گفتمان زاگرس: هرچند دولت چهاردهم از ابتدا با شعار تعامل با مجلس کار خود را آغاز کرد، اما این تعامل به قیمت حضور وزرایی تمام شد که گاه با خطمشی کلی دولت زاویه داشته و یا برخی از آنها ازاساس مانیفست سیاسی دولت را قبول نداشته و در کوران تبلیغات انتخابات در سبد جریان رقیب قرار گرفته بودند
با این حال، برخی نمایندگان، بهویژه جریانهای تندرو، نه تنها از این تعامل استقبال نکردند، بلکه با فشارهای سیاسی بیامان، مسیر دشوار سازی مدیریت کارآمد کشور را در پیش گرفته اند
تلاش بی امان برای حذف محمدجواد ظریف و پیاده سازی وی از قطار دولت چهاردهم و استیضاح زودهنگام وزیر اقتصاد با بهانهگیری از گرانی و نوسانات ارزی با وجود نقش محدود این وزارتخانه در حل این چالشها و نقش پررنگ گزاره های بیرونی همپون تحریم ها بر اقتصاد کشور ، نشان میدهد که بازیگران اصلی این سناریو بیش از آنکه دغدغه معیشت مردم را داشته باشند، به دنبال تسویهحسابهای سیاسی هستند. این اقدامات را میتوان نخستین پاتکهای مجلس اصولگرا به دولت پزشکیان دانست.
جبهه پایداری و برخی نمایندگان همسو، با بهانهجوییهای مکرر، نه تنها در مسیر تحقق وعدههای دولت مانعتراشی میکنند، بلکه با بزرگنمایی هزینههای جاری وزارتخانهها، تلاش مضاعف خود را بر بی اعتبار سازی دولت در بین مردم معطوف کرده اند
هرچند اسراف و اشرافیگری در هر سطحی محکوم است و باید با آن برخورد شود، اما آیا هزینههای یک یا میلیاردی یک وزیر واقعاً اولویت امروز کشور است؟
مسئله اساسی امروز، مدیریت بحران انرژی است: ناترازی آب و برق، قطعیهای مکرر، آسیب به صنایع و نارضایتی گسترده مردم. وقتی وزیر نیرو به جای ارائه راهکارهای عملی، حل مشکل را در دعای علما جستجو میکند، آیا این نشانه بیکفایتی نیست؟
اگر نمایندگان مجلس دغدغه واقعی مردم را دارند، چرا به جای تمرکز بر مسائل حاشیهای، استیضاح وزیر نیرو را در دستور کار قرار نمیدهند؟
استمرار وزارت فردی که نه توان مدیریت بحران را دارد و نه راهحلی جز توسل به شعارهای غیرکارشناسی ارائه میدهد، تنها به تعمیق بحرانهای ملی و افزایش شکاف بین دولت و ملت منجر خواهد شد.
اگر مجلس به جای بازیهای سیاسی، به دنبال خدمت واقعی است، باید به جای جنگ رسانهای و حاشیهسازی، به سراغ مشکلات ساختاری کشور برود. در غیر این صورت، این ابتذال سیاسی نه دفاع از مردم، که خیانت به آرمانهای آنان است.
ثبت دیدگاه