گفتمان زاگرس:تقریباً یکسال از آغاز به کار دولت چهاردهم میگذرد؛ دولتی که با حمایت یک جریان سیاسی مطرح و با شعار رفع دغدغههای معیشتی مردم و چالشهای داخلی و بینالمللی پا به عرصه وجود گذاشت، مردم بدلیل تفاوت نگاه،تفاوت رفتار وسلوک وهمزاد پنداری با شخضی که شباهت های زیادی به آنان داشت ،عنان مدیریت احرایی کشور را برای چهار سال به مسعود پزشکیان واگذار کردند ،تا در مواحهه با چالشهای داخلی وخارجی تغییراتی را در عرصه مدیریت دنبال کنند.
اگر واقعاً دغدغه شما انتصاب مدیرانی توانمند از جنس همراه دولت است، باید منطبق بر آمارها تصمیم گرفت و سخن گفت. اگر هم هدف، منافع فردی است، باید به گونهای دیگر سخن گفت.
اما از بد ماجرا ، روز اول فعالیت او به عنوان رئیسجمهور اسلامی ایران با ترور یکی از فرماندهان جریان مقاومت همراه شد وپس از آن نیز تاکنون کشور درگیر بحرانهایی بهشدت مخرب شده که اساساً شعارهای انتخاباتی او را به حاشیه رانده است.
زیرا شرایط فعلی کشور، ناشی از جنگ نظامی، تحریمهای بینالمللی، تداوم جنگ و فشارهای اقتصادی بر مردم، وضعیتی تحمیلی بر سیاستمداران و مجریان ایجاد کرده که بهطور طبیعی، شعارهای سیاسی و پیگیری تحقق وعدههای نرم رئیس دولت را به حاشیه برده است.
چرا که هرکس با هر تفکری امروز جایگاه پزشکیان را داشت، ناگزیر باید اولویت خود را دفع بحرانهای تحمیلی قرار میداد، نه پرداختن به حواشی از جنس انتصابات یا تحقق شعارهای انتخاباتی.
اما در عین حال، اوضاع در ایلام بهشدت با آنچه در کشور در حال وقوع است، تفاوت دارد.
با گذشت یکسال از عمر دولت، فعالان انتخاباتی همراه دولت، به جای درک شرایط، گذشت و فراهم آوردن بستری برای موفقیت دولت منتج از دیدگاه سیاسی خود، پای خود را در یک کفش کردهاند که ایلام باید بر اساس ساختار ایالتی و منفک از سیاستهای مرکز، آن هم بر پایه خواست و منافع آنان مدیریت شود!
بر اساس این تفکر، اگر نماینده عالی در مسیر تحقق مطالبات فردی و خواست این افراد معدود سیاستگذاری کرد، مدیری همراه و موفق است و اگر سیاستگذاریها در جهت تأمین منافع آنان صورت نگیرد، حتی اگر حافظ منافع عامه مردم باشد، مدیریتی ناموفق قلمداد میشود!
این شاقول و معیاری است که معدود دوستان سیاسی همراه دولت، مبنای ارزیابی عملکردها قرار دادهاند، نه عملگرایی و سیاستهای مدیریتی که در شرایط خشکسالی اعتبارات، بتواند زمینهساز اتفاقات مطلوبی در مسیر توسعه استان باشد.
فتیلههای تخریبگری که به نام نقد، بر اساس سوخت منافع فردی و متأثر از میزان نزدیکی یا دوری نگارندگان به اهداف خود، بالا و پایین میرود! اگر به اهداف خود نزدیک باشند، مدیریت را کاربلد، مردمی و عملگرا میخوانند و اگر احساس کنند قدری از اهداف خود دور شدهاند، بدترین شکل ممکن، مدیریت استان را مورد خطاب قرار میدهند؛ انگار که تحولات تلخ خاورمیانه، جنگ دوازده روزه، بازگشت مکانیسم ماشه و دلار ۱۱۳ هزار تومانی، زیر کلاه مدیریت استان است!
اگر واقعاً این دوستان دغدغه مردم را دارند، باید بدانند که برای مردم اهمیتی ندارد چه کسی و با چه گرایشی مدیر فلان اداره شود، اگر کمترین تأثیر را در زندگی آنان داشته باشد. بلکه باید با فراغت و دغدغهمندانه، پیگیر رویدادهایی باشند که بتواند سنگی از مقابل چرخ زندگی مردم بردارد.
این روزها پس از یک دوره کمای سیاسی و مجازی! دوستان عزیز در حالی مدیریت استان را به خاطر شیوه انتصابات مورد شماتت قرار میدهند که بر اساس آمارها، در استان ایلام فراتر از شعارهای دولت، یعنی وفاق ملی، مدیران در مناصب مدیریتی به کار گرفته شدهاند.
اگر واقعاً دغدغه شما انتصاب مدیرانی توانمند از جنس همراه دولت است، باید منطبق بر آمارها تصمیم گرفت و سخن گفت. اگر هم هدف، منافع فردی است، باید به گونهای دیگر سخن گفت.
اگر دغدغه شما پیروزی جریانی است که برایش زحمت کشیدهاید، باید با زبان آمار صحبت کرد و خروجی را معیار قضاوت قرار داد.
در حالی که دولت چهاردهم شعار مدیریتی خود را وفاق بر اساس شایستگی قرار داده و ۹۵ درصد وزرا و مدیران سازمانها بر این اساس منصوب شدهاند، اما در استان ایلام برخلاف شعار دولت، تاکنون ۹۵ درصد انتصابات اصلاحطلبانه بوده است. پس این تخریبهای هرازگاهی از کدام نیت و هدف سرچشمه میگیرد؟
زبان آمار میگوید:
· استاندار ایلام دو معاون خود را از میان فعالان ستاد پزشکیان و دو معاون دیگر را بر اساس بیلان تخصصمحورانه و با مولفه پذیرش مانیفست دولت انتخاب کرده است.
· تمام مدیران کل ستادی استانداری از میان نیروهای با تجربه اصلاحطلب و مدیران دولت تدبیر و امید برگزیده شدهاند.
· تمام ۱۲ فرماندار شهرستانهای ایلام از میان نیروهای اصلاحطلب و با تجربه و سابقه کار در دولت روحانی انتخاب شدهاند و معاونان و بخشداران آنان نیز بر همین اساس منصوب شده یا در شرف انتصاب هستند.
در بحث جابجایی مدیران دستگاههای اجرایی:
· تاکنون مدیران دستگاههای حساس نظیر دانشگاه ایلام، علوم پزشکی، دانشگاه پیام نور، آموزش و پرورش، امور عشایری، تعاون، کار و امور اجتماعی از میان نیروهای اصلاحطلب انتخاب و منصوب شدهاند.
· تنها یک مدیر از دولت قبل فعلاً ابقا شده که آن هم با حمایت و معرفی ستاد پزشکیان در استان ایلام صورت پذیرفته است.
· تا جایی که اطلاع داریم، برخی مدیران نیز در صف تغییر قرار داشتهاند که همراهی دولت از برجستهترین مولفهها و شاخصها برای گزینش و انتخاب آنان بوده است.
حال، کلاه خود را قاضی کنید: زبان آمار میگوید که بیش از ۹۵ درصد انتصابات صورت گرفته در ایلام اصلاحطلبانه است! پس ریشه نگرانی شما چیست؟ میتوانید اعلام کنید؟
یادتان هم نرود که در ساختار قدرت در کشور ما مرسوم است و دهها سال این چارچوب عرفی حاکم بوده که ارکان قدرت، از نمایندگان گرفته تا دیگران، در قدرت سهیم هستند. اگر قدری انصاف را چاشنی گفتار خود کنید، در ادوار گذشته نمایندگان حتی به مدیران مدارس هم رحم نمیکردند! چه خوب و چه بد، این شیوه عرفی در تقسیم قدرت در کشور حاکم است، همانگونه که برخی وزرای دولت سهم دیگران شدهاند و این موضوع مهم را نباید در تغییرات کماثر قلمداد کرد.
اگر این آمار را ملاک و معیار قضاوت قرار دهید و رگ انصافتان به جنبش افتد و با واقعیت کنار بیایید، قطعاً در ادامه راه باید کمتر با حاشیهتراشی، مسیر را برای مدیریت استان سنگلاخی کنید. اگر هم نپذیرفتید، ما میگوییم که پای منافع شخصی در میان است، نه منافع مردم!
ثبت دیدگاه