به گزارش گفتمان زاگرس: رفتاری که نشان می دهد گفتمان اصلاحطلبی در ایلام بهجای تبدیل شدن به یک پروژه جمعیِ مبتنی بر اخلاق سیاسی، در مواردی به ابزاری برای پیشبرد منافع فردی و گروهی تنزل یافته است.
در این یادداشت چند محور کلیدی مورد کنکاش قرار می دهیم ؛
۱. تناقض ذاتیِ اصلاحطلبی بدون اخلاق؛
اصلاحطلبیِ فاقدِ نقدپذیری و تحمل اختلافنظر، یک پارادوکس آشکار است.
چگونه میتوان ادعای «تحول در حکمرانی» را داشت، اما کوچکترین نقد درونگفتمانی را با بایکوت یا حذف پاسخ داد؟ افرادی که قدرت تحمل یک نقد معمولی را نداشته و از حربه حذف منتقد از یک تالار گفتگوی محازی بهره گیری می کنند
این رفتار بیشتر یادآور فرهنگ سیاسیِ «انحصارطلبی» است تا اصلاحگری.
۲. اصلاح فردی به مثابه پیششرط اصلاح اجتماعی؛
اصلاح خویشتن پیش شرط و لازمه ورود به اصلاح جامعه است ، اصلاح از «خود» (Self-Reform) کاملاً منطبق بر سنتهای فکریِ اصلاحگرایانه از سقراط تا گاندی است.
اما مسئله اینجاست که بسیاری از مدعیان اصلاحطلبی، «خود» را بینیاز از اصلاح میبینند و اصلاح را تنها در «دیگران» و ساختارهای بیرونی جستوجو میکنند.
این نگاهِ معیوب، اصلاحطلبی را به نوعی «سیاستزدگیِ توخالی» تبدیل میکند.
۳. اصلاحطلبی به مثابه برند، نه عمل
با کاغذی شدن اصلاحات و خلاصه شدن درریک اساسنامه و چند عضو خانوادگی نمیتوان مدعی اصلاح گری جامعه بود
.وقتی یک جریان سیاسی، اصلاحطلبی را تنها در حدِ یک عنوانِ تبلیغاتی یا عضویت خانوادگی تقلیل میدهد، طبیعی است که در عمل شاهد رفتارهای غیردموکراتیکِ حذف رقبا یا ساکت کردن صداهای منتقد باشیم.
این همان چیزی است که آنتونیو گرامشی از آن به عنوان «فلسفه عمل نکرده» یاد میکند.
۴. پرسش بنیادین: اصلاحطلبی برای چه کسی؟
سوال کلیدی نقد ما به رفتار برخی لصلتح طلبان در استان ایلام این سوال کلیدی است
آیا این جریانهای بهظاهر اصلاحطلب، واقعاً در پی تغییرند یا فقط میخواهند جایگاه خود را در ساختار قدرت حفظ کنند؟
وقتی یک گروه هزارنفره اصلاح طلبی حتی تحمل یک جمله انتقادی را ندارد، آیا میتواند مدعی نمایندگیِ خواستهای میلیونها شهروند شوند؟
مخلص کلام اینکه ؛در اصلاحطلبیِ بیاصلاح به نظر میرسد بخشی از جریانهای موسوم به اصلاحطلب، دچار «تله ایدئولوژیک» شدهاند: آنها اصلاحطلبی را نه به عنوان یک فرآیند پویا و اخلاقمحور، بلکه به عنوان یک هویتِ ایستا و انحصاری تعریف میکنند.
در چنین شرایطی، با بررسی رفتار های اخیر برخی اصلاح طلبان در استان ایلام باید گفت که این رفتار به مرحله هشدار نزدیک شده و باید بدنبال راعی برای تعدیل آن بود :
«اصلاحطلبی که از درون فاسد است، چگونه میخواهد جامعه را اصلاح کند؟»
اگر پاسخ این جریانها به نقدهای درونی، حذف منتقدان باشد، باید پرسید: تفاوت آنها با همان شیوههای حکمرانیای که ادعای اصلاحش را دارند، در چیست؟
ثبت دیدگاه