گفتمان، طاهر جمشیدزاده: سرانجام پس از یک سیکل و دوره چهار ساله دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا که از سال۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ سکاندار کاخ سفید بود و در انتخابات نوامبر۲۰۲۰ گوی و میدان را به رقیب همتای دموکرات خویش- جوبایدن رئیس جمهور فعلی آمریکا- واگذار کرد و سلسله حوادث و اتفاقاتی از جمله تسخیر کنگره ایالات متحده بوسیله هوادارانش را در ششم ژانویه۲۰۲۱ رقم زد؛ دوباره در انتخابات۵ نوامبر۲۰۲۴ میلادی«۱۵ آبان۱۴۰۳» با قاطعیت برخلاف نظر قاطبه تحلیلگران و تئوریسین سپهر سیاست آمریکا و نظام بین الملل و همچنین برعکس شدن نظرسنجی ها که کامالا هریس رقیب دموکرات او را پیشتاز می دانستند و در ۷ ایالت کلیدی و چرخشی میدان نبرد رقابت ترامپ و هریس را شانه به شانه و فشرده ارزیابی می کرد ولی درنهایت دونالد ترامپ رأی هر ۷ ایالت کلیدی و چرخشی را تمام قد از آن خود کرد و با اختلاف فاحشی بر کامالا هریس پیروز شد و باعث شد که رقیب او پس از چند روز سکوت در انظار عمومی و رسانه ها بألاخره عیان و ظاهر شود و به صراحت بگوید که آمریکا در دوره جدید در تاریکی فرو می رود و این کلید واژه سخنان کامالا هریس سه روز پس از پیروزی رقیب او- دونالد ترامپ- است که نشان می دهد که حزب دموکرات را در چالشی بهت انگیز و تعجب برانگیز قرار داده است که فکر نمی کردند به همین راحتی و در همان ساعات اولیه شمارش آراء این طور رکب و رودست بخورند و خلاف نظرسنجی ها دچار این شکست بزرگ تاریخی پس از نوامبر۲۰۱۶ و پیروزی دونالد ترامپ که برابر هیلاری کلینتون اتفاق افتاد، از نو این رخداد به قول مارکس که گفته است تاریخ دو بار تکرار می شود بار نخست به صورت تراژدی و بار دیگر به صورت طنز؛ در هر دو بار به شکل تراژدی برای دموکرات ها بوقوع بپیوندند و آن ها را به فکر آسیب شناسی اساسی ساختاری در حزب خویش و بازنگری در عقاید و باورهای خود برای احیای پرقدرت دوباره در انتخابات نوامبر۲۰۲۸ وادار کرده و برانگیزد.
اقتصاد سیاسی شاخهای از علوم اجتماعی است که قوانین مربوط به تولید، توزیع، درآمد، ثروت و اثرات آن را در مراحل مختلف رشد و توسعه جامع بشری مورد بررسی قرار میدهد. اقتصاد سیاسی بین المللی که تحت عنوان اقتصاد سیاسی جهانی نیز قلمداد میشود؛ رشته ای دانشگاهی در علوم اجتماعی است که روابط بینالمللی را در کنار اقتصاد سیاسی بررسی، تجزیه، تحلیل و آنالیز میکند. اقتصاد سیاسی بین المللی به عنوان یک موضوع میان رشتهای از دیدگاهها و زمینههای مختلف که مهمترین آن ها علوم سیاسی و اقتصاد به همراه جامعه شناسی، تاریخ و مطالعات فرهنگی است بهره میجوید. دیدگاههای موجود در برداشت اقتصاد سیاسی بینالملل عبارت است از:
۱- مکتب لیبرالی ۲- مکتب واقع گرا« ملی گرا یا مرکانتالیسم که ترامپ طرفدار این دیدگاه اقتصادی است.»
۳- مکتب مارکسیسم؛ اولی بر دکترین سازماندهی و مدیریت اقتصاد بازار به منظور دستیابی به کارایی رشد اقتصادی و رفاه فردی استوار است؛ در این سنت در رابطه اقتصاد و سیاست، استقلال اقتصاد مطرح است ولی در دومی این نظریه که فعالیت اقتصادی به طور کلی باید تابع هدف اصلی ساخت دولت قوی باشد، در این سنت در رابطه اقتصاد و سیاست، اصل با سیاست است. در سومی و آخری یا همان مکتب مارکسیسم این نظریه مطرح است که سیاست هویت مستقلی ندارد و صرفاً بر پایه اقتصاد شکل میگیرد.
اقتصاد اصلیترین دغدغه رأی دهندگانی بود که روز سهشنبه ۵ نوامبر ۲۰۲۴ میلادی-۱۵ آبان۱۴۰۳ هجری شمسی- برای انتخاب رئیس جمهور بعدی آمریکا پای صندوقهای رأی رفته بودند. بر اساس نظرسنجی گالوپ از هر ۱۰آمریکایی برای ۸ نفر اقتصاد در اولویت است. ترامپ در جریان رقابتهای انتخاباتی تلاش کرد نهایت بهرهبرداری را از این دغدغه رأی دهندگان تصاحب کرده و برباید. دونالد ترامپ در کمپین انتخاباتی در ایالت ویسکانسین به صراحت گفته بود من بهای انرژی شما را کاهش میدهم، میلیونها، میلیون فرصت شغلی ایجاد میکنم و کمترین مالیات را بر شرکتها خواهم بست. ترامپ در کنار این وعدههای رنگارنگ و پوپولیسم عوامفریبانه، از هیچ فرصتی هم برای زیر سوأل بردن رقیب همتای سنتیاش و عملکرد اقتصادی رقیب « کامالا هریس» فروگذار نکرد و باز در یکی از کارزارهای انتخاباتی راجع به همتای دموکرات خویش گفته بود« هریس کاملا شکست خورده است، ۵۰ هزار فرصت شغلی تنها در سال گذشته از دست رفته است؛ تولید در رکود است، صدها هزار آمریکایی به بیکاری وابسته هستند و طبقه کارگر در آمریکا نابود شده است.» دونالد ترامپ همچنین در وعدههای انتخاباتی خود اعمال تعرفههای تهاجمی بر واردات ۳ تریلیون دلاری آمریکا از جمله مالیات ۱۰ تا ۲۰ درصدی بر همه کالاهای خارجی و مالیات ۶۰ درصدی بر واردات از چین را هم از قلم نینداخت.
ولی شهروندان عادی ایالات متحده در پاسخ به این شعارهای انتخاباتی به صراحت میگویند که اینها همه وعده و وعید است و کسی در عمل نمیداند،چقدر از این وعدهها عملی خواهد شد. بسیاری از رأی دهندگان آمریکایی با امید بهبود شرایط اقتصادی پای صندوقهای رأی رفتند و اقتصاددانان، البته چندان به تغییر وضعیت در کوتاه مدت امیدوار نیستند و بر این باور هستند، اینکه انتظار داشت که قیمت خیلی از کالاها افزایش پیدا کند؛ با وجود اینکه راهبرد دونالدترامپ، بازگرداندن خطوط تولید به ویژه کارخانهها به داخل آمریکا است در آینده ای نه چندان دور و در بازار و در میدان عمل در یک بازه ۶ ماهه تا یک سال آتی در پیکره اقتصاد جامعه آمریکا مشخص خواهد شد.
ثبت دیدگاه