سیاسی
| 5 روز قبل

” مقابل مردم نمی‌ایستم … نمی‌توانم اجرا کنم”؛ وقتی نایستادن و نتوانستن هم ستودنی می‌شود

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- “رییس جمهور پزشکیان امروز تأکید کردند قانون عفاف و حجاب را نمی‌توانم اجرا کنم. چون برای مردم مشکل ایجاد می‌کند. من در مقابل مردم نخواهم ایستاد.”  این پیام را محمدجعفر قائم‌پناه معاون اجرایی رییس جمهوری و نزدیک‌ترین دولت‌مرد به او غروب چهارشنبه نیمه اسفند ۱۴۰۳ در شبکۀ ایکس منتشر کرد.

در وهلۀ اول نحوۀ انتشار پیام مهم بود و در مرتبۀ بعد کسی که پیام را گذاشته تا نقل قول را دقیق بدانیم. جدای سمت – معاونت اجرایی- قائم پناه رفیق ۴۰ سالۀ رییس جمهوری است و شفاها هم نگفته بلکه با دقت مفاد آن را تنظیم کرده و خبرگزاری‌های اصول‌گرا هم بازنشر کردند.

وجه سوم استناد او به بند ۹ سیاست‌های کلی نظام است که جای چون و چرا برای مدعیان سینه‌چاک باقی نمی‌گذارد. بندی که دربارۀ قانون‌گذاری و قانون‌نویسی سه ویژگی برشمرده است: “قابل اجرا باشد، معطوف باشد به نیازهای واقعی و موجب جلب مشارکت حداکثری مردم شود “ در حالی که قانون حجاب و عفاف نه قابل اجراست (چون نمی‌توان به خاطر افتادن شال زنان و دخترکان دست در جیب مردم کرد و صدای مردم بیش از این درمی‌آید) و نه معطوف است به نیازهای واقعی مردم (و جز آن سی‌چهل نفر که مقابل مجلس بساط تعیین کرده‌اند و خود را فرستادۀ خداوند تصور می‌کنند کسی دنبال آن نیست و ملت سرگرم زندگی خود و در واقع نگران فرداشان هستند) و نه تنها موجب جلب مشارکت حداکثری مردم نمی‌شود که مردم را متنفر می‌کند و (افتضاح انتخابات مجلس در اسفند ۱۴۰۲ از حیث نرخ مشارکت به بار می‌آید).

تا به حال هیچ‌کس مانند جعفر قائم پناه در رد این قانون بی‌ربط به چنین بندی استناد و در واقع آن را کشف نکرده بود و واقعا یک برگ برنده رو کرده است.  ‌دکتر پزشکیان هم البته نگفته اجرا نمی‌کنم بلکه گفته نمی‌توانم اجرا کنم. در جمله بعد اما نگفته نمی‌توانم مقابل مردم بایستم. اینجا گفته در مقابل مردم نخواهم ایستاد. بدین ترتیب آن “نمی‌توانم” نه نشانۀ ناتوانی که از سر اراده است.

با اعلام صریح رییس جمهوری وزیر کشور هم طبعا و سرخود نمی‌تواند بگوید من اجرا می‌کنم. چون اولا هنوز ابلاغ نشده ثانیا سردار مؤمنی از جنس و سنخ نمایندگان نویسنده این  قانون  نیست و جامعه‌شناسانی که گاهی با او نشست دارند از حُسن سلوک و دیدگاه مثبت و وفاداری او به رییس جمهور پزشکیان می‌گویند.

زمان اعلام نظر رییس جمهور هم قابل توجه است. از یک طرف سه روز بعد از رأی مثبت به استیضاح وزیر اقتصاد و واداشتن معاون راهبردی رییس جمهوری به ترک دولت که جماعت پایداری خصوصا آن جوان انقلابی‌تر از همه -زیاده حس فتح و ظفر داشتند و می‌پنداشتند حال که دو گل درون دروازۀ دولت کاشته‌اند موسم آن است که با جمع آوری امضا برای ابلاغ و اجرای قانون حجاب دنبال گل سوم بروند اما با شوت/ توییت قائم‌پناه توپ و دروازه‌بان کنج دروازه نشستند…. البته فعلا و اگر رییس جمهوری بر سرِ نایستادن بایستد و بتواند که همچنان بگوید که نمی‌تواند!

از سوی دیگر دو روز قبل از نماز جمعه اعلام شده و می‌دانیم امام جمعه‌ها هر هفته سه سوژه تکراری دارند: اولی علیه مذاکره است و دومی همین حجاب زنان و سومی هم مخالفت با آزا‌دسازی فضای مجازی رفع فیلترینگ و اگر دولت دست دوستان خودشان نباشد به یاد گرانی و تورم هم می‌افتند در غیر این صورت به خوردن اشکنه توصیه می‌کنند و همان سه فقره اول را پی می‌گیرند و چه علاقه ویژه یا دارند به فیلتریتگ و توقیف و محدودیت و  باید دید فردا علیه توییت موضع می‌گیرند یا نه.

با این حساب بعد از آن سخن صریح که رییس جمهوری در دفاع از وزیر خود گفت اینجا هم صراحت به خرج داده تا کسانی از توصیه به استعفا به خاطر حذف ژنرال‌های کابینه دست بردارند. جان کلام همین است: من مقابل مردم نخواهم ایستاد.

نصف مردم که در انتخابات تیرماه ۱۴۰۳ شرکت نکردند. ( در مرحله اول ۶۰ درصد شرکت نکردند و در مرحله دوم ۵۰ درصد). از آن نصف هم باز نصف شان به مسعود پزشکیان رأی دادند. بنا بر این اکثریت مردم با اجرای این قانون که برخی از بندهای آن واقعا مضحک است و نه توجیه عقلی دارد و نه دینی موافق نیستند و این ربطی به باور به حجاب ندارد. این که شما موز دوست داشته باشی متفاوت است با این که به زور بخواهی به همه بخورانی.

مردمِ پزشکیان البته با مردمِ پایداری تفاوت دارد. مردمِ پزشکیان همین مردم‌اند که ما در کوی و خیابان با باورها و پوشش‌های مختلف می بینم و مردمِ پایداری همان ۵ تا ۸ درصد واجدان شرایط که از همه می‌خواهند مثل آنان فکر کنند و بپوشند.

پزشکیان به جای استعفا به خاطر بسته شدن راه مذاکره مستقیم یا حذف اعضای مؤثر دولت موضع صریح اتخاذ کرده و گفته نمی‌تواند اجرا کند. یعنی اگر می‌توانید اجرا کنید خودتان اجرا کنید.

فکر و ذکر او این است که چگونه قیمت سوخت را بالا ببرد تا اولا حوادث تلخ در پی نداشته باشد ثانیا بر اقلام دیگر اثر منفی بر جای نگذارد یا برای آب و برق در تابستان چه فکری کند یا پول بلوکه شده ۶ میلیارد دلاری در قطر را چگونه آزاد کند. آن وقت در این وانفسا و به قول مادربزرگ هاگیرواگیر راه بیفتد دنبال زنان و دختران کم‌حجاب و بد‌حجاب و شل‌حجاب و بی‌حجاب؟

معلوم است که زیر بار نمی‌رود چون آن‌گاه خواهند گفت در انتخابات تأیید شد تا همه گرفتاری‌های بازگشت ترامپ را بیندازند گردن او یا به دست او بنزین را گران کنند یا قانون حجاب را به اجرا گذارند.

نوع پوشش به سبک زندگی و خواست خود یا پدر و شوهر یا دوستان و شهر و جغرافیای محل زندگی و میزان احساس امنیت و باورها و سن و تاهل و تجرد بستگی دارد و نمی‌شود با باطوم و برگ جریمه فقط آبرو‌ریزی به بار آورد و پزشکیان نمی‌خواهد رسوایی اجرای آن متوجه او باشد.

مرحوم رییس جمهور سابق از خود حرف مستقلی نداشت و ادبیات رسمی را تکرار می کرد. به خاطر همین در ماجرای مهسا نتوانست موضع مستقل اتخاذ کند. پزشکیان اما ادامه دهنده راه او نیست و به تعبیر آقای پورمحمدی خود آقای رییسی هم اگر بود راه خود را ادامه نمی‌داد.

پزشکیان قراری گذاشته تا به موجب آن بر ناترازی‌ها فایق آید و اگر بخواهند هر روز بساطی راه بیندازند زیر بار نمی‌رود. کافی است الفاظ زشت کیهان در قبال رییس جمهوری پیشین ایران (خاتمی) را به خاطر بیاورد تا ببیند هر چه مماشات کرد گستاخ‌تر شدند و مگر این روزها ندیدیم با دستی که خود او به وفاق دراز کرده چه می‌کنند؟

نگفته اجرا نمی‌کنم تا بگویند تمرد کرده گفته نمی‌توانم و چه نتوانستنِ باشکوهی است این نتوانستن.

بامداد شاعر در یکی از زیباترین اشعار خود زندگی را در چند توان توصیف می‌کند:  توان دوست‌داشتن و دوست‌داشته‌ شدن/ توان شنفتن/ توان دیدن و گفتن/ توان اندُه‌گین و شادمان‌شدن/ توان خندیدن به وسعت دل/ توان گریستن از سُویدای جان/ توان گردن به غرور برافراشتن در ارتفاع شُکوه‌ناک فروتنی/ توان جلیل به دوش بردن بار امانت و  و توان غم‌ناک تحمل تنهایی…

همواره ایستادن و توانستن ستوده شده اما اینجا نایستادن و نتوانستن است که شایسته تحسین اند.

در سکانسی از “سگ‌کشی” و در مواجهه گلرخ با سنگستانی‌ها وقتی فریاد می‌زند به او می‌گویند چرا گریه نمی‌کنی و او می‌گوید: گریه‌هامان را کرده‌ایم. اکنون وقت فریاد است.   پزشکیان هم امتیازات کافی و حتی بیش از حد را اعطا کرده و حالا وقت امتیاز ندادن است. نمی‌گوییم ایستادن چرا که قرار بر نایستادن است. منتها نایستادن در مقابل مردم. مردم خسته و گرفتار که جواد لاریجانی باید برای برای آنان حدود برهنگی ترسیم کند و پیمان جبلی بگوید چه سریالی را ببینند برای‌شان بهتر است  و صدای ربنای شجریان را در ماه رمضان از آنان دریغ کنند و به رغم ادعاها زولبیا بامیه ۴۸ هزار تومانی در سال ۱۴۰۰ را اکنون ۲۰۰ هزار تومان و بیشتر باید خریداری کنند.

مسعود پزشکیان نمی‌خواهد سعید جلیلی بشود. حتی اگر آن جوان که مفتخر است به ساقط کردن وزیر در صحن مجلس بر چهره رییس جمهور بوسه بزند!