گفتمان زاگرس: همزمانی این اعتراضات با سفر نتانیاهو به واشنگتن برای جلب همراهی ترامپ در حمله به ایران، حامل پیامهای مهمی است که نیازمند تحلیل دقیق است. بخشی از دولت ترامپ در شرایط کنونی مخالف آغاز هرگونه تنش در ایران و خاورمیانه است؛ اما نتانیاهو تلاش دارد با ارائه این بسته به ترامپ، ضمن خاموش کردن صدای مخالفان، چراغ سبز او را برای حمله مجدد به ایران به دست آورد.
حمله خردادماه اسرائیل به جمهوری اسلامی، بخشی از سناریوی طراحیشده توسط نتانیاهو بود؛ سناریویی که قرار بود با کشاندن مردم به خیابانها پس از حمله نظامی، پازل براندازی جمهوری اسلامی تکمیل شود.
اما آنچه در میدان رخ داد، خلاف این انتظار بود. مردم ایران نه تنها با این سناریو همراهی نکردند، بلکه در کنار مسئولان و حول محور صیانت از تمامیت ارضی کشور ایستادند و طرح نتانیاهو را ناکام گذاشتند.
پس از این اتفاق، انتظار میرفت مسئولان جمهوری اسلامی در پاسخ به این همراهی مردم و برای عبور کشور از یک توطئه خطرناک، تمام تمرکز خود را بر رفع مشکلات معیشتی و حفظ آنان در چارچوب منافع ملی قرار دهند.
اما واقعیت چنین نشد. پاداش همراهی مردم، رهاسازی بازار و بیتوجهی به مهار تورم بود؛ بهگونهای که امروز با دلار ۱۴۵ هزار تومانی، طلای ۱۶ میلیون تومانی و گرانی سرسامآور کالاهای اساسی، بخش بزرگی از زندگی مردم تحت فشار شدید قرار گرفته است.
این وضعیت، مردم ایران را در ناراضیترین شرایط نسبت به حاکمیت قرار داده و آنان ناکارآمدی مسئولان و بیتوجهی به نیازهای اولیه را عامل اصلی مشکلات میدانند.
اکنون، در آستانه تصمیمات بینالمللی برای آغاز حمله نظامی، شکلگیری اعتراضات مردمی در نقاطی از پایتخت و برخی شهرها معنایی جز تغییر نگاه مردم به شرایط کشور و بیاعتنایی آنان به خطرات احتمالی برای منافع ملی ندارد.
این واقعیت نشان میدهد که مسئولان برداشت درستی از شرایط حساس کشور ندارند و مهمتر از همه، نجابت مردم را به رضایتمندی از وضع موجود تعبیر کردهاند؛ برداشتی نادرست که در سالهای اخیر سنگینترین هزینهها را بر کشور و زندگی مردم تحمیل کرده است.





ثبت دیدگاه