حمید رسایی در واکنش به حمله موشکی پاکستان به خاک ایران در توئیتی نوشته است که بعد از زدن مقر جیش الظلم در پاکستان، تلافی هماهنگ شده پاکستانی ها محتمل بود؛ اگر دوره حسن روحانی می بود شکی نیست که آقای رسایی و یاران گرمابه و گلستان او کفن پوش به کف خیابان های پایتخت می آمدند ولی حالا در همسویی با خالص سازان سنگ ستبر حمایت از دولت سیزدهم را به سینه می زند و با فرافکنی بارز و مبرهن توپ خویش را به میدان توجیه و پاک کردن صورت مسأله می اندازد که سنگ بزرگ نشانه نزدن است و در این قبیل مسائل ید طولایی دارند.
گفتمان، امین جمشیدزاده: صبح پنجشنبه هفته ای که گذشت نشست بانوان شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی با شعار «زن، مشارکت و تحول حکمرانی» با حضور بانوانی که برای انتخابات مجلس در سراسر کشور ثبت نام کردهاند برگزار شد؛در ابتدای نشست غلامعلی حداد عادل، رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی با اشاره به حضور پرشور بانوان در این همایش خاطرنشان کرد:« تشکر میکنم از همه بانوانی که از راههای دور و نزدیک به دعوت شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی به تهران آمدند.» و در ادامه متذکر شد که موضوع جلسه ما حضور بانوان و خواهران ارجمند در عرصه اجتماعی و سیاسی است و بنده هم در باره این موضوع ابتدا مقدمهای را میگویم.
در دوران تجدد یعنی حدود ۱۵۰ سال پیش که جامعه ما با تمدن غربی آشنا شد،تمدن غربی چند کلید واژه داشت و چند تابلو به دست گرفته بود برای نفوذ در ایران و جامعه ایران و یکی از آنها پیشرفت در صنعت و فناوری بود،یکی مردم سالاری بود و یک تابلوی دیگری هم آزادی بود که در میان این کلید واژهها یکی از تابلوهای غربیها موضوع زن بود و زنان اروپا را به زنان ایرانی به عنوان زنان پیشرفته نشان میدادند؛غربیها از میان همه حضور حیاتی که برای زنان وعده داده بودند آنچه عمدتاً یا غالباً محسوس بود آزادی زن بود؛ در سردر سینماها معلوم بود که زن چه جایگاهی دارد و نظرشان این بود باید از آن استفاده ابزاری شود. اما با آغاز انقلاب اسلامی ما گفتیم که میخواهیم یک الگوی تازهای از حضور زنان در جامعه و خانواده ارائه دهیم و تبلور این موضوع هم در گفتمان امامین انقلاب و پیشرفتهای زنان پس از انقلاب مشهود است.
ما تلاش میکنیم، تعداد زنان در مجلس تناسبی با واقعیتهای جامعه ندارد در ۲۹۰ نماینده مجلس چرا باید تعداد زنان ۱۶ نفر باشد؟ زنان در مسائل غیر از خانواده و مربوط به زنان هم میتوانند با توجه به تخصصشان اظهار نظر کنند. ما باید یک کاری کنیم که افزایش زنان در عرصه قانون گذاری به صورت طبیعی افزایش پیدا کند و زنان تاثیر خودشان را به صورت منطقی نشان دهند؛ تعداد زیادی از بانوان برای مجلس ثبت نام کرده اند، این به یک معنا خیلی امیدوار کننده است و هیچ وقت ما چنین استقبالی برای حضور در مجلس را نداشتیم این نشان میدهد انقلاب صدها هزار زن را بر پایه الگوی اسلامی و انقلابی وارد جامعه کرده است؛ باید میدان را برای تاثیرگذاری زنان باز بگذاریم و تلاشمان این است و تلاش داریم حضور زنان در مجلس آینده بیشتر باشد.
بسیاری از مهمترین باورها و نگرشها احتمالاً در آغاز مبتنی بر همانندسازی هستند؛هر بار که همانندسازی با گروه مرجع تازهای را در پیش میگیریم در فرایند آزمودن مجموعه تازه باورها و نگرشهایی که تجویز میشود ما را درگیر خود، چالش ها و موانع پیش رو و آسیب شناسی و مرتفع ساختن آن ها می کند؛باورهای آدمی در تغییر دائم است و میتواند روز به روز تغییر کند.سال اول دانشکده اغلب همین اثر را بر دانشجویان دارد؛بسیاری از دیدگاههایی که دانشجویان از گروه مرجع،خانواده خود به دانشکده میآورند،با چالش دانشجویان و اعضای هیأت علمی که زمینهها و باورهای متفاوت دارند روبرو میشوند؛دانشجویان اغلب باورهای جدید را با شور و شوق فراوان و اعتقاد راسخ امتحان میکنند و وقتی مجموعهای را مناسب تشخیص نمی دهند آن را کنار میگذارند و باورهای تازهتری را امتحان میکنند، این فرایند طبیعی رشد است.
اگرچه این فرایند در مورد کسانی که نسبت به تجربههای تازه ذهن گشوده دارند، هیچ گاه پایان نمیپذیرد؛اما در دوره تحصیلات دانشگاهی و پیش از آن که شخص، هسته باورهای دائمی خود را شکل داده و باورهای دیگر خود را به آهستگی و با افراط کمتر بر آن بنا نهد شدت قابل توجهی دارد.کار اصلی دانشگاه این است که سبب میشود از باورها و نگرشهای متعددی که شخص میآزماید یک هویت اعتقادی و مرامی برایش تکامل یابد تا او بتواند از همانند سازی به درونیسازی حرکت کند.یکی از مزایای درونیسازی بر تسلیم این است که تغییرات خود حفظ کنندهاند؛ منبع اصلی نفوذ برای حفظ تغییرات انجام شده مجبور به نظارت بر فرد نیست.
بنابراین آزمون درونیسازی ثبات دراز مدت باورها ،نگرشها و رفتارهای ایجاد شده است، آیا اصلاح طلبی حاصل از همانندسازی در دختران دانشجوی اصلاح طلب در دانشگاه پس از بازگشت این دانشجویان به دنیای واقعی نیز پایدار میماند؟! پاسخ مثبت است.در تحقیقات و نظرسنجیهای صورت گرفتهای که از ۲ خرداد ۷۶ به بعد و سپس در دوره دوم ریاست جمهوری محمد خاتمی در مورد دختران دانشجوی اصلاح طلب در دانشگاهها صورت گرفت؛معلوم شد که آنان همچنان اصلاح طلب باقی ماندهاند.
مثلاً در انتخابات ریاست جمهوری دور دوم محمد خاتمی در سال ۱۳۸۰ هجری شمسی ۷۳ درصد از فارغ التحصیلان دانشگاهی ایران چه دختر و چه پسر در مقایسه با کمتر از ۲۶ درصد از زنان و مردان همان سن و همان سطح تحصیلات در سال ۷۶ کاندیدای حزب اصلاح طلبان« محمد خاتمی» را بر احمد توکلی کاندیدای حزب راست افراطی ترجیح داده بودند.
به علاوه،حدود ۶۰ درصد از فارغ التحصیلان دانشگاهی در ایران چه دختر و چه پسر از نظر سیاسی فعال و بیشتر آن ها ۶۶ درصد عضو حزب اصلاح طلبان بودند.هشتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران انتخاباتی بود که پس از یک دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی برای تعیین رئیس جمهوری بعدی در ۱۸ خرداد ۱۳۸۰ با حضور ۱۰ نامزد نهایی برگزار شد؛محمد خاتمی ،احمد توکلی،علی شمخانی، عبدالله جاسبی، حسن غفوری فرد، منصور رضوی، شهاب الدین صدر، علی فلاحیان، مصطفی هاشمیتبا و محمود کاشانی نامزدهای این دوره از انتخابات بودند؛محمد خاتمی با کسب ۲۱ میلیون و ۶۵۹ هزار و ۵۳ رأی از مجموع ۲۸ میلیون و ۸۱ هزار و ۹۳۰رأی مأخوذه برای دومین بار به ریاست جمهوری ایران انتخاب شد.
احمد توکلی مهمترین رقیب اصولگرای او از حزب رقیب سنتی« اصولگرایان» با کسب حدود ۴ و نیم میلیون رأی نفر دوم شد،علی شمخانی با کسب حدود ۷۰۰ هزار رأی نفر سوم شد. ۷ نفر دیگر آرایی کمتر از تعداد آرای باطله داشتند؛ در این دوره از انتخابات بخش تبلیغات تلویزیونی به بخش تبلیغات نامزدها اضافه شد.این انتخابات در فضای پرفراز و نشیبی از سال ۷۶ تا انتخابات هشتمین دوره ریاست جمهوری انجام شد که با حوادث اجتماعی و سیاسی مختلفی، چون قتلهای زنجیرهای، حادثه کوی دانشگاه و ترور سعید حجاریان همراه بود؛ طیفی از اصلاح طلبان خواستار عبور از خاتمی به دلیل عقب ماندن از مطالبات شفاف اصلاحات بودند.انتقادات مکرر اصلاح طلبان به خاتمی تا آنجا بود که یکی از بحثهای روز مطبوعات بحث بر سر این سوأل بود که« آیا خاتمی خواهد آمد.»؟! گزارشهایی از مخالفت با نامزدی دوباره خاتمی از سوی طیف محافظه کار و طیف مخالف مقابل او به گوش میخورد؛به عنوان مثال غلامحسین کرباسچی، دبیرکل وقت حزب کارگزاران سازندگی در جلسه شورای راهبردی دوم خرداد در ۱۳ اسفند ۱۳۷۹ با نامزد شدن دوباره آقای خاتمی با این عنوان که «این وضع به ضرر انقلاب است.» مخالفت کرده بود.
حسن خلیلیان، مشاور وقت وزیر کشور، به هاشمی رفسنجانی فقید از ملاقات خود با مراجع قم گزارش داد که در آن به گفته خلیلیان نظر اکثریت مراجع بر این بود که خاتمی بهتر است نامزد نشود و اینکه خلیلیان نظر مراجع را به خاتمی رسانده است؛به گواهی هاشمی رفسنجانی در جلسهای با حضور واعظ طبسی،احمد جنتی، ناطق نوری، دری نجف آبادی و محمدعلی موحدی کرمانی قرار بر این شد که اگر خاتمی نامزد نشود، جناح روحانیت مبارز نامزدی برای انتخابات ریاست جمهوری پیش رو داشته باشد؛خاتمی در حین ثبت نام در برابر خبرنگاران با «چشمانی گریان» ظاهر شد و اطمینان داد که بر عهد پیشین خود با مردم؛پابرجا است.
وی در حین صحبتهایش چندین بار به خاطر بغض در گلویش و اشک در چشمانش سخنانش قطع شد؛ وی در پایان بیت شعری خواند:« در عاشقی گریز نباشد ز سوز و ساز/ استادهام، چو شمع؛ مترسان ز آتشم.»بعدها از این بخش از ثبت نامش در تبلیغاتش بسیار استفاده شد برخی معتقد هستند؛نحوه حضور وی در روز ثبت نام تاثیر زیادی بر جلب آرای مردم به وی داشت؛برنامههای تبلیغاتی ستاد خاتمی و فعالیتهای رسانه ای کمک زیادی به خاتمی کرد؛ رقیب اصلی خاتمی، احمد توکلی بود وی به نقدهای تند و تیز به دولت خاتمی میپرداخت توکلی با ارائه نظریه ای با عنوان «جمهوری دوم»و با شعار «دولت پاک، برای ملت پاک» وارد رقابت انتخاباتی شد.شعارهای توکلی بیشتر بر محورهای اقتصادی سوار بود. وی در مصاحبه با روزنامه سیاست روز در بیان علت کاندیداتوری خود گفت:« چون اصلاح اقتصاد همت و جرأت لازم دارد.» برنامههای وی «برون رفت از معضلات اقتصادی»؛« راه اندازی تولید» و « مبارزه با فساد و تبعیض» عنوان شد او ارکان جمهوری دوم خود را «عقلانیت و عدالت» معرفی کرد؛فیلم تبلیغاتی خاتمی به وسیله بهروز افخمی با عنوان «استاده ام چو شمع» ساخته شد که از تلویزیون در زمان تبلیغات نامزدها پخش شد.