جامعه شناسی بازی ایران و استرالیا /حماسهٔ ملبورن و تراژدی ملال‌انگیز ما
08 آذر 1403 - 19:56
بازدید 7
0
به یاد ۸ آذر ۱۳۷۶ و فراتر از فوتبال حالا حماسهٔ ملبورن به یک نوستالژی تبدیل شده، نه فقط به خاطر گذشت زمان، که به خاطر تکرار ناپذیری آن. مردم ما بعد از آن روز، دیگر چنان روز باشکوه و شادی را تجربه نکردند.
نویسنده : فاطمه عباسی منبع : عصرایران
پ
پ

گفتمان زاگرس:حالا بیست‌و‌هفت سال از آن روز خاطره انگیز می‌گذرد. از ۸ آذر سال ۱۳۷۶ و بازی تاریخی ایران و استرالیا که به «حماسهٔ ملبورن» شهرت دارد.  اما چه رازی مهمی در پس این نام‌گذاری وجود دارد؟

این بازی فقط یک نوستالژی فوتبالی یا بازی نوشتالژیک نیست بلکه در درون خود شمایلی از شکوه یک استراتژی را هم بازنمایی می‌کند. به این معنا که ناامید نشدن و به نبرد خود ادامه دادن می‌تواند تراژدی را به حماسه تبدیل کند؛ به یک پیروزی با‌شکوه.

واقعیت این است که بازی خاطره‌انگیز و تاریخی ایران و استرالیا تنها یک بازی یا اتفاق فوتبالی نبود و نیست بلکه می‌توان به آن به مثابه یک رخ‌دادِ اجتماعی نگریست و ذیل جامعه شناسی فرهنگی تحلیل کرد و آن را بررسید.

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های این رخ‌دادِ ورزشی- اجتماعی، ظهور و شکل‌گیری «شادی‌های جمعی» یا «کارناوال‌های شادی» بود که بعد از به یک آیین اجتماعی پس از پیروزی‌های تیم ملی در ایران تبدیل شد؛ به یک شادی خیابانی.

بستر تاریخی حماسه ملبورن در شکل‌گیری این آیین جمعی و کارناولی شدن شادی را نباید دست‌کم گرفت و چه بسا بتوان آن را حاصل تغییر و تحول اجتماعی‌یی دانست که بعد از دوم خرداد همان سال در جامعه ایران شکل گرفت و به نقطه عطفی در شادی‌های خیابانی نبدیل شد.

پیش از آن نوعی انسداد اجتماعی در بروز شادی‌های عمومی و خیابانی وجود داشت که بعد از دوم خرداد ۷۶ و برآمدن محمد خاتمی این امکان به وجود آمد مردم بتوانند به ابراز احساسات در فضای عمومی و کوچه و خیابان دست بزنند. مثلا در خیابان دست افشانی کنند و اصلا برقصند و شادی خود را فریاد بزنند.

بعدها این کارناوالی شدن شادی در  انتخابات ریاست جمهوری هم تکرار شد و طرفداران کاندیداهای پیروز، به شادی پس از پیروزی نامزد خود در انتخابات در خیابان‌ها و میدادن به شادی کارناوالی دست می زدند.
خود محمد خاتمی در دوره دوم ریاست جمهوری اش اولین نفری بود که هوادارانش که طیف غالب رای دهندگان را تشکیل می دادند برای پیروزی او جشن خیابانی گرفتند. این پیروزی چنان همدلی و اتحادی بین مردم از یک سو و ملت- دولت از سوی دیگر ایجاد کرد که نیروی انتظامی هم در همراهی با شادی مردمی با آنها همراه و در شادی آنها شریک شد.

گویی همه اقشار و سطوح و طبقات اجتماعی ذیل پرچم ایران و غرور ملی به وحدت و یگانگی رسیدند و با شکوه‌ترین شکل اتحاد و اقتدار ملی را به نمایش گذاشتند. اتفاقی که دیگر بعد از آن تکرار نشد تا حماسه ملبورن به یک رخداد بی تکرار در تاریخ اجتماعی معاصر ما بدل شود.

در واقع حماسه ملبورن در دو ساحت رخ داد: یکی در زمین بازی و دیگری در خیابان‌ها که زمینه های تاریخی مثل چرخش گفتمان سیاسی بعد از دوم خرداد در شکل گیری و بروز و ظهور آن نقش داشت.

این نشان می‌دهد نسبت معناداری بین نظم سیاسی و گفتمان غالب آن و کنش‌مندی های اجتماعی در جامعه وجود دارد. همچنین چقدر شادی جمعی می‌تواند به ایجاد هم‌دلی و هم‍بستگی ملی یاری رساند و شکاف‌های اجتماعی را پر کند.

با تلاش فوتبالیست‌ها و استراتژی‌های والدر ویرا سرمربی برزیلی تیم ملی، تراژدی شکست به حماسه پیروزی، به حماسه ملبورن تبدیل شد. حالا حماسه ملبورن به یک نوستالژی تبدیل شده، نه فقط به خاطر گذشت زمان، که به خاطر تکرار ناپذیری آن.

دریغا که مردم ما بعد از آن روز، دیگر چنان روز باشکوه و شادی را تجربه نکردند.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.