گفتمان زاگرس: دیاری که تاریخ را در دل کوهها و سنگها نهان کرده است، سرزمین رازهایی حکشده بر تختهسنگها و کتیبههایی که گویی صدای سالیان دور را به زمزمهای آرام به امروز میرسانند.
از همان خروش نخستین تمدنها تا شور زندگی والیان پشتکوه، این دیار، شاهد داستانهایی بوده که هر سطر آن با خاک، سنگ، و ایمان مردم گره خورده است.
در نقش برجستهها و کتیبههای ایلام، رد قدمهای آشوریان پیدا است؛ طمعی که تا کوههای شرقی فرو رفته و دیاری را به آشوب کشیده است.
در متن استوار سنگنوشتههای والیان، شور خدمت و شکوه روزهای بلند گذشته رخ مینماید و هر کتیبه، کتابی است که زمین با دستهای سختش نگاشته و آسمان بر آن سایه انداخته است.
ایلام، سرزمینی که سنگها هنوز سخن میگویند؛ سخن از باور مردمان، از جنگ و صلح، از عشق به خاک و ایمان به خداوند.
اینجا، هر نقش و نوشته، پنجرهای به تاریخ است؛ تاریخ دیاری که غرورش در سنگها جاودانه آشکار مانده است.
نقشبرجسته و سنگنوشته گُل گُل ملکشاهی
یکی از آثار تاریخی برجسته ایلام که با شکوهی خاص، شکوه تاریخ را به نمایش میگذارد، نقشبرجسته و سنگنوشته گُل گُل ملکشاهی است.
این اثر، یادگاری از هزارههای قبل از میلاد و حمله سلسله آشوری به مناطق ایلام است، کتیبهای با ارتفاع ۱۳۵ سانتیمتر و عرض ۹۰ سانتیمتر که در آن شکل برجسته پادشاه آشوری، با کلاهی مخروطی و ردایی بلند، حکاکی شده است.
او شمشیری حمایل بهدست دارد که نمادی از قدرت و جنگجویی محسوب میشود؛ گرچه تخریب بخشهایی از این اثر، جزئیات را نامشخص کرده است.
در کنار نقش پادشاه، نمادهای الهی مانند هلال ماه مشاهده میشوند که نشاندهنده حمایت آسمانی از او برای پیروزی در نبردهای خونین آن دوره است.
برخی محققان این اثر را متعلق به آشوربانیپال دانستهاند که موجب انقراض نهایی ایلامیان گردید، و برخی دیگر آن را دستاورد سارگن دوم میدانند که نواحی غرب ایران را تصرف کرد.
کتیبه تخت خاتون یا تخت خان
در منطقهی خوش آب و هوای تخت خان، در مسیر ایلام به مهران، سنگنوشتهای مهم به فرمان غلامرضا خان والی نقش گرفته است.
این کتیبه، علاوه بر زیبایی خط، اطلاعات مهمی از تلاشهای عمرانی والی ایلام و همراهانش ارائه میدهد.
این منطقه در دامنه شرقی کوه نخجیر، به دلیل وجود چشمههای آب سرد، شرایط مطلوب برای استراحت و شکار داشت و به عنوان تفریحگاه والیان ایلام شناخته میشد.
نام تخت خاتون، احتمالاً از تعلق خاطر والی به یکی از همسرانش سرچشمه گرفته که بعدها به تخت خان تبدیل شد.
روایتهای حکاکیشده در این اثر، ارزشمندترین اطلاعات تاریخی و اجتماعی ایلامیان را در بر دارد.
کتیبه سنگنوشته حسینقلیخان والی
حسینقلیخان والی، پدر غلامرضا خان، تنها سنگنوشته تاریخی خود را در سال ۱۲۹۴ هجری قمری حک کرده است.
این اثر در نمای جنوبی تختهسنگی بزرگ در شمال شهر ایلام جای گرفته است و ابعاد آن ۲۶۰ سانتیمتر ارتفاع و ۳۲۰ سانتیمتر عرض دارد.
متن سنگنوشته با مضمون ساخت قلعه و باغ حسینآباد، حسینیه، و اقدامات عمرانی در منطقه، بخشی از زندگی اجتماعی و فرهنگی ایلام در دوره والیان را آشکار میسازد.
سنگنوشته « شنه چیر» یا شاه نخجیر
این کتیبه تاریخی در دامنه غربی کوه نخچیر، بخش صالحآباد شهرستان مهران، در محلی موسوم به سرتزن قرار دارد.
کتیبه نخجیر به فرمان غلامرضا خان والی در سال ۱۳۲۷ هجری قمری، به یادبود خرید باغی زیبا در منطقه، بر تختهسنگی بزرگ به ابعاد ۴۵۰ سانتیمتر ارتفاع حک شده است.
استفاده از خط نستعلیق برجسته در این کتیبه، هنر حکاکی و زیباییشناسی دوران والیان را به نمایش میگذارد.
سنگنوشته میمه
در بخش زرینآباد شهرستان ایلام، کنار رودخانه میمه، سنگنوشتهای مهم با خط نستعلیق حک شده است که احتمالاً توسط همان هنرمندی خلق شده که سنگنوشته حسینقلیخان والی را حکاکی کرده است.
این اثر در ضلع شمال غرب تختهسنگی با ارتفاع سه متر و عرض ۲.۵ متر قرار دارد. آغاز این کتیبه با آیه «بسم الله الرحمن الرحیم» و شعری چهار مصرعی زینت یافته است.
کتیبه میمه، فراتر از یک قطعۀ حکاکی شده معمول، پیامآور عشق، ایمان، و فرهنگ دیرین مردمان این منطقه است و ارزش آن همچون سایر آثار ایلام، در روایت تاریخ نهفته است.
سنگنوشتهها و نقشبرجستههای ایلام، گنجینههای بیبدیل تاریخی هستند که هرکدام قصهای از گذشته ساکنان این دیار را در دل خویش جاودانه ساختهاند.
این آثار، نهتنها به لحاظ معنوی، بلکه از دیدگاههای هنری و تاریخی، ارزشمندند و تلاشهایی برای حفظ آنها در حال انجام است.
و اینک، در پایان روایت سنگها و کتیبهها، ایلام همچنان ایستاده است؛ استوار چون کوههایش و رازآلود چون نقشهای حکاکیشده بر صخرههایش.
هر سنگنوشته، آینهای است از تاریخ مردمانی که در تندباد حوادث، ایمان و هویت خود را از دست ندادند؛ مردمانی که ردای تمدن را بر تن این دیار پوشاندند و نقش خویش را در دل زمان جاودانه کردند.
ایلام، گذشتهاش حک شده بر سنگها و آیندهاش در دستان مردمی که هنوز به شکوه ریشههای خود میبالند.
در دل این کتیبهها، نه فقط تاریخ که داستانهای بیپایانی از عشق، مقاومت، و امید موج میزند؛ داستانهایی که زمزمهگر شکوه یک سرزمیناند.
و این سنگها، در گذر هزاران سال، همچون چراغی خاموشنشدنی، راه را برای نسلهای آینده روشن میکنند تا بدانند که چگونه از صخرههای سخت، داستان زندگی و هویت را باید تراشید و حفظ کرد.
ایلام؛ سرزمینی که قلبتپنده تاریخ در سنگهایش جاودان خواهد ماند.
ثبت دیدگاه