گفتمان زاگرس: علی اصغر اسدی– در یک سوی ماجرا ترامپ با روی میز گذاشتن تمام گزینه ها ، به دنبال کشانیدن ایران به پای میز مذاکره است
در سوی دیگر نیز ایران محتاطانه دز حال بررسی چگونگی مذاکره برای عبور از شرایط پیش روست .
با توجه به سخنان شب گذشته ترامپ که هدفی جز تحمیل مذاکره مستقیم و بی واسطه با ایران از آن برداشت نمی شود ، شرایط داخلی و منطقه ای ایران و اوضاع شکننده اقتصادی و اجتماعی آن ، سه سناریوی محتمل را برای این وضعیت متصوریم
۱. سناریوی مذاکره با نتیجه برد-برد (Win-Win)
در این حالت چنانچه تنشهای منطقهای (مانند بحران فلسطین، یمن یا لبنان) به بنبست برسد و طرفهای درگیر به دنبال راهحل دیپلماتیک باشند.
– آمریکا تحت فشار متحدان (اتحادیه اروپا، چین، روسیه) یا افکار عمومی، از مواضع حداکثری خود کوتاه بیاید.
– ایران با استفاده از اهرمهای منطقهای (مانند گروههای مقاومت) و دیپلماسی فعال، امتیازات قابل قبولی به دست آورد (مانند کاهش تحریمها در ازای محدودیتهای موقت هستهای).
در نتیجه مذاکرات می تواند متجر به خروج ایران از انزوای اقتصادی و سیاسی شده و فضایی برای بهبود اقتصاد فراهم و آمریکا نیز از خطر درگیری نظامی مستقیم دور میشود.
با توجه به اختلافات ساختاری عمیق بین دو کشور و نبود اعتماد متقابل این احتمال پایین است و ترامپ تمایلی به دادن امتیازات بزرگ ندارد و ایران نیز بهراحتی از اهرمهای منطقهای نخواهد گذشت
۲. سناریوی مذاکره با شکست و آغاز جنگ:
در این حالت چنانچه ایران شروط ترامپ (مانند توقف کامل فعالیتهای هستهای، پایان حمایت از گروههای منطقهای) را نپذیرد.
– آمریکا با تشدید تحریمها یا اقدام نظامی محدود (مانند حمله به تاسیسات هستهای یا موشکی) ایران را تحت فشار بگذارد.
– ایران با حمله به متحدان آمریکا (اسرائیل، عربستان) یا بستن تنگه هرمز واکنش نشان دهد.
جنگ احتمالی نامتقارن (غیرمستقیم یا محدود) به ضرر ایران تمام میشود، زیرا اقتصاد ایران تحمل درگیری طولانی را ندارد.
نفوذ منطقهای ایران به دلیل تخریب زیرساختها و تضعیف متحدان (مانند حزبالله) کاهش مییابد.
این احتمال قدری از متوسط بالاتر بوده ، اگر مذاکرات به بنبست برسد، احتمال اشتباه محاسباتی یا تشدید تنش وجود دارد. اما دررعین حال هر دو طرف از جنگ تمامعیار هراس دارند.
۳. سناریوی مذاکره از موضع ضعف و پذیرش شروط آمریکا
در چنین حالتی اگر تحریمهای آمریکا اقتصاد ایران را به مرز فروپاشی ببرد (مانند سقوط ارزش ریال، کمبود شدید کالاهای اساسی).
– متحدان منطقهای ایران (چین، روسیه) از حمایت قاطع دست ایران دیت بکشند و یا در ازای امتیازاتی، ایران را تحت فشار بگذارند.
– فشار داخلی (اعتراضات گسترده) نظام را مجبور به انعطاف کند.
در این حالت ایران شروطی مانند توقف غنیسازی یا کاهش حضور منطقهای را میپذیرد تا تحریمها لغو شود.
حاکمیت سیاسی ایران حفظ میشود، اما مشروعیت آن در میان اصولگرایان و بخشی از مردم آسیب میبیند.
هرچند احتمال این سناریو نزدیک به بالاست اما ایران در تاریخ خود (مانند پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در جنگ ایران و عراق) نشان داده که در شرایط بحرانی انعطاف دارد، اما این بار هزینههای سیاسی آن بسیار بالاست.
:small_blue_diamond:چرا ایران ناگزیر به مذاکره است؟
۱. اقتصاد در آستانه فروپاشی:
تحریمهای آمریکا و کاهش درآمدهای نفتی، ایران را به سمت مذاکره سوق میدهد. حتی چین و روسیه نیز نمیتوانند خلأ تحریمهای آمریکا را پر کنند.
۲. تهدید جنگ: ایران از درگیری نظامی مستقیم با آمریکا اجتناب میکند، زیرا توانایی مقابله برابر را ندارد. مذاکره میتواند از جنگ جلوگیری کند.
۳. فشار داخلی و منطقهای: ادامه وضعیت کنونی به معنای تضعیف روزافزون ایران در منطقه (مانند کاهش نفوذ در عراق یا سوریه) و افزایش نارضایتی داخلی است.
اما نباید این نکته کلیدی را از یاد برد که مذاکره لزوماً به معنای پذیرش شکست نیست. ایران میتواند با دیپلماسی هوشمند (مانند مذاکرات موازی با اروپا یا چین) از فشار آمریکا بکاهد.
– احتمال دارد ایران ترجیح دهد تا نتیجه انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا را ببیند و با دولت بعدی مذاکره کند.
در جمعبندی سناریوهای محتمل و کنار هم گذاشتن پازل های مختلف باید گفت ؛محتملترین سناریو ترکیبی از گزینه ۲ و ۳ است: مذاکره با بنبست موقت، تشدید تنشها، و در نهایت پذیرش محدودیتها از سوی ایران برای جلوگیری از فروپاشی اقتصادی.
– احتمال سناریوی ایدهآل (برد-برد) پایین است، مگر اینکه تغییر بزرگی در معادلات منطقهای یا سیاست آمریکا رخ دهد.
ثبت دیدگاه