سیاست داخلی
| 2 هفته قبل

تحلیلی بر انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم/ ماراتون انتخابات به نفع کدام جریان پایان خواهد یافت؟!

گفتمان، علی اصغر اسدی: رویداد تلخ و غافلگیرانه سقوط بالگرد رییس جمهور سیزدهم و شهادت ایشان ،رویداد دیگر سیاسی و اجتماعی از جنس برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری چهاردهم را رقم زد.

انتخاباتی مهم و سرنوشت ساز که چنانچه سر وعده پایانی دولت سیزدهم برگزار می شد نه تنها این حجم از غافلگیری دستگاههای مجری ، نظارتی و طیف های سیاسی را بدنبال نداشت ،بلکه میتوانست متفاوت تر از انتخابات زودهنگام جاری رقم بخورد

به هر تقدیر ،سرنوشت سیاسی و اجتماعی کشور متاثر از این حادثه به سمت و سویی رفت که اینک به شکل برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ظهور و بروز کرده و تمامی فعالین انتخاباتی و جریانات مطرح سیاسی کشور را برای تصاحب قدرت به خط کرده است

با تایید شش گزینه نهایی برای رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری چهاردهم و اعلام اسامی از سوی شورای نگهبان ،رقابت های انتخاباتی از سوی نامزدها و هوادارانشان در و شکلگیری ستادهای انتخاباتی ،رفته رفته فضای جامعه به سمت و سوی انتخاباتی گسیل داده شده است.

همانگونه که می دانید در رقابت های انتخاباتی کشور اعم از ریاست جمهوری ،مجلس شورای اسلامی شوراها ،همواره رقابت برای تصاحب کرسی ها در نهادهای انتخاباتی، بین دو جریان مطرح سیاسی کشور یعنی جریان اصولگرایی و اصلاح طلب وجود داشته و متاثر از رفتار حاکمیت که در یک سو در تایید صلاحیت نامزدها نمود داشته و از سویی دیگر خروجی عملکردها و میزان تحقق شعارها ،همواره شاهد تغییر ریل قدرت به نفع یکی از این دوجریان سیاسی مطرح بوده ایم.

اما با گذشت زمان و در سالیان اخیر بدلیل وقوع برخی رفتارها و اتفاقات سیاسی و اجتماعی ،بدلیل حذف برخی چهره های مطرح سیاسی خصوصا اصلاح طلبان ،حضور آنان در پای صندوق های رای با اما و اگرها و در پاره ای موارد با قهر سیاسی همراه شده است

اما اینک در انتخابات غافلگیرانه ریاست جمهوری چهاردهم قدری تحت تاثیر رفتار شورای نگهبان و شکل گیری ترکیی قابل تامل در رقابت انتخاباتی ،ورق به گونه ای برگشته که بر اساس شواهد حضور این جریان سیاسی در رقابت ها را پررنگ تر از قبل کرده است .

چراکه تا پیش از اعلام رسمی نامزدهای نهایی انتخابات ریاست جمهوری و مشخص شدن ترکیب سیاسی رقابت گنندگان ، بزرگان این جریان حضور خود را به تایید نامزد منتسب به این جریان مشروط کرده بودند.

حضور تک نامزد منتسب به جریان اصلاحات در یک سو ، و از سویی تعدد نامزدهای منتسب به جریان اصولگرایی که دربین سیاسیون به ارنج ۵ به ۱ نامگذاری شده و به شکل گیری رقابت درون حزبی در جریان انقلاب منتج شده ،به تعبیری یک فرصت طلایی را پیش روی جریان اصلاحات گذاشته تا ازطریق بازآفرینی قدرت سازماندهی خود ،فتح قوه مجریه و تصاحب دوباره قدرت را دور از انتظار ندانند.

از اینرو هرچند غیبت چند ساله این جریان در سپهر سیاسی و قدرت این گزاره را پررنگ کرده که شاید در فرصت کوتاه پیش رو نتوانند با فایق آمدن بر برخی اختلافات درونی و تغییر نگاهها به انتخابات و از سویی نیز سازماندهی برای گسیل آرای خاموش به سوی خود این فرصت بالقوه را به فعلیت برسانند ،اما به احتمال قوی وضعیت حاکم بر انتخابات جاری و وضعیت عمومی جامعه بتواند ورق سیاسی را به نفع آنان برگرداند

وضعیت نامزدهای رقابت کننده و چیدمان سیاسی آنان که به شکل ۵ گزینه منتسب به جریان اصولگرایی و انقلاب و یک گزینه منتسب به جریان اصلاحات زمینه ساز این نگاه شده که تا این لحظه کفا ترازوی رقابت ها به نفع جریان اصلاحات سنگینی می کند

چرا که واکاوی میزان آرای سیاسی دو جریان سیاسی مطرح کشور در رقابت های انتخاباتی پیشین بیانگر این واقعیت است که در خوش بینانه ترین حالت ممکن سقف آرای سیاسی جریان اصولگرا بین ۱۳تا ۱۵ میلیون و آرای اصلاح طلبان بین ۱۶ تا ۲۰ میلیون تخمین زده می شود.

از آنجاییکه تا لحظه نگارش این تحلیل ،در بین جریان اصولگرایی یک رقابت آشکار بین آقایان قالیباف و جلیلی شکل گرفته و متاثر از رویداد تصاحب ریاست مجلس این رقابت به اختلاف درون قدرت تغییر شکل داده است در صورت استمرار آن تا روز انتخابات ،صرفنظر از حضور آقایان زاکانی ،پورمحمدی و قاضی زاده هاشمی ،میزان آرای نیروهای انقلاب بین قالیباف و جلیلی سرشکن شده و اصلاح طلبان با حضور خود می توانند با بیش از ۱۷میلیون ،پیروز این رقابت باشند

البته همواره در انتخابات ریاست جمهوری این آرای خاکستری بوده است که با موج آفرینی جریانات قدرت ،کفه ترازوی آرا را به نفع یک جریان سنگین کرده است از آنجاییکه بایستی خاستگاه قاطبه آرای خاموش در شهرهای کوچک و روستاها و مناطق کمتر توسعه یافته شهرهای بزرگ جستجو کرد ،در این دوره عدم برگزاری انتخابات شوراهای شهر و روستا تا حدود زیادی کاهش آرای خاکستری را مشهودتر خواهد کرد

ازآنجاییکه تجربه انتخابات پیشین نشان میدهد که جریان اصلاحات از قدرت سازماندهی و موج آفرینی بیشتری برای تهییج و گسیل آرای خاکستری برخوردار بوده ،حال باید دید بدلیل عدم برگزاری انتخابات شوراها ،تئوریسین ها وجریان مجازی ورسانه ای قدرتمند این طیف تا چه اندازه به ترغیب ارای خاکستری موفق عمل خواهد کرد ؟!

در هر حال تا اینجای کار نقطه قوت جریان اصلاحات ،اختلاف درون حزبی اصولگرایان و تلاش تندروها و میانه روهای این جریان برای تصاحب قوه مجریه است ، آنگونه که شواهد امر نشان می دهد تا این لحظه نه جلیلی و نه قالیباف از عزم خود کوتاه نیامده و با استمرار آن تا روز انتخابات باید پزشکیان را برنده این میدان معرفی کرد .

در ادامه با تغییر چیدمان نامزدها و روشن شدن وضعیت اجماع اصولگرایان بر نامزد واحد تحلیل ها تغییر و به مرور به آن خواهیم پرداخت.

بیشتر بخوانید: به یاد آن هوای تازه ۲ خرداد۷۶
دولت در سایه؟ پس معاون اول و تیم اقتصادی را معرفی کن آقای جلیلی مهندسی معکوس اصولگرایان در سیاست و اقتصاد
اصولگرایی- اصلاح طلبی و جامعه باز و بسته نابرابری سیاسی و افسردگی گل روح اصلاح طلبان