اخبار ویژه
| 9 ساعت قبل

تریبون‌های بیگانه با وحدت ملی/چرا برخی به نام دفاع از انقلاب، آب در آسیاب دشمن می‌ریزند؟

گفتمان زاگرس ،علی اصغر اسدی :هنوز دو ماه از جنگ ترکیبی آمریکا و اسرائیل علیه ایران نمی‌گذرد؛جنگی که آسیب‌های مادی و معنوی فراوانی برجای گذاشت.

اگرچه نیروهای مسلح ما ضربات سهمگینی بر پیکر دشمن صهیونیستی وارد آوردند، اما آنچه نقشهٔ دشمن را شکست داد و آن را ناکام گذاشت، «اتحاد ملی» و همبستگی کمنظیر میان ملت ایران، شخصیت‌ها و جریان‌های سیاسی بود که آخرین سناریوی دشمن برای نابودی جمهوری اسلامی را بی اثر کرد.
این «وحدت ملی»، که اکنون به مهم‌ترین برگ برندهٔ ایران بدل شده، توجه همه، از دوست و دشمن، را به خود جلب کرده است. وحدتی که کشنده‌تر از هر سلاح تهاجمی و قوی‌تر از هر سامانهٔ پدافندی، کارآمدترین طرح‌های نظامی دشمن را خنثی می‌کند.
این گوهر کمیاب و سرمایهٔ بی‌بدیل—که ضامن امنیت پایدار ملی است—را همهٔ دلسوزان و دغدغه‌مندانِ صیانت از تمامیت ارضی و منافع ملی، باید با تعیین حد و مرزهای رفتاری و گفتاری پاس دارند و از آسیب دیدنش جلوگیری کنند.
بر کسی پوشیده نیست که کشور ما در آتش‌بسی شکننده به سر می‌برد و هر آن ممکن است یک خطای محاسباتی، آتش جنگ را مجدداً شعله ور کند. همین امر به تنهایی برای ایجاد چالش در فضای روانی جامعه و شکل‌گیری رکود و بلاتکلیفی اقتصادی کافی است.
کشور در عمیق‌ترین چالش انرژی تاریخ خود قرار دارد، بحران آب در کمین است، و خاموشی‌های پیاپی برق نه‌تنها جان مردم را به لب رسانده، بلکه با قطعی سه‌روزه در هفته، صنایع را به تعطیلی کشانده است.
در عرصهٔ بین‌الملل نیز تحریم‌های اقتصادی، بن‌بست خفقان‌آوری به اقتصاد کشور تحمیل کرده، فشارهای ناشی از «اسنپ‌بک» روزبه‌روز تشدید می‌شود و چالش‌های بین‌المللی، همچون ابری شوم، بر مرزهای کشور سایه افکنده است.
حال در چنین شرایط حساسی، که کشور با انبوهی از فشارهای داخلی و خارجی دست‌وپنجه نرم می‌کند و کارآمدترین سلاحش تنها «وحدت ملی» است، منطقی‌ترین اقدام برای تصمیم‌گیران و دلسوزان نظام چیست؟
آیا جز این است که باید از هر ابزاری برای حفظ و تقویت این انسجام، امیدآفرینی و افزایش اعتماد مردم به سیستم حکمرانی، برای عبور از این ورطهٔ خطرناک بهره گرفت؟
اما اکنون و درست در همین برهه، شاهد حملات گسترده و چندوجهی جریانی خاص علیه همین وحدت ملی هستیم؛ جریانی که به ظاهر مدعی دفاع از انقلاب و نظام است.
از جمله مصادیق این تهاجمات تخریبی که به انسجام، اعتماد و امید جامعه ضربه می‌زند، می‌توان به تضعیف دولت و اقدامات امیدبخش آن در هفتهٔ دولت، و همچنین حملاتِ سازمان یافته از سوی برخی منابر، صداوسیما و رسانه‌های زنجیره‌ای وابسته به جریان مقابل، به جناح حامی دولت اشاره کرد.
بدیهی است در ساختارهای مردمسالار، احزاب و جریان‌های سیاسی—به عنوان موتور محرکهٔ پویایی جامعه—حق اظهارنظر، ارائهٔ دیدگاه و راهکارهای اصلاحی برای خروج از وضعیت موجود را دارند—حتی اگر این نظرات در تضاد با سیاست‌های کلی نظام باشد.
در جوامع مترقی، حتی برای بهره‌گیری از دیدگاه مردم در حوزه‌های کلانی مثل سیاست خارجی، نظرات جریان‌های سیاسی—به عنوان بازتاب‌دهندهٔ بخشی از جامعه—گاه در سیاست‌گذاری‌ها ملحوظ می‌شود.
اکنون در بن‌بست پیش‌آمده در سیاست خارجی، ممکن است یک جریان سیاسی—که اتفاقاً در جنگ اخیر سهم بسزایی در ایجاد وحدت ملی داشت—نظراتی (مانند ضرورت مذاکره با آمریکا یا تغییر رویکرد در پروندهٔ هسته‌ای) ارائه دهد که هم‌سو با دیدگاه رسمی نظام نباشد.
در چنین شرایطی، اگر واقعاً «وحدت ملی» کلیدی‌ترین ابزار خنثی‌کنندهٔ توطئه‌های دشمنان است، چه ضرورتی دارد که تریبون‌های رسمی (مانند ائمهٔ جمعه و صداوسیما) با واکنش‌های غیرمتعارف و خشن به میدان آیند؟
چرا که این نهادهای فرهنگی و رسانه‌ای، متأسفانه در دهه‌های اخیر، با مواضع یک‌سویه و متضاد با دیگر جریان‌های قانونی کشور، خود بزرگ‌ترین آسیب‌ها را به پیکرهٔ وحدت ملی و اعتماد عمومی وارد کرده‌اند.
اگرچه به نظر می‌رسد بخش‌هایی از بیانیهٔ اخیر اصلاح‌طلبان در زمان مناسبی منتشر نشده و ممکن است قابل نقد باشد، اما مقابلهٔ تند و پرخاشگرانه—و گاهی خارج از چارچوب اخلاق—از سوی تریبون‌هایی که اساسشان بر اخلاق استوار است، نه عاقلانه است و نه در مسیر تحکیم وحدت معنادار خواهد بود.
پایان سخن اینکه ؛با توجه به شرایط حاد اقتصادی،اجتماعی و بین‌المللی که فضای روانی ملتهبی را برای جامعهٔ ایران ایجاد کرده، نگاه و منش تمامی جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای می‌بایست در «چارچوب قرارگاه پدافندی» و در جهت وحدت‌آفرینی باشد.
به همان اندازه که انتشار بیانیه‌هایی با ادبیات حذف نهادهای حاکمیتی می‌تواند به امنیت ملی خدشه وارد کند، حملهٔ هماهنگ شدهٔ تریبون‌های رسانه‌ای و اعتقادی—به عنوان محوران وحدت—علیه یک جریان سیاسی کشور نیز مذموم است و در راستای اهداف دشمن صهیونیستی و تضعیف امنیت ملی معنا می‌شود.
برهمین اساس، بر تمامی دلسوزان و ایران‌دوستان که برای اعتلای کشور و صیانت از نظام اهمیت قائلند، فرض است که با رفتار، مواضع و سخنان سنجیده، از ریختن آب در آسیاب اسرائیل و عوامل داخلی و منطقه‌ای آن پرهیز کنند.