نتیجه بررسی چرایی این کینه ورزی بر علیه طبیعت منطقه ما را به دستان پشت پرده ای رساند و آنگونه که ساکنین منطقه و طبیعت دوستان می گویند این رفتار نتیجه یک غارتگری مبرهن و واضح سازمانی است.
گفتمان: بی مقدمه به اصل موضوع ورود می کنم، اما قبل از آن ذکر این نکته ضروری بنظر می رسد که انفال و اراضی ملی دارای تعریف مشخصی است.
ساده ترین تعریفی که برای آن متصوریم این است که انفال و منابع ملی به یکایک ایرانیان تعلق دارد و بر اساس سازوکار سازمانی مشخص وظیفه صیانت از آن بر عهده دستگاهی به نام منابع طبیعی است.
بررسی ساده ای در وضعیت صدهها هکتار از اراضی ملی حدفاصل روستای زنجیره علیا تا شهر شباب و پیرامون آن نمایانگر اتفاقی سیاه و تلخ برای انفال و منابع ملی است.
منابع ملی چسبیده به دامنه کوه لنه که تاریخ آن بیانگر این واقعیت غیر قابل انکار است که این اراضی از بدو خلقت طبیعی بوده و هیچ رستنگاه غیر طبیعی به شکل کشاورزی را در آن شاهد نبوده و اصولا هیچگاه در تملک اشخاص حقیقی قرار نداشته که شاهد تغییر کاربری آن باشیم.
اما متاسفانه حال چنانچه فردی بخواهد به بهانه طبیعت گردی ،تفرج ،کوهنوردی ،پیاده روی یا هر عنوان دیگری پایش به این لوکیشن بخورد ،با تغییر کاربری های بی رویه ای از جنس دیوار کشی ،سنگ چینی ،شخم زنی و خط کشی مواجهه می شود که با هدف تملک اشخاص روبرو می شود.
تغییر کاربری های هدفمندی که در یک سو صدای رنج مترتب بر طبیعت زیبا و بکر این منطقه را بالا آورده و از سویی آه طبیعت دوستانی را موجب شده است که جز افسوس و تالم روحی ،کار دیگری از دستشان بر نمی آید.
نتیجه بررسی چرایی این کینه ورزی بر علیه طبیعت منطقه ما را به دستان پشت پرده ای رساند و آنگونه که ساکنین منطقه و طبیعت دوستان می گویند این رفتار نتیجه یک غارتگری مبرهن و واضح سازمانی است.
بدین شرح که بنیاد علوی که خود را وارث و مالک بلامنازع املاک خلق و خدا بر روی زمین ایران می داند ،چوپ غارتگری بر انفال گذاشته و با تعریف شیوه ای برخلاف سازوکارهای حفظ طبیعت ،مردم را به ایجاد آثار تملک در دامنه کوه لنه ترغیب کرده تا متعاقب آن اراضی فوق را به قیمت گزاف به آنان بفروشند.
صرف نظر از رفتار خلاف قانون بنیاد علوی که البته پیشاپیش باید به این سوال پاسخ دهد که مگر انفال ارث پدری شماست که بر آن چوب غارت زده اید ؟؟ منابع طبیعی هم باید پاسخگوی وقایع تلخ جاری مترتب بر این نقطه باشد.
مسولین منابع طبیعی قدری با خود بیاندیشند که در سال چندین پرونده سازی برای افرادی حقیقی تشکیل می دهند که سالهاست بر روی اراضی کشاورزی موروثی خود کشت و زرع می کنند اما به بهانه قرار گرفتن در دل نقشه ساختگی آنان ،این اراضی انفال تشخیص داده شده اند؟
حال که بنیاد علوی صراحتا بر روی انفال و مراتع این نقطه از چرداول چوب حراج گذاشته است چرا رگ تعصبتان متورم نمی شود و از کسی شکایت نمی کنید؟!
شاید فرضیه پر ابهام قدری قابل هضم باشد که بنیاد علوی بر بخشی از اراضی مسکونی و کشاورزی منطقه تملک داشته که متعاقب آن مشکلاتی هم بر ساکنین تحمیل کرده اند ! اما این سوال را پاسخ دهید که منشا و منبع تملک این بنیاد بر منابع ملی چیست ؟
چرا منابع طبیعی در قبال این حجم از تخریب و تملک اراضی ملی متساصل دیده می شود ؟ آیا نوع تخریب و تملک ها بر اساس اشخاص قابل تعریف است یا واقعا جرات ورود به این مساله را دارا نیستید؟!
منتظر پاسخ مستدل و مستند برای تنویر افکار عمومی هستیم