به گزارش گفتمان زاگرس، کرمانشاه همیشه به خاطر طبیعتش شناخته شده؛ جلگه و کوه و چشمهای که به شهر هویت میداد. اما امروز تصویری که پیش روست، دیگر آن تصویر نیست. در عمل، بحرانهای زیستمحیطی یکییکی سر برمیآورند و خبری از برنامهریزی جدی نیست.
نخستین و واضحترین مشکل، پساب شهری و آلودگی قرهسو است. بخش قابلتوجهی از فاضلاب شهر بهصورت تصفیهنشده وارد رودخانه میشود؛ رودی که روزگاری حیاتبخش بود و حالا بوی نامطبوع و خطرات بهداشتی را با خود میآورد. مردم حق دارند بدانند برنامهٔ جدی برای افزایش ظرفیت تصفیهخانهها و جلوگیری از رهاسازی پساب چیست و چه زمانی اجرا میشود.
همزمان، بحران پسماند در شهر و روستاها ادامه دارد. وعدهٔ ساخت شش سایت مدیریت پسماند مدتهاست تکرار شده، اما واقعیت این است که تنها دو سایت در حد تعیین زمین پیش رفتهاند. انباشت زباله و دفن غیر اصولی نه تنها ظاهر محیط را زشت میکند، بلکه با نفوذ شیرابهها به منابع آب، سلامت عمومی را تهدید میکند.
یک ضعف ساختاری دیگر، کمبود نیروهای حفاظتی است. استانداردها میگویند به ازای هر هزار هکتار یک محیطبان لازم است؛ اما در بسیاری از مناطق ما با کمبود محسوس نیرو روبهرو هستیم. نتیجهاش واضح است: شکار غیرمجاز، تخریب زیستگاهها و قاچاق حیاتوحش سادهتر از همیشه رخ میدهد.
به همهٔ اینها باید خشکی چشمهها و تالابها را اضافه کرد؛ نمونهاش سراب نیلوفر که روزگاری نماد طراوت استان بود و امروز علائم خشک شدن را نشان میدهد. کاهش منابع آبی ترکیبی از تغییرات اقلیمی، برداشت بیرویه و ضعف در مدیریت است؛ مسائلی که نیازمند راهکارهایی فراتر از شعار است.
ادارهکل حفاظت محیطزیست استان در سخنرانیها بر «اولویت سلامت مردم» تأکید میکند؛ اما تا وقتی گزارشهای شفاف، برنامههای زمانبندیشده و اقدامهای ملموس منتشر نشود، این تأکیدها تنها در حد حرف باقی میمانند. افکار عمومی انتظار روشنشدگی و پاسخگویی دارد: چه گامهایی قرار است برداشته شود؟ منابع لازم تأمین شده یا خیر؟ جدول زمانی اجرای پروژهها چیست؟
محیطزیست یک سرمایهٔ عمومی است؛ نه جای آزمون و خطا و نه عرصهٔ وعدههای بدون پیگیری. اگر مدیریت استان امروز برای حل این مسائل وارد عمل نشود، فردا هزینهاش را شهروندان، کشاورزان و نسلهای بعد خواهند پرداخت. وقت عمل فرارسیده است.





ثبت دیدگاه