به گزارش گفتمان زاگرس ، وزارت علوم و تحقیقات همه ساله براساس فعالیتهای علمی و پژوهشی دانشگاه های سراسر کشور را مورد ارزیابی قرار میدهد.
مؤسسه استنادی و پایش علم و فناوری جهان اسلام (ISC) متولی این موضوع است و اخیرا براساس فعالیت دسال گذشته مراکز علمی کشور، این موسسه رتبه بندی و ارزیابی ۱۱۵ دانشگاه دولتی و ۲۱ دانشگاه غیردولتی کشور صورت پذیرفت.
نتایج این ارزیابی در جلسه ۹۸۰ شورای گسترش آموزش عالی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در روز یکشنبه به تاریخ۲۴ فروردین ۱۴۰۴ تأیید شد.
معیارهای جدید رتبهبندی ملی (ISC) در این ارزیابی عبارتند از : دانشگاه ها، در ۶ حوزه آموزش (۲۵ درصد)، پژوهش (۲۰ درصد)، فناوری و نوآوری (۱۵ درصد)، مرجعیت و دیپلماسی علمی و فناوری (۱۵ درصد)، فرهنگی- اجتماعی و دانشجویی (۱۵ درصد) و مدیریت و بهرهوری (۱۰ درصد) است.
ارزیابی اخیر که متعلق به ۳ گذشته و دوره ریاست دکتر آخوندعلی است گویای یک ناکامی جدی در راهبری علمی بزرگترین دانشگاه جنوب غرب کشور در شرف ۷۰ سالگی است.
مدیریتی که این دانشگاه را دانشگاه جانباز می نامید، این دانشگاه را در بدترین شرایط علمی تاریخ دانشگاه تحویل داد.
متاسفانه مدیریت ناکارآمد دانشگاه، علیرغم اینکه دانشگاه چمران اهواز در در میان دانشگاههای جامع با قدمت بالا است ولی مطابق ارزیابی جدید به یکی از ضعیفترین عملکردها در دوران حیات خود تنزل یافته است.
در حالیکه دانشگاههایی با سابقه و ظرفیت مشابه، به مراتب جایگاه علمی بالاتری کسب کردهاند، دانشگاه شهید چمران اهواز با افت کیفی و کمی چشمگیر، از قافله پیشرفت علمی کشور جا مانده است.
این وضعیت را نمیتوان صرفاً به عوامل بیرونی نسبت داد، بلکه نشانهای از ضعف در هدایت دانشگاه، نبود برنامهریزی اثربخش در حوزه پژوهش، و بیتوجهی به سیاستهای جذب، نگهداشت و انگیزش اعضای هیأت علمی است.
مطابق این ارزیابی دانشگاه شهید چمران اهواز در یک سقوط بی سابقه علمی از رتبه ۱۱ برتر کشور به رتبه ۲۰ سقوط کرده و پایین تر از دانشگاه های سیستان و بلوچستان، اردبیل و کردستان قرار گرفته است که سابقه و قدمت بالایی ندارند.
مدیریت سابق دانشگاه بهجای تمرکز بر ارتقای شاخصهای علمی و تقویت زیرساختهای پژوهشی، درگیر رویکردهای غیرکارشناسی، بیثباتی در سیاستگذاری علمی و گاه تمرکز بر آمارهای غیرواقع نهادینه شده است.
عدم توجه به نیازهای واقعی گروههای آموزشی، بیبرنامگی در حمایت از همکاریهای بینالمللی، و سهلانگاری در بهرهبرداری از ظرفیتهای انسانی، پژوهشی و مالی دانشگاه، زمینهساز افول جایگاه دانشگاه شهید چمران اهواز شده است.
تداوم این وضعیت در حوزه پژوهش دانشگاه نهتنها به افت برند دانشگاه در سطح ملی و بینالمللی انجامیده، بلکه اعتماد جامعه دانشگاهی منطقه را نیز خدشهدار کرده است. چرا که ۵۰ درصد سهم ارزیابی های ISC به شاخص های پژوهشی از قبیل بروندادهای پژوهشی، فناوری و نوآوری و همچنین مرجعیت و دیپلماسی علمی و فناوری باز می گردد.
بازگشت به مسیر تعالی، مستلزم بازنگری جدی در ساختار پژوهشی و شکلگیری رهبری علمی مقتدر، آگاه و آیندهنگر است.
سرپرست جدید دانشگاه راه دشواری برای برگرداندن اعتماد علمی به دانشگاه دارد و این سقوط تاریخی به رسیدن به جایگاه یک زمان ده ساله زیاد دارد.