبال هواداران پرشور و میلیونی پرسپولیس در نظرسنجی ای با بیش از۷۵ درصد بوده،چهارشنبه هفته ای که گذشت به باشگاه پرسپولیس برای قبول کادرفنی سرخپوشان یا رد این پیشنهاد نظر خویش را اعلام کند که او یک روز زودتر و سه شنبه مخالفت خود را برای بازگشت مجدد به پرسپولیس به باشگاه اعلام کرد و خبرها حاکی از این بود که باشگاه پرسپولیس در فاصله سال های۹۵ تا۹۷ دیر کرد جرایم مالیاتی برانکو را پرداخت نکرده که شخصا با پیگیری مدیرعامل سرخپوشان و رفتن او به سازمان امور مالیاتی کشور پنجشنبه گذشته به همراه رضا چلنگر مترجم سابق برانکو که هم اکنون نیز با او رابطه صمیمانه ای برای پیگیری و مرتفع ساختن کارها و موانع او دارد این دیرکرد مالیاتی به طور کامل تسویه شد و مفاصا حساب آن هم دیروز برای برانکو ارسال شد تا در صورت رضایت این سرمربی پس از بازی تیم ملی عمان مقابل عربستان، مدیرعامل سرخپوشان در کوتاه ترین زمان به همراه چلنگر برای جلب رضایت او به قطر سفر کند و به گفته چلنگر که به چشم خود تسویه حساب مالیاتی برانکو را در بازه زمان بسیار فشرده و کمی دیده و این مسأله در فاصله زمانی بسیار کم یک معجزه بوده، با اطلاعی که از خصوصیات اخلاقی برانکو داشته که همواره ایران را کشور دوم خویش قلمداد می کند و دختر برانکو بسیار از مهمان نوازی و فرهنگ دیرینه ایرانی ها استقبال کرده است یحتمل این مسأله به سامان رسیده، رنگ واقعیت به خود بگیرد و دوباره برانکو ایوانکوویچ سرمربیگری سرخپوشان را قبول کند که در این خلال تمرینات تیم فوتبال پرسپولیس از نخستین روز هفته جاری با مربیگری اوسمار برزیلی که دستیار گل محمدی است شروع شده است و حواشی ای هم در اولین تمرین به دلیل استعفای سرمربی سابق و عدم حضور سیدجلال حسینی دیگر دستیار یحیی گل محمدی مشهود و بارز بوده است که می طلبد برای ممانعت از یک بحران کلیدی در تیم پرطرفدار و سرخپوش پایتخت، مدیرعامل و هیأت مدیره پرسپولیس دیگر بیش از این زمان از دست ندهند و تکلیف سرمربی جدید سرخپوشان را تا پایان هفته مشخص و معلوم کنند.
اساسیترین احساساتی که آدمی تجربه میکنند هم شامل انگیزههایی مانند گرسنگی و تشنگی است و هم شامل هیجانهایی مانند شادی و خشم؛ انگیزهها و هیجانها رابطه تنگاتنگی با هم دارند،هیجانها مانند انگیزههای اساسی میتوانند رفتار را فعال سازند و هدایت کنند و ممکن است با رفتار برخاسته از انگیزش همراه باشند. انگیزهها و هیجانها را به رغم شباهتهایی که دارند باید از هم تفکیک کرد و تمیز داد؛یکی از وجوه تمایز آنها این است که هیجانها را محرکهای بیرونی فرا میخوانند و در حالی که انگیزهها منشا درونی دارند. به عبارت دیگر هیجانها را غالباً رویدادهای بیرونی برمیانگیزند و جلوههای هیجانی نیز معطوف همان رویدادها است؛برعکس انگیزهها غالباً تحت تاثیر رویدادهای درونی مثلاً نوعی عدم تعادل زیستی بروز میکنند و طبیعتاً معطوف اشیای خاصی مانند غذا، آب و شریک زندگی در محیط هستند. وجه تمایز دیگر انگیزه از هیجان این است که انگیزه را معمولاً نیاز معینی فرا میخواند. در حالی که محرکهای بسیار زیادی میتوانند هیجانها را فراخوانند برای مثال به پدیدههای بسیار گوناگونی که میتوانند موجب خشم شما شوند فکر کنید؛در عین حال این تمایزها مطلق نیست چنانکه منبعی بیرونی میتواند انگیزهای را فرا خواند. مثلاً منظره غذا میتواند موجب احساس گرسنگی شود به همین ترتیب ناآرامی ناشی از عدم تعادل زیستی مثلاً گرسنگی شدید نیز میتواند،هیجانها را برانگیزد یا باخت تیم فوتبال مورد علاقه شما هم باعث خشم و نفرت شما شود.
با این حال تفاوتهای انگیزش و هیجان از نظر منبع فعال سازی، تجربه فردی و میزان تاثیر بر رفتار درچنان حدی است که ناگزیر باید این دو را جداگانه بررسی کرد؛هیجان در واقع وضعیت پیچیدهای است در پاسخ به تجربههای دارای بار احساسات؛ هر هیجان شدید مثلاً برای تیم فوتبال مورد علاقه شما؛حداقل ۶ مولفه دارد،مؤلفهای که غالباً آن را در مییابیم و میشناسیم تجربه شخصی هیجان است یعنی حالت خلقی یا احساساتی که با هیجان همراه هستند؛واکنشهای جسمانی دومین مؤلفه هیجانی محسوب میشوند.
برای مثال وقتی تیم فوتبال محبوب شما میبازد خشمگین میشوید و ممکن است بی آنکه بخواهید بدنتان بلرزد یا صدایتان را بلند کنید سومین مؤلفه نوع افکار و باورهایی است که با هر هیجان معین همراه هستند و ظاهراً به طور خودکار در ذهن پیدا میشوند.. برای مثال احساس شادی از بردن و پیروزی تیم محبوب خویش در فوتبال غالباً همراه با اندیشیدن درباره علل آن است؛تیم مورد علاقه من پرسپولیس با گل امید عالیشاه موفق شد در دربی فینال جام حذفی استقلال را شکست دهد. چهارمین مؤلفه تجربه هیجانی جلوههای چهره است؛برای مثال:«وقتی از باخت تیم مورد علاقه شما حالت نفرت و انزجار به شما دست میدهد.» احتمالاً در حالی که دهان باز و پلکهایتان نیم بسته است اخم میکنید،پنجمین مؤلفه واکنشهای کلی به هیجان است؛برای مثال هیجان منفی در اثر باخت تیم محبوبتان ممکن است دید شما را نسبت به جهان تیره کند و آخرین و ششمین مؤلفه پیدایش تمایل به دست زدن به اعمالی همسو با آن هیجان است؛ یعنی سلسله رفتارهایی که هنگام تجربه هیجانی رخ میدهند مثلاً خشم ممکن است به پرخاشگری منجر شود؛ با توجه به آنچه که در پی آمد مؤلفههای شور و هیجان عبارتند از:
۱- تجربه شخصی و ذهنی هیجان ۲-پاسخهای جسمانی درونی،به ویژه آنهایی که با دستگاه عصبی خود مختار ارتباط دارند.۳-شناختهای شخص درباره هیجان و موقعیتهای مرتبط با آن ۴-جلوههای چهره ۵-واکنشهای شخص به هیجان ۶- گرایش به اعمال معین
هیچ یک از این مؤلفهها به تنهایی گویای حالت هیجانی نیست، بلکه ترکیبی از همه آنها است که هیجان معینی را به وجود میآورد. علاوه بر این هر یک از این مؤلفهها ممکن است بر دیگر مؤلفهها اثر بگذارد برای مثال ارزیابی شناختی شما از بحران کنونی پرسپولیس و معرفی نشدن سرمربی در نیمکت تیم با شروع تمرینات از ابتدای هفته جاری برای نیم فصل دوم؛میتواند هیجان خاصی در شما ایجاد کند و اضطراب و دغدغه شما را بیشتر کند.
مثلا اگر فکر کنید مدیرعامل پرسپولیس سعی دارد شما را مغبون کند احتمال دارد خشمگین شوید؛اما اگر در حال خشم در چنین موقعیتی قرار بگیرید،ممکن است رفتار مدیرعامل سرخ پوشان را حقه بازی و تقلب قلمداد کنید؛وقتی هیجان شدیدی از قبیل ترس یا خشم راجع به باخت تیم محبوبتان به شما دست میدهد احتمال دارد تغییرات بدنی متعددی نیز احساس کنید از آن جمله است؛ تند شدن تنفس و ضربان قلب، خشکی گلو و دهان، عرق کردن، لرزش بدن و احساس دل آشوبه؛ غالب تغییرات فیزیولوژیایی که همزمان با برانگیختگی هیجانی رخ میدهد ناشی از فعال شدن بخش سمپاتیک دستگاه عصبی خود مختار است که آماده سازی بدن برای اقدام اضطراری را بر عهده دارد. دستگاه سمپاتیک تغییرات زیادی را سبب میشود که البته لزوماً همزمان و با هم روی نمیدهند:
۱-فشار خون و ضربان قلب افزایش مییابد.۲- تنفس تندتر صورت میگیرد. ۳-مردمک چشم فراخ و گشاده میشود. ۴- تعریق افزایش یافته و ترشح بزاق و مخاط کاهش مییابد. ۵ سطح قند خون بالا میرود تا انرژی بیشتری فراهم شود. ۶-به هنگام جراحت خون سریع تر لخته می شود.۷-خون به جای معده و روده بیشتر به سوی مغز و عضلات مخطط میرود. ۸- موهای پوست سیخ میشود و باعث دانه دانه شدن پوست میگردد.در هنگام تماشای هیجان انگیز یک مسابقه فوتبال مهم و حساس دستگاه سمپاتیک آدمی را آماده صرف انرژی میکند، وقتی هیجان فروکش میکند دستگاه پاراسمپاتیک یعنی دستگاه «حفظ انرژی» کنترل را بر عهده میگیرد و انسان را به حالت بهنجار باز میگرداند.
باید توجه داشت که برانگیختگی شدید فیزیولوژیایی مشخصه آن دسته از حالات هیجانی از قبیل خشم یا ترس مثلاً در ورزش هیجان انگیز فوتبال است که طی آن انسان برای دست زدن به عمل مثلاً «جنگیدن یا فرار کردن» از موضع فوق آماده میشود؛نقش این جنگیدن یا فرار کردن در پاسخ به موقعیتهای تهدیدآمیز مشخص و بارز است برخی از این پاسخها ممکن است در مواقع شادی و هیجان نیز روی بدهند توجه شود که در برخی حالات هیجانی مانند اندوه یا ماتم باخت تیم محبوبتان بعضی از فرایندهای بدنی کند میشود؛ وقتی رویداد یا عملی را تجربه میکنیم؛دست به تفسیر موقعیت بر حسب هدفها و بهزیستی خود نیز میزنیم مثلاً در مسابقه تیم فوتبال من پیروز شد و احساس شادی میکنم یا در امتحان موفق نشدم و افسرده هستم،این قبیل تفسیرها ارزیابی شناختی نامیده میشود؛ تفسیر موقعیت به ما کمک میکند تا نوع هیجان احساس شده و شدت آن را مشخص سازیم؛ واکنش کلی به حالت هیجانی در فوتبال این است که آدمی به رویدادهایی که با وضع هیجانی وی همخوان باشد بیشتر توجه میکند و بیشتر همان وضع هیجانی را میآموزد تا رویدادهایی که با حالت هیجانیاش ناهمخوان هستند؛پیامد دیگر اینکه وضعیت هیجانی بر ارزیابی شخص از افراد، اشیاء، تیم مورد علاقه و رویدادهای آینده اثر می گذارد.
وقتی در حالت ناخوشایند هیجانی هستیم در میزان خطرات بزرگ نمایی و اغراق میکنیم؛ اما وقتی در حالت مطبوع هیجانی هستیم خطرات را ناچیز می انگاریم.بنابراین پرخاشگری در فوتبال نمونه بارز به عمل در پاسخ به خشم است؛هرچند ممکن است علت دیگری هم داشته باشد طبق نظریه آغازین روانکاوی پرخاشگری سایقی ناشی از ناکامی است و بنابر نظریه یادگیری اجتماعی پاسخی آموخته شده است. این فرضیه که پرخاشگری حتی در فوتبال یکی از سایقهای اساسی است در بررسیهایی که نوعی شالوده زیست شناختی برای پرخاشگری یافتهاند تا حدودی تأیید شده است؛طبق نظریه یادگیری اجتماعی پاسخهای پرخاشگرانه ممکن است بر اثر تقلید آموخته شده و از راه تقویت مثبت بر فراوانی آنها افزوده شود؛ احتمال بروز پاسخهای پرخاشگرانه تا مواردی که به خاطر پرخاشگری تنبیه شوند؛شواهدی نشان میدهند که دست زدن به پرخاشگری یا موجب افزایش رفتار پرخاشگرانه میشود یا آن را در همان سطح اولیه حفظ میکند مثلاً وقتی به دانشجویان اجازه داده شود بارها به کسی که قادر به دفاع از خود نیست ضربه الکتریکی وارد آورند آنان به تدریج بیش از پیش تنبیهگر میشوند.