یادداشت سردبیر
| 5 ماه قبل

پایداری ها گرگ هایی در لباس میش

گفتمان، امیرحسین فتاحی: کشور متمدن ایران از لحاظ منابع، فرهنگ، دانشمندان و نخبگان و موقعیت ناب جغرافیاییش جز غنی ترین سرزمین های این کره خاکی است بر هیچکس پوشیده نیست و به همین خاطر همیشه مورد بغض و کینه دشمنان قرار گرفته است.

اینکه ایران عزیزمان از ابتدا تا کنون مورد تهاجم و تجزیه بیگانگان بوده و از هیچگونه جنایت و توطئه ای برای نابودی این سرزمین دریغ نشده است بر کسی پوشیده نیست.

و اینکه ایران مقتدر باید این انتظار را در خود جای دهد که در تیررس دشمنان خارجی قرار دارد و باید همیشه آماده مقابله با توطئه ها و خرابی های آنها باشد.

در طول تاریخ اما اندک کسانی بوده اند از دل سرزمین های خود و از جنس مردمان خود اما همسو با بیگانگان قسم خورده بر ضد ملیت و موجودیت خود اقدام نموده و خسارات جبران ناپذیری را برای سرزمین خود رقم زده اند و ایران همیشه در دل آشوبمان نیز ازین قائده مستثنی نبوده و نیست.

اگر بخواهیم بحث را به ابتدای بر روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی ایران خلاصه کنیم تا به اکنون توصیه تمام بزرگان نظام و بخصوص رهبر فرزانه ما مقابله با توطئه های دشمنان قسم خورده نظام، ایران و مردم وفادارش بوده است و در راس این صف آرایی در مقابله با دشمنان مسئولین و مردم قرار دارند؛ و مهمترین مسیر برای خنثی کردن این توطئه ها با توجه به توصیه های رهبری مشارکت حداکثری در انتخابات و رفتن پای صندوق های رای است.

حال همه آگاهیم که بیگانگان همواره در زمان انتخابات از هیچ تلاش و دسیسه ای برای جلوه دادن مشارکت حداقلی مردم پای صندوق های رای دریغ نکرده اند تا جایی که حتی در انتخابات های اخیر نیز دست به دامان فتوشاپ و گزارش ها و تحلیل های من درآوردی و دروغین برای اندک نشان دادن حضور مردم پای صندوق های رای شده اند.

 اکنون نیز که فشارها و تحریم ها و ستم های آنان باعث بروز مشکلات و مشقت ها برای مردم و نظام شده است و تاثیرش به وضوح مشخص است جای سوال دارد که چرا گروهی در داخل همسو با اهداف دشمنان برای به حداقل رساندن مشارکت مردم در انتخابات از دشمنان خارجی بیشتر تلاش کرده و می کنند.

بله گروهی به نام پایداری ها؛ حلقه ای که خود را وفادار به نظام و انقلاب و رهبری و دلسوز مردم می پندارند اما رفتارها و اعمال آن ها این ادعا را نشان نمی دهد، از سیره پیغمبر می گویند ولی بویی از آن نبرده اند، از سفره مردم می گویند اما خودشان سفره مردم را خالی کرده اند، از مشکلات مردم می گویند اما خودشان ریشه این مشکلات هستند.

اعضای آن منتقدانشان را ملعون خطاب می کنند و باعث قهر آنها با صندوق آرا می شوند سیاست هایشان نیز در راستای همین امر است و بیشترین خسارت ها را همین ها به کشور وارد کرده اند؛ با بالا رفتن از سفارت عربستان و مخالفت با برجام و FATF و مخالفت با رفع تحریم و چوب لای چرخ اصلاح طلب و اصوالگرا گذاشتن و اهانت و افترا به منتقدانشان و حمایت از فیلترینگ و ….

به سفارت عربستان حمله می کنند منجر به رنجی از هزینه های اقتصادی و سیاسی برای مردم و نظام می شوند و راست راست در مملکت می آیند و می روند و نسخه می پیچند و خود را آتش به اختیار می دانند.

جای سوال و بحث دارد که چرا انتقاد از نماینده آنها توهین به ده میلیون رای حامیان آنها است اما اهانت و افترا به نماینده جبهه مقابل آنها صحیح است؟!

چرا نماینده آنها در مناظرات از پاسخ دادن به سوالات نامزد رقیب که همه آن سوال ها به زندگی و معیشت ملت گره خورده بود طفره می رود؟

آیا تهمت زدن و منافق خواندن شخصیت های برجسته و محبوب انقلاب و کشور که در جبهه ها و احزاب مقابل آنها هستند باعث مشارکت حداقلی مردم در انتخابات نمی شود؟

آیا این رفتارهای دلسرد کننده در راستای سیاست های مشارکت حداقلی نیست؟

آیا این تنگ نظری ها و خودخواهی ها مشارکت حداقلی را به همراه ندارد؟ آیا این منش و رفتارها، سیاست پایداری ها برای به حداقل رساندن مشارکت مردم در انتخابات نیست؟ مردمی که چندین سال است تاوان سیاست ها و دخالت های نابجای آنها در امور مملکت را پس می دهند؟!

مشارکت حداقلی که دشمنان این مرز و بوم چشم به آن دوخته اند؟

مشارکتی که رهبر انقلاب حداکثری آنرا مشتی بر دهان دشمن می دانند و حداقلی آنرا توطئه دشمن!

چرا این گروه برای جذب آرای محمدباقر قالیباف او را مقدس میدانند و منتقدانش را ملعون خطاب می کنند و گویی فقط قصد اضافه شدن آرای کاندید سوم انتخابات به آرای خودشان را دارند و در عمل مایل به حضور قشر بیست تا سی میلیونی مردمی که در دور اول پای صندوق رای نیامده اند نیستند؟

چرا نیستند؟ زیرا قشری که پای صندوق رای نیامده است در واقع همان قشری است که با صندوق آرا بخاطر سیاست های غلط همین پایداری ها به اصطلاح قهر کرده اند و پایداری ها اگر بخواهند برای بدست آوردن رای این قشر تلاش کنند به در بسته خواهند خورد پس یقینا دل به آرا کاندید سوم بسته اند و ترس از مشارکت حداکثری دارند.

جای سوال دارد که پایداری ها از تطهیر ملت سخن می گویند و از مشارکت حداقلی خرسند هستند آیا این تطهیر همان جدا کردن ۱۰ تا ۱۵ درصد حامیان خودشان است؟ مابقی قشر عظیم مردم چه سرنوشتی برایشان رقم خواهد خورد؟ باید بمیرند یا بروند؟

آیا قدرت طلبی خودشان را بر مشارکت حداکثری مردم که اعتباری برای نظام است ارجح می دانند؟!

بله؛ پایداری بودن یعنی در عمل مخالف مشارکت حداکثری.

براستی این همه تناقض و پارادوکس را چگونه جا انداخته اند؟!

بیشتر بخوانید:
چرا اصولگرایان نگران مذاکره و تنش زدایی دولت با آمریکا هستند؟ / همه پست ها تقدیم شما؛ منافع مردم را لگدمال نکنید!
دوزیستان سیاسی برجامی ایران و آمریکا